• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3746 -
  • ۱۳۹۵ سه شنبه ۲۶ بهمن

ضمايم ضروري اعتذار

سيد علي ميرفتاح

به نقل از آقاي محمد سعيدي‌كيا، رييس بنياد مستضعفان و مالك ساختمان پلاسكو نوشته‌اند «چندين دستگاه در حادثه پلاسكو مسوول هستند كه پس از مشخص شدن سهم هر دستگاه، عذرخواهي صورت خواهد گرفت.» معني ضمني اين حرف اين است كه هر دستگاه متناسب با قصور و تقصيرش عذرخواهي كند. آن كه كمي اشتباه كرده با يك «شرمنده» ناقابل از مقابل قربانيان و خسارت‌ديدگان بگذرد و آنكه حسابي گند زده تا كمر خم شود و اظهار ندامت و بخشش كند و... نمي‌دانم شما فيلم «سالي» را ديده‌ايد يا نه همان كه كلينت ايستوود ساخته و تام هنكس بازي‌اش كرده. منتقدين از اين فيلم خوش‌شان نيامد و عيب و ايرادهايي به آن گرفته‌اند من به بحث فني و سينمايي‌اش كاري ندارم. نوشتن درباره خوب و بدش هم در صلاحيت من نيست اما مضمون فيلم برايم بسيار جالب توجه – بلكه عبرت‌آموز- است يك خلبان كاركشته چند دقيقه بعد از اينكه از روي باند نيويورك بلند مي‌شود، به خاطر مشكل فني هواپيما، با مهارتي قابل ستايش روي رودخانه عظيم منتهي به دريا اضطرارا فرود مي‌آيد و جان همه مسافرين و خدمه را نجات مي‌دهد. رسانه‌ها برايش دست مي‌زنند و مردم به چشم قهرمان نگاهش مي‌كنند اما سازمان بازرسي هواپيمايي با كسي شوخي ندارد و مرعوب رسانه‌ها و قهرمان‌سازي‌هاي ملت نمي‌شود خيلي دقيق و با حوصله مي‌نشيند و مو را از ماست مي‌كشد تا ببيند اين فرود اضطراري با آن ضريب ريسكش لازم بود يا نه، حسابرسان اين سازمان بازرسي آنقدر دقيق و تطميع‌ناپذيرند كه حتي خود خلبان را به دلهره و ترديد مي‌اندازد كه آيا واقعا اين كار لازم بوده، آيا خلبان «هرو» است يا صرفا براي خودنمايي با جان مسافران و خدمه هواپيما بازي كرد. براي اينكه بفهمند قضيه از چه قرار است در چند جاي دنيا خلبانان كاركشته ديگري را با سيموليتورهاي فوق‌پيشرفته در شرايط مشابه قرار مي‌دهند تا ببينند چنين فرودي آيا ضرورتي داشته. فيلم را اگر نديده‌ايد ببينيد. چيز فوق‌العاده‌اي نيست اما به يك بار ديدنش مي‌ارزد. منظورم اين است كه در دنياي امروز سازمان‌هاي بازرسي، مناسبات عاطفي و هيجاني را كنار مي‌گذارند و بلاتشبيه عين داوران جهان آخرت - فني و تطميع‌ناپذير - ذره المثقال خير و شر را اندازه مي‌گيرند. حتي اگر عذرخواهي به معني جبران  مالي و معنوي خسارت‌ها باشد، باز عقل حكم مي‌كند كه با محاسبه دقيق ماوقع، اهمال و خطا و نابلدي هر دستگاه سنجيده و به مردم گزارش داده شود كه اشكال از كجا بود و چه گروه و چه كسي مسبب اين اتفاق ناگوار بوده‌اند. من آدم بي‌رحمي نيستم و به هيچ عنوان دلم نمي‌خواهد كه سختگيري‌هاي ديواني جاي مناسبات انساني و عاطفي را بگيرد اما اگر بخواهيم راه تكرار بر خطرهاي بعدي ببنديم تنها راهش همين است كه داوراني تيزبين و بي‌ملاحظه و بي‌محذور بنشينند و سهم هر دستگاه را معلوم كنند آن هم نه براي عذرخواهي بلكه براي تنبيه و جبران مافات. روزهاي اولي كه قصه پلاسكو هنوز داغ بود نمي شد مقابل جريان شديد عواطف مردمي شنا كرد و حرف‌هايي از محاسبه و تنبيه زد اما حالا با توجه به اين حجم گسترده فيلم‌هايي كه از خود حادثه به گوشي‌هاي موبايل راه يافته جريان عاطفي هم كم و كند شده و همان را به ابهام و سوال و ترديد داده. در اينكه بچه‌هاي آتش‌نشان  قهرمان و جان بر كف بوده‌اند كسي ترديد ندارد اما درباره اينكه دقيقا چرا كار به اين جانفشاني ختم شده و چرا مهار آتش به يك فاجعه جبران‌ناپذير بدل شده ده‌ها ابهام و ترديد وجود دارد كه بهترين كار حكومت اين است كه به تك‌تك‌شان جواب‌هاي درست و دقيق بدهد و راه را بر شايعه‌هاي بي‌شمار و اصل، اما جذاب ببندد. مالك ساختمان همين كه به طور ضمني اشاره كند كه خودشان هم تا حدودي مقصرند يك اتفاق مبارك است اما مبارك‌تر اين است كه به عذرخواهي اكتفا نشود. عذرخواهي خوب است مال فرهنگ ما است. اما چيزهاي ديگري هم بايد به اين عذرخواهي ضميمه شود تا حساب كار دست همه -  خصوصا دست مديران - بيايد. نيايد همچنان آش همين آش است و كاسه هم كه البته همين كاسه.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون