محمد هاشمي:
آيتالله هاشمي در همه حال به حضور مردم معتقد بود
كمتر از يك ماه از درگذشت آيتالله هاشمي ميگذرد. مردي كه به عقيده بسياري از فعالان سياسي از دو جناح وزنه تعادلي نظام جمهوري اسلامي بود و در بسياري از تحولات سياسي و خارجي نقشي مهم ايفا ميكرد. چه اينكه فعالان سياسي اصلاحطلب در دهههاي اخير سياستورزي خود را مديون او ميدانند. محمد هاشمي، عضو اسبق كارگزاران بيان ميكند كه هاشمي هميشه مردم را دعوت به حضور در صحنه انتخابات ميكرد و در همه حال به حضور مردم معتقد بود. بخشي از گفتوگوي محمد هاشمي با ايلنا در ذيل آمده است:
آيتالله هاشمي در فرهنگ سياسي ما مشهور به اين هستند كه وزنه تعادل بودند به اين معني كه با افراط و تفريط مقابله ميكردند و به اصطلاح در جهتي گام برميداشتند كه شيوه اعتدال بود و مردم را دعوت ميكردند كه در اين طريق مشق كنند و اين شيوه را پيش بگيرند و تجربه نشان ميدهد كه اين طرز فكر بسيار موفق بوده است.
آيتالله هاشمي داراي خط فكري اعتدال بود، انتخابات نمونه بارز از اين طرز فكر است. ايشان معتقد بودند كسي بايد كانديداي انتخابات شود كه اصلح و صالح است تا مردم تشويق به حضور حداكثري شوند.
آقاي هاشمي در انتخاباتهايي كه انجام شد چه در دولت و چه در مجلس هميشه به نوعي حضور داشتند و كمك ميكردند تا افراد صالح نامزد و انتخاب شوند و خودشان نيز با تريبونهايي كه در اختيار داشتند بهگونهاي مردم را تشويق ميكردند كه به اين افراد راي بدهند. او معتقد بود اين حق مردم است كه كسي را انتخاب كنند كه دلسوزشان باشد.
مباحثي كه در سالهاي اخير مطرح ميكردند اين بود؛ راي مردم حقالناس است و جايگاه ويژهاي دارد و همانطور كه رهبري هم تاكيد كردند بايد از آن حفاظت و پاسداري شود.
آيتالله هاشمي به مردم معتقد بودند و هميشه بيان ميكردند كه مردم بايد وارد صحنه شوند و بسياري از اين پيروزيها به واسطه حضور مردم بود كه شكل گرفت. آيتالله هاشمي در همه حال به حضور مردم معتقد بودند.
ايشان نقش بيبديلي در انقلاب و دوران نهضت مبارزه داشتند. وقتي امام در سال 40 مبارزات را شروع كردند، ايشان به عنوان يكي از شاگردان و ياران كنار معمار كبير انقلاب قرار گرفتند. به ياد دارم در آن زمان بحث آگاه كردن مردم يكي از اهداف نهضت اسلامي بود.
سالهايي كه خفقان در كشور وجود داشت آيتالله هاشمي مسائلي را مطرح ميكرد كه كمتر كسي جرأت بيان آنها را داشت، او هميشه از اينكه نابساماني در كشور وجود دارد ناراضي بود و مطرح ميكرد كه چرا ما بايد كشوري مونتاژكار باشيم؟ چرا در ايران صنعت و دانشگاه مناسبي وجود ندارد؟ چرا ما از علم روز دنيا بيبهره هستيم؟ ايشان دغدغههاي اينچنيني داشتند.