الكساندر نوري، سرمربي ايراني وردربرمن در نخستين فصل حضور خود در اين تيم توانسته است عملكرد خوبي داشته باشد و نتايج خوبي با برمن كسب كند تا به عنوان مربي موفق در بوندسليگا تبديل شود. اين مربي ايراني درباره موضوعات مختلفي به صحبت پرداخت كه در زير مي‌آيد:
شما در بوكستهود در 40 كيلومتري باشگاه هامبورگ بزرگ شديد، باشگاهي كه در دوران كودكي شما آن را دوست داشتيد. درست است؟
من همراه پدرم در آنجا اغلب به عنوان تماشاگر به ورزشگاه مي‌رفتم ولي اين طور نبود كه هوادار تيم باشم و بخواهم از بازيكنان امضا داشته باشم. تنها بازي‌هاي تيم را دنبال مي‌كردم ولي علاقه قلبي وجود نداشت. در آن زمان بود كه من در يك برنامه استعداديابي همراه با توماس شاف شركت كردم و او مرا شناسايي كرد و به وردربرمن برد و به همين دليل آينده من ترسيم شد.
آيا بعد از چند نتيجه ضعيف بعد از اينكه از سوي تيم ويزه مورد انتقاد قرار گرفتيد ناراحت شديد؟
خير به هيچ‌وجه.
آيا او از شما عذرخواهي كرد؟
خير اصلا ارتباطي با او نداشتم.
چه چيزي باعث شد خودتان را از اين شرايط و انتقادهاي زيادي كه وجود داشت رها كنيد؟
ما به كارمان ايمان داشتيم و معتقد بوديم در مسير درستي قرار داريم و در نهايت نيز توانستيم نتايج خوبي كسب كنيم.
قرارداد شما در پايان فصل به پايان مي‌رسد. آيا باشگاه‌هاي ديگري به سراغ شما آمدند؟
براي من تنها اولويت نخست مطرح است و آن هم وردربرمن است.
پدر شما ايراني است و شما در سال 2005 به ايران سفر كردي چه چيزي در ايران ياد گرفتي؟
اين سفر خيلي براي من مهم بود كه توانستيم با فرهنگ ايراني آشنا شوم. به دنبال هويت خودم بودم و از اين سفر خيلي لذت بردم و فوايد زيادي براي من داشت.
مشخصه اصلي فارسي بودن شما چه چيزي است؟
فارسي زبان عشق و مهرباني است و اين را به خوبي در رفتار و صحبت‌هاي مردم مي‌توانيد بفهميد. جملات و عبارت‌هاي زيادي در زبان فارسي وجود دارد كه اصلا نمي‌توان آنها را به آلماني ترجمه كرد و اين ويژگي است كه در من نيز وجود دارد. اين خونگرمي و مهرباني در بين تمام ايراني‌ها وجود دارد.
در سال 1999 دو بازيكن ايراني به نام‌هاي مهدي مهدوي‌كيا و وحيد هاشميان به هامبورگ آمدند. آيا با اين بازيكنان ارتباطي داريد؟
بله، هنوز با هاشيمان ارتباط داريم و رابطه خودم را با او حفظ كردم و از او تشكر مي‌كنم. او دوست صميمي من است.
از همكاري خودتان در پروژه پناهندگان افغان بگوييد؟
من در آلمان با منصور فقيرنيا دروازه‌باني از افغانستان ديدار كردم. پس از بازي به خانه‌اش رفتم و او تصاويري از يك يتيم‌خانه نشان من داد. ما هر دو در آن زمان تصميم گرفتيم كاري را براي اين افراد انجام دهيم. ما اينجا تمريناتي را براي اين افراد در نظر گرفتيم كه آنها را با مباحث زيادي از جمله جوانمردي و عدالت آشنا مي‌كند و اين براي پناهندگان بسيار مهم است.
آيا شما با بازيكنان خود دوست هستيد؟
بله همين طور است. من رابطه نزديكي با بازيكنان دارم.
در پايان درباره ديدار با هامبورگ داربي شمال آلمان براي ما بگوييد.
بله اين ديدار براي همه ما ديداري خاص است كه بايد تمام تلاش خودمان را داشته باشيم تا بتوانيم 3 امتياز بازي را كسب كنيم و شرايط‌مان را در جدول بهبود دهيم.