متهم از اعتماد صاحبكارش سوءاستفاده كرد
نقشه سركارگر جوان
براي آدمربايي 10ميلياردي
اعتماد
سركارگر 31 سالهاي كه نقشه ربودن ساختمانساز معروفي در جنوب شهر تهران را كشيده بود به همراه همدستانش شناسايي و دستگير شدند. در ساعت 18:30 روز 28 دي ماه وقوع يك فقره آدمربايي در مقابل يك پروژه ساختماني در محدوده اتوبان شهيد رجايي به كلانتري 172 حضرت عبدالعظيم اعلام شد. بعد از تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع آدمربايي به دستور بازپرس شعبه دوم دادسراي عمومي و انقلاب اسلامي شهرري، پرونده براي رسيدگي در اختيار پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. سرنشينان يك دستگاه خودرو سراتو سفيدرنگ، با تهديد سلاح سرد صاحب يك پروژه ساختماني به نام ابوالقاسم 63 ساله را ربودند و همراه با گروگان از محل فرار كردند.
اظهارات شاهدان آدمربايي
شاهداني كه اين آدمربايي را ديده بودند به كارآگاهان پايگاه نهم آگاهي اداره آگاهي شهر ري در اظهاراتي مشابه گفتند: حدود ساعت 6 بعدازظهر ابوالقاسم به همراه يكي از كارمندان خود اميد و مهندس ابراهيم از در خروجي پروژه بيرون رفت. آنها هر كدام به طرف خودروهاي شخصي خودشان رفتند. ابوالقاسم وقتي قصد سوار شدن به خودروي شخصي خود را داشت ناگهان سه نفر او را به زور و با تهديد چاقو سوار يك دستگاه خودروي سراتو سفيد رنگ كرده و به سرعت محل را ترك كردند. دو نفر از آنها حدودا 35 ساله و درشت هيكل بودند و نفر سوم قدش متوسط بود. كمتر از 24 ساعت از زمان آدمربايي نگذشته بود كه كارآگاهان در تحقيقاتشان دريافتند كه آدمربايان ابوالقاسم را در ساعت يك بامداد در بيابانهاي اطراف اتوبان شهيد كريمي رها كردهاند.
با چشمهاي بسته من را
به جاده خاكي بردند
مرد ساختمانساز در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: «آدمربايان پس از اينكه من را سوار ماشينشان كردند بلافاصله چشمهايم را بستند. حدودا يك ساعت داخل ماشين بودم كه احساس كردم ماشين وارد يك جاده فرعي و خاكي شد. زماني كه من را از ماشين پياده كردند زمين هنوز خاكي بود. من را داخل محلي ناشناس بردند، دست و پايم را بستند و پس از مدتي چشمهايم را باز كردند. حدودا پس از گذشت دو ساعت، دو نفر سراغم آمدند و شروع به صحبت كردند. آنها در صحبتهاي اوليه از من خواستند 10 ميليارد تومان به آنها بدهم تا آزادم كنند. من به آنها گفتم پولي ندارم. بعد از گذشت چندساعت آنها 10 ميليارد تومان را به 5 ميليارد تومان كاهش دادند اما باز هم من به آنها گفتم كه اين پول را ندارم. بعد آنها تمام مدارك و عابربانكهايي كه همراهم بود را برداشتند و من بعد از رهايي از دست آنها متوجه شدم كه مبلغ 120 ميليون تومان پول داخل حسابها به وسيله آنها برداشت شده است. آدمربايان تهديد كرده بودند كه اگر پيگير شكايت خودم باشم آنها به من و اعضاي خانوادهام آسيب ميرسانند. در نهايت در تاريكي شب دوباره من را سوار ماشين كردند، چشمهايم را بستند و در بياباني تاريك رها كردند.
آدمرباها مدل ماشين عروسي پسرم را ميدانستند
ابوالقاسم درباره اينكه ربايندگان چه اطلاعاتي از او داشتند، گفت: «آدمرباها اطلاعات كامل و دقيقي درباره اعضاي خانوادهام و اينكه محل زندگي و كارشان كجاست، داشتند. آنها حتي درباره مجلس عروسي بچههايم اطلاعاتي داشتند و ميدانستند پسرم در عروسياش چه ماشيني سوار شده بود. آنها همچنين از حسابهاي بانكي من هم خبر داشتند.» با توجه به اظهارات ابوالقاسم، كارآگاهان تحقيقات خود را روي افراد مرتبط با او به ويژه همكارانش قرار دادند. كارآگاهان اطلاع پيدا كردند كه همزمان با وقوع آدمربايي، سركارگرِ ابوالقاسم به نام موسي 31 ساله بهطور ناگهاني محل كارش در پروژه ساختماني كه همان محل وقوع آدمربايي نيز بود را ترك كرده و فرداي آن روز مجددا در محل كارش حاضر شده است. در ادامه كارآگاهان در تحقيقات خود دريافتند كه موسي از حدود چهار سال پيش ابتدا به عنوان كارگر ساختماني ساده نزد ابوالقاسم كار ميكرده و در اين مدت توانسته اعتماد او و بچههايش را به دست بياورد. موسي بعد از مدت كوتاهي حتي به خانه ابوالقاسم رفت و آمد ميكرده. ابوالقاسم آنقدر به موسي اعتماد پيدا كرده بود كه مسووليت تمام امورات مالي پروژههاي ساختماني و اطلاعات حسابهاي بانكي خود را نيز در اختيار او گذاشته بود. كارآگاهان پايگاه نهم آگاهي شهرري در بررسي سوابق موسي اطلاع پيدا كردند كه او در سال 1381 نيز سابقه دستگيري در شهرستان ميانه را داشته است. در ادامه، محل سكونت موسي در منطقه كيانشهر شناسايي و تحت مراقبتهاي پليسي قرار گرفت. موسي با دو نفر از همسايههايش به نامهاي اكبر31 ساله و صادق 36 ساله ارتباط نزديكي داشته است. اكبر يك دستگاه خودرو سواري سراتو سفيد رنگ دارد و صادق نيز داراي يك كارگاه در و پنجرهسازي (مشابه محل نگهداري فرد ربوده شده) در شهرستان اسلامشهر است. با توجه به اطلاعات به دست آمده درباره نقش و مشاركت موسي، اكبر و صادق در ربودن مرد ساختمانساز، كارآگاهان اطمينان پيدا كردند كه هر سه نفر آنها مشاركت مستقيم در آدمربايي داشتهاند. بلافاصله اين سه نفر روز 20 بهمن در محل سكونتشان در منطقه كيانشهر دستگير و به پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند. با آغاز تحقيقات از اين سه نفر، آنها در اظهارات اوليه منكر هرگونه مشاركت خود در آدمربايي شدند اما در ادامه لب به اعتراف گشودند و به طراحي آدمربايي و اجراي آن به همراه دو نفر از دوستان اكبر به نامهاي مرتضي (33 ساله) و عليرضا (34 ساله) اعتراف كردند. با شناسايي مرتضي و عليرضا به عنوان دو عضو ديگر گروه آدمربايي، آنها نيز در منطقه رباطكريم شناسايي، دستگير و به پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ منتقل شدند. مرتضي و عليرضا پس از دستگيري در اعترافاتشان گفتند كه در ازاي دريافت مبلغ 45 ميليون تومان حاضر به مشاركت در آدمربايي شدند.
تحقيقات ادامه دارد
سرهنگ كارآگاه حسين زارع، رييس پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام اين خبر گفت: «با اعتراف صريح متهمان به ارتكاب آدمربايي، قرار قانوني از سوي بازپرس صادر و متهمان جهت انجام تحقيقات تكميلي در اختيار پايگاه نهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار داده شدند.»