موضع مديركل تجسمي درباره حواشي يك جايزه
مجيد ملانوروزي معتقد است ۸۰ درصد از اثري كه عنوان برنده طوباي زرين نهمين جشنواره تجسمي فجر را دريافت كرده كپي محسوب ميشود. مديركل دفتر هنرهاي تجسمي معاونت هنري صبح روز گذشته و پس از برگزاري نشست خبري هفتمين بيينال مجسمهسازي تهران با حضور در جمع خبرنگاران عنوان كرد: من به عنوان دبير شوراي سياستگذاري ميتوانم نظرم را بگويم ولي بنده در شوراي هنري و داوري و دبيرخانه اين جشنواره نبودهام. نگاه ما در سياستگذاري اين جشنواره بر اين است كه ايدههاي نو و خلاق به جشنواره راه پيدا كند و يك كار كپي هيچوقت كار خلاقانه به حساب نميآيد. ملانوروزي ادامه داد: برداشت آزاد از كار هنرمند ديگر در دنياي امروز هنر بسيار رخ ميدهد و بسياري از هنرمندان روي كار ديگر هنرمندان كار كردهاند ولي عنوان شده كه با احترام به اثر هنرمند ديگر اين كار انجام ميشود. در همين جشنواره اثري بود كه با احترام به اثر «هفت چنار» عباس كيارستمي كار شده بود. در اين اثر هنرمند، روي درختها را باند پيچيده بود و معناي جديد خلق كرده بود كه به زعم من اين يك برداشت خلاقانه است و كپي محسوب نميشود. اين مدير هنري بيان كرد: البته اثر هنرمند تركيهاي كار معروفي نبوده و براي همين نميشود به داوران خرده گرفت. هر چند فضاي مجازي امكاني را فراهم آورده كه در هر جاي دنيا كاري صورت گيرد امكان ديدن آن در همه جا باشد كه اين هم فرصت است و هم تهديد. مديركل هنرهاي تجسمي در نهايت درباره اينكه آيا طوباي زرين از برگزيده جشنواره تجسمي باز پس گرفته ميشود يا نه نيز گفت: من به دوستانم در دبيرخانه و شوراي داوري گفتم براي اين منظور تشكيل جلسه بدهند و هنرمند هم حضور داشته باشد و اگر عنوان نشده كه كار بر مبناي كدام اثر خلق شده بگويند كه كار كپي است. ما اختيارات را به دبيرخانه سپرديم. اگر اثر فاقد صلاحيت باشد حتما بايد فكري دربارهاش بشود.
مديركل دفتر هنرهاي تجسمي در پاسخ به پرسشي ديگر درباره دريافت طوباي زرين جشنواره توسط دختر اصغر كفشچيان مقدم كه عضو شواري هنري جشنواره بود، بيان كرد: حق دختر ايشان و هر هنرمندي است كه در همه جشنوارهها شركت كند ضمن اينكه آقاي كفشچيان مقدم جزو هيات داوران نبودند و كار ريحانه مقدم نيز بسيار كار خوبي است. اصلا ايشان به دليل حضور اثر دخترشان در جشنواره در تركيب هيات داوران حاضر نشدند. بايد منصفانه برخورد كرد. اگر هر داوري يك كار ضعيف را انتخاب كند، ميشود آن را نقد كرد اما اين اثر بسيار قابل دفاع است و به نظرم بحثش هم در جامعه هنري مقبوليت ندارد.