بايدها و نبايدهاي شوراي شهر
علي تاجرنيا
عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران
شوراي اسلامي شهر و روستا يك نهاد اجتماعي، عمراني و فرهنگي براي شهرها و روستاها است كه هدفش تبلور مشاركتهاي مردم در اداره امور شهري و مشاركت نمايندگان مردم در اداره شهرها است. در ادوار گذشته اين نهاد وظيفه اصلي خويش را فراموش كرده و به دو آفت دچار شده است. نخستين آفت، سياسي شدن اين نهاد است كه به ويژه شهرهاي بزرگ به آن دچار شدهاند. دومين آفت، تبديل شوراي شهر به شوراي شهرداري است. اعضاي شوراي شهر از وظيفه اصلي خود فاصله گرفته است. به غير از چند سال اخير كه مجموعه نظارتهايي از سوي برخي اعضاي شوراي شهر تهران بر شهرداري صورت گرفت، معمولا شوراها اين وظيفه مهم را از ياد بردهاند و بعضا اعضاي شوراي شهر به صورت كارمندان شهرداري در آمدهاند. با بروكراتيك شدن، اين نهاد انتخابي در عمل تبديل به بخشي از شهرداري شده است. همين مساله نيز سبب شده است تا اين نهاد نتواند نقش نظارتياش را بر شهرداري ايفا كند. استراتژي اصلاحطلبان در انتخابات آتي شوراهاي شهر و روستا بايد بازگرداندن آن به جايگاه اصلي خود و دور كردن اين نهاد انتخابي از اين دو آفت باشد. قانون اساسي بر مشاركت اجتماعي شهروندان در ادامه امور شهري تاكيد كرده است. اصلاحطلبان بايد جايگاه و اهميت اين نهاد انتخابي را دريابند و نبايد همان نگاهي كه در بستن ليستهاي انتخابات مجلس دارند، در انتخابات شوراهاي شهر و روستا نيز اعمال كنند. علاوه بر اينكه افراد بايد يك جهتگيري سياسي و نقشآفريني در آن جريان فكري داشته باشند اما در عين حال نبايد جهتگيريهاي شوراي شهر سياستزده شود؛ لذا بايد اين مساله را چه در تهيه ليست و افرادي كه اصلاحطلبان به عنوان نامزد انتخاباتي به مردم معرفي ميكنند و چه در برنامهها نامزدهاي انتخاباتي مدنظر قرار داد. جريان اصلاحات براي بستن ليستهاي انتخاباتي به سبب نبود نظارت شوراي نگهبان ممكن است با كثرت نيروهاي ثبت نامي در اين انتخابات مواجه شوند كه اين مساله بستن ليست را نيز سخت ميكند. متاسفانه ظرفيت اصلاحطلبان نه در دولت چندان مورد استفاده قرار گرفته است و نه نيروهاي خبره و اثرگذار جريان اصلاحات امكان حضور در دهمين دوره مجلس شوراي اسلامي را به دليل ردصلاحيتهاي گسترده پيدا كردهاند.
افراد توانمند و كارآمدي در جريان اصلاحات وجود دارند كه ميتوانند يك ليست انتخاباتي قوي را در انتخابات آتي تشكيل دهند. ما با تراكم بسياري از نيروهايي مواجه هستيم كه شوراي شهر را زمينهاي براي فعاليت خود ميدانند. در وهله اول بايد به چهرههاي سياسي توصيه كرد كه مشاركت سياسي و پيشبرد اهداف كشور را فقط در قالب انتخاب شدن در يكي از اين نهادها نبينند. اصلاحطلبان بايدتلاش كنند كه در همه عرصهها و به ويژه در حوزه تقويت احزاب و نهادهاي اجتماعي و مدني تاثيرگذار باشند و مشي اصلاحات را به طرق ممكن به پيش ببرند. بنابراين نياز نيست كه همه افراد براي اين انتخابات ثبتنام كنند بلكه بايد در ديگر عرصهها توانمنديهاي خود را به كار ببرند.
ليست انتخاباتي اصلاحطلبان بايد ظرفيتهاي لازم را داشته باشد تا بتواند به نيازهايي كه قانون اساسي براي شوراها تعيين كرده است، پاسخ دهد و در حوزههاي فرهنگي و عمراني و اجتماعي بتواند تصميمگيري و تصميمسازي كند. اميد است كه شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان بتواند ليستهايي را ببندد كه هم مورد اجماع شوراي اصلاحطلبان هر استان و هم از كارايي و كارآمدي لازم برخوردار باشد.