• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3771 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۶ اسفند

خدايت بيامرزد

محمدعلي زم

علي عزيز ما، با قلم، قدم، مجله، ساخته‌ها، جشنواره حافظ، نقدها، روي خوش، دل مهربون، نفس گرم، همسر همراه و با صفايش، واقعا براي سينماي مردم ايران، معلم بود و صبح تا به شب در راه برگزيده خود به جيره و جيفه، معلمي مي‌گذراند. علي معلم، در پي دستيابي به پرتويي از سينماي مطلوب بود و سينماي مطلوبش، همان سينماي موعود ملي يا سينماي ايراني يا سينماي انقلاب اسلامي بود. او بارها و بارها مي‌گفت از وقتي كه تو را انداختند و كانون اصلي سينماي موعود به ويرانگاه مبدل شد، كار بر امثال علي معلم‌ها سخت شده است. او هم در بين دو لبه فشار و تيز قيچي دين‌فروشان سينمايي و وطن‌فروشان سينمايي‌گير كرده و به نفس نفس افتاده و عاقبت هم به تنگ‌نفسي گرفتار شد و هجرت هميشگي كرد. هجرت، كه هيچ‌كس بي‌انتظار از آن نيست. علي معلم كه با معلمي‌هايش، نتوانسته بود سرمايه‌اي بيندوزد، خود به سرمايه‌اي عظيم تبديل شده بود كه همه آن را با خود بُرد. اي كاش مديريت‌هاي كلان‌انديش فرهنگي نظام، فكري و كاري كنند؛ با تغيير رفتارها، رويه‌ها، كنش‌ها، از زير خاك رفتن دارايي‌ها و ثروت و سرمايه‌هاي فرهنگي ايران انقلاب اسلامي، پيشگيري كنند. مرگ، حقي است همگاني؛ مگر نگفته‌اند كه ميت، حق بردن بيش از سه تكه پارچه را با خود ندارد؟مسووليت به زير خاك بردن اين ثروت‌هاي مردمي با كيست؟
 خدايت بيامرزد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون