• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3739 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۸ بهمن

نگاهي به آثار به نمايش درآمده در كاخ جشنواره

هيولاي درون

محمدرضا مقدسيان منتقد سينما

 


«سارا و آيدا» در ميان مجموعه‌اي از فيلم‌هاي بد امسال جشنواره اثري قابل تامل است و «سد معبر» اثري نا‌اميد‌كننده از گروهي كه بسيار به آنها اميد داشتم.
سد معبر؛ هيولا
«سد معبر» پر از سوال‌هاي بي‌جواب است كه اگر پاسخي براي آنها پيدا نشود، كليت فيلم و منطق حاكم بر آن براي خلق موقعيت‌هاي پركشش و ادامه داستان بي‌معنا مي‌شود. تجربه همكاري «محسن قرايي» و «سعيد روستايي» به عنوان كارگردان و فيلمنامه‌نويس نتيجه‌اي به‌شدت متوسط‌الحال رقم زده كه بي‌شباهت نيست به سريال‌هاي تلويزيوني كه اخلاق را در درام‌هاي زوركي به خورد مخاطب مي‌دهند، البته با چاشني رگه‌هاي داستاني تداعي‌كننده فضاهاي «ابد و يك‌روز» ي. منطق پيشرفت داستان از اساس زير سوال است. به نظر مي‌رسد صرف جذاب بودن برخي سكانس‌ها و موقعيت‌ها فيلمنامه‌نويس و كارگردان به خود حق داده‌اند كه از كنار هم‌نشيني اين مجموعه جزء‌ به‌ جزء جذاب با منطقي سست نگذرند. موقعيت جذب شكايت مرد ژنده پوش دندان در دست از قاسم‌(حامد بهداد)، ماجراي حضور قاسم در محل كار جوان مالخر، ماجراي پس گرفتن گوشي، ماجراي پس گرفتن كيف و پس دادن آن و... همه همه براي كارگرداني كردن جذاب به نظر مي‌رسد اما براي فيلم شدن نياز به منطقي قابل درك دارد كه در كار نيست. سوال مهمي در مورد اين فيلم وجود دارد كه اگر پاسخي قانع‌كننده براي آن نيابيم، فيلم از دست رفته است. ماجراي پس دادن كيف و مقدمه چيني پر تعليقي كه براي آن رقم خورده، آيا قبل و بعد از حادثه مياني فيلم متناسب پيش مي‌رود؟ آيا تمام وزن دادن‌هاي ابتدايي به ماجراي كيف، مصنوعي نيست؟ مرد ژنده پوش چرا بعداز گم شدن گوشي، سراغ پليس نرفته تا كيف را تحويل دهد واز طرفي به كمك پليس گوشي را ازمرد خلافكار تحويل بگيرد و خودش را به در و ديوار نكوبد و جذابيت زوركي در فيلم ايجاد نكند؟ حتي اگر سابقه‌دار بودن او را ملاك ترس بگيريم، چرا زنش كه آدم معقولي است و خودش كيف را پيدا كرده سراغ پليس نرفته تا فيلم تمام شود و مخاطب معطل نماند؟ نكته ديگر در فيلم بلاتكليفي برخي شخصيت‌ها به‌طور خاص شخصيت «نرگس» (باران كوثري) است كه باعث شده سكانس سرنوشت ساز دعوا در آشپزخانه بي‌اثر شود. در اين سكانس به دليل مساله نشدن ماجراي سقط جنين براي مخاطب، اهميت ماجرا درك نمي‌شود و در نتيجه رفتارهاي قاسم و نرگس باسمه‌اي به نظر مي‌رسد. اين به معناي روي هوا ماندن پايان فيلم هم هست. چه كه وقتي مخاطب با روند پيشبرد درام وصل نيست، تنها تغييري زوركي را شاهد خواهد بود و نه تغيير تكان‌دهنده و ناگهاني. با اين همه اما نبايد از كنار شخصيت «قاسم» (حامد بهداد) به راحتي عبور كرد. در كنار بازي نسبتا كنترل شده و كمتر شلخته حامد بهداد دراين فيلم كه جزو بازي‌هاي خوب او محسوب مي‌شود، بايد پذيرفت شمايل ترسناكي كه به مرور از قاسم تصوير مي‌شود باعث شده تا بتوان بعدتر از او به عنوان يكي از شخصيت‌هاي پركشش جشنواره ياد كرد.
سارا و آيدا؛ منجلاب اخلاق‌گرايي
در جشنواره‌اي كه اكثر فيلم‌ها پراكنده‌گويي و سردرگمي را در پيش گرفته‌اند، روايت ساده و سرراست «سارا و آيدا» به خودي خود مزيتي محسوب مي‌شود. اين همه اما به معناي بي‌نقص بودن فيلم نيست. بلكه به معناي كسادي بازار فيلم‌هاي متوسط (در غياب فيلم‌هاي خوب) است و جولان آثار ضعيف و بي‌ارزش. «سارا و آيدا» جزو متوسط‌هاي جشنواره است. همكاري مجدد مازيارميري و امير عربي كه پيش‌تر تجربه موفق «سعادت‌آباد» را رقم زده بود، اين‌بار هم در همان فضاي اخلاق‌گرايانه و تشكيك شخصيت بين كار درست و غلط نتيجه‌اي قابل قبول داشت كه البته در حد و اندازه‌هاي «سعادت‌آباد» نيست و موفقيت آن را تكرار نكرده است. ايده تك خطي سقوط تلخ از چاله به چاه، در بستري از رفاقت و معصوميت از اين فيلم اثري سالم و كم زايده ساخته است. روايتي كه بي‌خود و بي‌جهت سراغ اضافه‌گويي، داستان‌تراشي‌هاي ناشي از عدم اعتماد به نفس فيلمنامه‌نويس و شلوغ‌كاري‌هاي كارگرداني و تدوين و لوندي‌هاي بصري و بي‌ربط به كار، نرفته است. كار به تعريف شخصيت‌ها و لايه‌هاي دروني آنها نمي‌كشد، همه‌چيز ساده پيش مي‌رود، گويي فيلم بنا داشته بدون اضافه‌گويي برود سر اصل مطلب و صرفا موقعيت موجود را پرورش داده و به سر منزل مقصود برساند. فيلم بيشترين تمركزش را بر رابطه «سارا» (غزل شاكري) و «آيدا» (پگاه آهنگراني) گذاشته و تاثير رخدادهايي كه حول شخصيت مادر سارا (شيرين يزدان بخش) و سعيد (مصطفي زماني) را بر اين دو شخصيت اصلي دستمايه كار قرار داده است. براي تصويركردن ارتباط ميان اين دو نيز چندان گل درشت عمل نكرده و با چند كد‌گذاري ساده ميزان نزديكي و قرابت اين دو را تصوير كرده است. تم اصلي كار بر محوريت اخلاق شكل مي‌گيرد. ماجراي قرار گرفتن بر سر دو راهي انتخاب كه اين سال‌ها بسيار در سينماي ما دنبال شده، دستمايه ساخت اين فيلم قرار گرفته است. قصه فيلم، ماجراي معصوميت از دست رفته‌اي است كه باعث فرو رفتن دو دختر جوان در گرداب حوادث مي‌شود. در واقع اين دو بي‌آنكه بدانند در مسيري قرار مي‌گيرند كه پايان‌خوشي ندارد. غزل شاكري به خوبي توانسته ايفاگر نقش «سارا» ي معصوم اما عاشق و مهربان باشد. جنسي از معصوميت و همزمان اخلاق‌گرايي فعالانه در او وجود دارد كه حضور در اين نقش را براي او توجيه‌پذير مي‌كند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون