پايان قرن امريكا
افول قرن امريكايي
شايد يكي از تاريخهاي احتمالي براي قرن امريكا، پايان قرن نوزدهم باشد كه ايالات متحده در مقام بزرگترين قدرت صنعتي جهان سربرآورد. اما آيا در حال حاضر، قرن امريكا رو به پايان است؟ به نظر ميرسد بسياري چنين ميانديشند. نظرسنجيهاي سالهاي اخير نشان ميدهد در ۱۵ كشور از ۲۲ كشوري كه در آنها تحقيق صورت گرفته است اكثر پاسخدهندگان گفتهاند چين در حال حاضر جاي ايالات متحده را در مقام قدرت برتر جهان گرفته است يا در آينده خواهد گرفت. نظرسنجي مركز پژوهشي پيو در سال ۲۰۱۴ نشان داد فقط ۲۸ درصد از امريكاييها فكر ميكنند كشورشان «در جايگاه برتر از همه قرار دارد» حال آنكه در سال ۲۰۱۱ اين رقم ۳۸ درصد بود. با اين همه شايد آن گونه كه مارك تواين به طعنه گفته بود: «درباره مرگ من بسيار گزافهگويي شده است.»
در آستانه فروپاشي اتحاد شوروي كه امريكا را به يگانه ابرقدرت جهان تبديل كرد پرفروشترين كتابهاي جهان موقعيت ايالات متحده را با سقوط فيليپ دوم پادشاه اسپانيا مقايسه ميكردند و پس از آنكه ايالات متحده به يگانه ابرقدرت دنيايي تكقطبي بدل شد يكي از دانشمندان برجسته علوم سياسي پيش بيني كرد ايالات متحده به سرعت به پايان خود نزديك ميشود. حتي اگر ايالاتمتحده در وضعيت افول كامل نباشد، قرن امريكايي ممكن است صرفا بهخاطر ظهور ديگر قدرتها به پايان برسد. ممكن است كشوري از امريكا قدرتمندتر شود، چنانكه بريتانيا از هلند كامياب در قرن هفدهم قدرت بيشتري پيدا كرد. در پايان قرن نوزدهم، خيزش همزمان آلمان و روسيه در اروپا، ژاپن در اقيانوسيه و ايالاتمتحده در نيمكره غربي، بريتانيا را مجبور به توافق با امريكا در مسائل مختلف و محدود كردن دكترين دريايي خود (داشتن ناوگاني بزرگتر از مجموع ناوگان دو كشور در رتبههاي بعدي) در آبهاي نزديك اروپا كرد. شايد هيچ كشوري نتواند بر ايالاتمتحده پيشي بگيرد، اما اتحاد ميان ديگر دولتها ممكن است بر برتري امريكا و قابليتش در تنظيم نظم بينالمللي نقطه پاياني بگذارد. آيا براي ايفاي چنين نقشي گزينههايي وجود دارند؟ كتاب «پايان قرن امريكا» ميگويد برخلاف آنهايي كه قرن حاضر را قرن چين ميدانند، بايد گفت هنوز وارد دنياي پساامريكايي نشدهايم. اما ادامه قرن امريكا مانند آن چيزي نيست كه در قرن بيستم بود. رهبري همان سلطه نيست. امريكا براي اينكه ديگران را به حضور در يك جهان چندشراكتي وادارد بايد گوش شنوا داشته باشد. بايد به خاطر داشت كه طي قرن امريكا همواره درجاتي از رهبري و درجاتي از نفوذ برقرار بوده و ايالات متحد هرگز كنترل كاملي روي جهان نداشته است.
انديشيدن فراتر از زمان
مجموعه حاضر گزيدهاي از نوشتههاي نظري ژان ژنه است كه به لحاظ نوع متن، مضمون و سبك نوشتاري داراي تنوع خاصي است و همچنين برخاسته از نگاه ويژه او به هنر و زندگي است. او ضمن ستايش از كار هنرمند با شور و حرارتي خاص و از زوايايي تازه و بديع به اثر هنري مينگرد. «كارگاه آلبرتو جاكومِتي»، «راز رامبراند»، «نامه به لئونور فيني»، «ژان كوكتو»، «بندباز»، «از رامبراندي كه به مربعهاي كوچك منظم بريده و به فاضلاب ريخته شد، چه باقي ماند» عنوان مقالات درج شده در اين مجموعه هستند. جاكومتي براي جمعيت مردگان مجسمه ميسازد، مجسمههايي با پاهايي سنگين، قامتهايي بلند و سرهايي كوچك، نقاشيهاي لئونور فيني آن قدر زندهاند كه ميتوان از آنها بوي مردابها و جانوران را استشمام كرد و رامبراند ميتواند يك مسافرت معمولي را به تجربه يك زخم بدل كند.
هنر وضعيت خاص هنرمند است همچون بندبازي كه هر شب در جلال و شكوه سيرك رخت روزانه از تن بيرون ميآورد و به هيات يك اسطوره در برابر چشم مبهوت تماشاگران روي طنابي نازك قدم برميدارد. شكوه، تنهايي، اضطراب، غم و زخم هنرمند و هنردوست را در متنهاي ژان ژنه ملاقات ميكنند. اين كتاب چهار نقد هنري مهم ژنه را دربرميگيرد كه بين سالهاي ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۸ نگاشته شدهاند. اين نقدها عبارتند از: «كارگاه آلبرتو جاكومتي»، «راز رامبراند»، «نامه به لئونور فيني» و «ژان كوكتو». نوشتههاي ژنه در حوزه زيباشناسي و هستيشناسي گوياي نوآوري افكار اوست. ژنه شايد از نوادر نويسندگان دهه 1950 تا 1980 باشد كه تا اين اندازه در خصوص «ظواهري» كه خصوصيت واقعي هرچيز را ميپوشانند يا گم ميكنند، انديشيده يا نگاشته باشد.
ژنه پس از آزادي از زندان و حتي پيش از آن، با محافل روشنفكري و هنري فرانسه سالها پس از جنگ جهاني دوم در ارتباط بود. ژيد، سارتر و كوكتو از نويسندگاني بودند كه در آن زمان، در نامهاي به رييسجمهور وقت فرانسه، خواستار لغو حكم حبس ابد وي شدند. به همين دليل، نوشتههاي نظري ژنه، همواره نزديكي خود را به محافل روشنفكري و هنري آن دوره حفظ كرده است. پيچيدگي نوشتههاي او به لحاظ مفهومي بيش از آنكه آرايهاي روشنفكرانه باشد، نشاندهنده اين نكته است كه او بسيار فراتر از زمان خود انديشيده و توانسته است آنها را در قالب ادبيات و نمايش بيان كند.