بررسي مشكلات ورزشگاهها در گفتوگو با واعظ آشتياني
مديران به ليدرها وابسته شدند
استقلال، پرسپوليس، ذوبآهن و استقلال خوزستان روزهاي سختي را در آسيا پشتسر ميگذارند. در حقيقت فوتبال ايران و ورزشگاههايش، روزهاي پرتماشاگري را در ليگ، جام حذفي و ليگ قهرمانان آسيا تجربه ميكنند. هواداراني كه در شعار مديران، سرمايههاي فوتبال و باشگاهها هستند اما در عمل هيچ امكاناتي براي راحتي آنها در نظر گرفته نميشود. از ورود به استاديوم تا نشستن و امكانات رفاهي گرفته تا خروج و معضل حملونقل. اگرچه فعاليتهايي در اين حوزه انجام گرفته اما بسيار با استانداردهاي روز فاصله دارد.
وقتي يك بازي فوتبال قرار است برگزار شود، نخستين مسالهاي كه مورد توجه خبرنگاران و رسانهها قرار ميگيرد اين است كه آن ديدار را چند نفر تماشا ميكنند. تعداد بيشماري از فوتبالدوستان پاي تلويزيون مينشينند و تعدادي هم زحمت را به جان ميخرند و به اميد شور و هيجان بيشتر و البته حمايت از تيم محبوب خود، براي تماشاي بازي به ورزشگاه ميروند. اين گروه از افراد، كه خالصانه تيم محبوب خود را دوست دارند، با باختهايش اشك ميريزند و با بردهايش خوشحالي ميكنند اما نميدانند گاهي دستاويز اهداف افرادي ميشوند كه خود را مشوق اصلي تيم مينامند اما در واقع ليدر مدير يا سرمربي تيم هستند. در دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ افرادي در ورزشگاهها حاضر بودند كه به دليل علاقه وافرشان به يك تيم خاص بوقچي ميشدند و به صورت خودجوش و بدون چشمداشت مالي، ميان هواداران هماهنگي ايجاد كرده تا تماشاگران تيم محبوبشان را تشويق كنند اما با حرفهاي شدن فوتبال گويي بوقچيها هم كنار رفتند و جايشان را به عضو كانون هواداران و مشوقين باشگاه دادند. آنهايي كه روزي به نواي قلبشان گوش ميكردند و در سرما و گرما به عشق تيم محبوبشان بوق ميزدند حالا جايشان را به افرادي دادهاند كه به نداي عقلشان گوش ميكنند و به عشق اسكناسها انواع و اقسام تشويقها را ابدا ميكنند. نبايد فراموش كرد كه توجه بيش از اندازه مديران فوتبالي به ليدرها به عرض اندام بيشتر آنها هم كمك كرده است. براي مثال وقتي پيش از برگزاري داربي، با اين ليدرها جلسات هماهنگي برگزار ميشود، ناخواسته اين انتظار به وجود ميآيد كه در بازي پيشرو شاهد فحاشي به تيم و بازيكن حريف نباشيم اما آيا در داربي 84، تماشاگران به يكديگر و بازيكنان درون زمين فحاشي نكردند؟ آيا سنگي به سمت كسي پرتاب نشد؟ به راستي افرادي كه روي سكوها نقش هدايت تماشاگران را برعهده دارند، چقدر در كنترل جو ورزشگاه و البته جلوگيري از درگيريها نقش دارند؟
اميررضا واعظ آشتياني، مديرعامل سابق استقلال، چه زماني كه در اين باشگاه حضور داشت و چه روزهايي كه از بيرون به فوتبال نگاهي دارد، همواره دغدغه هوادار، ليدر و شرايط مناسب باشگاهداري داشته است. مديرعامل سابق استقلال در زمان مديريتش در اين باشگاه با چالشي به نام «ليدرها» مواجه بود. واعظ آشتياني با بيان اينكه بحث حضور ليدرها از اوايل دهه 80 شكل گرفته است، گفت: «در دورهاي افرادي به عنوان مشوقين به ورزشگاه ميرفتند تا تماشاگران را براي حمايت از تيم هدايت كنند اما آنها جاي خود را به كساني دادهاند كه با نام ليدر به دستاويز مديران و سرمربيان تبديل شدهاند. يعني به نوعي آنها به وسيلهاي براي زورآزمايي مديران و سرمربيان با منتقدين خود شدهاند. اما اين مديران و سرمربيان كه به حمايت ليدرها دلخوش كردهاند نميدانند، اين حمايتها پساز مدتي ميتواند تبعات بدي براي فوتبال ايران و شايد خودشان داشته باشد. » او در ادامه با تفسيري زيبا از تغيير ظاهر ليدرها عنوان كرد: «با گذشت زمان ليدرها هم تغيير ظاهر دادند و به افرادي تنومند و قوي هيكل تبديل شدند كه بتوانند با طرفداران و هواداران برخوردهاي خاصي داشته باشند. اين روزها ليدرها دستاويز مديران و سرمربيان شدهاند كه به تبع آن بازيكنان تيمهاي بزرگ را به لحاظ مسائل اقتصادي و مالي تحت فشار قرار ميدهند. من بر اين باورم اگر باشگاه اين دسته افراد را به درستي هدايت كند تا در جهت حمايت از تيمهاي ورزشي گام بردارند، شرايط بهتري در پيش خواهد بود اما متاسفانه شاهد آن هستيم كه اين اتفاق رخ نميدهد و كار به جايي رسيده كه ليدرها به جاي تهييج هواداران به تشويق تيم، راههاي انحرافي را در تشويق، پيش گرفتهاند. بهطور مثال اگر مديري با افرادي مشكلاتي يا اختلافاتي داشته باشد، به وسيله اين ليدرها، با آنها تسويه حساب ميكند. »مديرعامل سابق استقلال بر اين باور است كه بحث ليدرها را بايد از مشوقين جدا كرد. او در اين باره ميگويد: «مشوقين افرادي علاقهمند به تيم هستند كه با يك انضباط خاص تماشاگران را براي حمايت از تيم تهييج ميكنند اما ليدرها شخصيت مخربي دارند كه در تلاشاند منافع خودشان و افرادي كه به آنها نفع ميرسانند را حفظ كنند. اگر مديري تعريف درستي از مشوقين نداشته باشد و به سمتي برود كه به صورت يكجانبه از ليدرها حمايت كند، مطمئنا همين ليدرها در سرنوشت آن مدير نقش خواهند داشت. به همين خاطر است كه بعضي مديران و سرمربيان سرنوشت كاري خود را در دستان ليدرها ميبينند. اين را هم نبايد فراموش كرد همين مسائل كم كم باعث ميشود ليدرها از قدرت بيشتري بهرهمند شوند. »او درباره اينكه خودش زماني ليدرهاي منتسب به باشگاه استقلال را از اين باشگاه دور كرده بود هم گفت: «من در باشگاه استقلال به دنبال حفظ منافع شخصي خودم نبودم بلكه به دنبال كار براي باشگاه و حفظ منافع آن بودم. بنابراين هيچ زماني سرنوشت مديريت خودم را در دستان فعاليت ليدرها نميدانستم. اگر مديري اين نگاه را داشته باشد، مشوقيني را تربيت ميكند كه از ادبيات و رفتار مناسب برخوردار باشند تا مردمي كه به ورزشگاه ميآيند، در كنار اين مشوقين احساس آرامش كنند. اگر چنين اتفاقي رخ دهد، مشوقين ميتوانند نقش مهمي در آرام كردن سكوها و جلوگيري از فحاشي داشته باشند. اما متاسفانه الان به گونهاي شده كه وقتي فردي به ورزشگاه ميآيد احساس آرامش در دل ندارد. »در ادامه بررسي اين موضوع، اميرضا واعظ آشتياني در پاسخ اين سوال كه دليل فحاشي در ورزشگاهها را چه ميداند، گفت: «بخشي از فحاشي و توهينهايي كه امروزه در ورزشگاهها انجام ميشود به خاطر مسائل فرهنگي جامعه است و بخش قابل توجهي هم به خاطر نگاههاي آلوده آن دسته از ليدرهايياند كه از ادبيات مناسب استفاده نميكنند. اين آشفتگي كه در بخش ليدرها شاهد آن هستيم از بيتدبيري و سوءمديريت وابسته بودن برخي مديران و سرمربيان باشگاهها به ليدرهاست. متاسفانه فوتبال ما هم از ادبيات مناسب در عرصه حرفهاي برخوردار نيست و اين موضوع نشان ميدهد كه اصلا فوتبال ما حرفهاي نيست چراكه اگر حرفهاي بود ميتوانستيم در بحث مشوقين هم گامهاي خوبيبرداريم. »وقتي صحبتهاي واعظ آشتياني را ميخوانيم، به اين نكته ميرسيم كه تفاوتهاي زيادي ميان ليدرها و مشوقين باشگاه وجود دارد. همانطوري كه عنوان شد برخي مديران براي حفظ منافع شخصي خودشان، پر و بال زيادي به ليدرها ميدهند و گاهي آنها را از منافع مالي، بهرهمند ميكنند اما اين دسته از مديران بايد بدانند، همين ليدرهايي كه امروز حافظ منافعشان روي سكوها هستند، روزي بسيار نزديك، عليه همان مدير و به نفع فردي ديگر موضع خواهند گرفت. بنابر اين بهتر است در هر باشگاهي كميتهاي با حضور كارشناسان برجسته تشكيل شود تا به تربيت مشوقهاي واقعي اقدام كنند تا فقط در جهت منافع باشگاه و تيم قدم بردارند.