نميشود هياتي رفتار كرد
كسي كه در شورا قرار ميگيرد بايد با يك سري مباني عميق و مهم و كلان در ارتباط با كلانشهر آشنا باشد، بحث سنت و مدرنيته را بشناسد و بداند پول چه بلايي سر شهر ميآورد. اما يك سطح ديگر شوراي شهر با طرح جامع و برنامه پنج ساله و بودجه سالانه شهر سر و كار دارد و ما در عمل وقتي با اين موضوع مواجه ميشويم كه بودجه سالانه را يك عضو شوراي شهر نخوانده است يا اگر خوانده است متوجه نميشود چه معنايي دارد. اين نشان ميدهد كه علاوه بر بحث نگاه كلان، بحث حوزههاي تخصصي و فهمهاي عيني داريم. آيا چنين فرآيندي در شوراي دوره اخير وجود داشته است؟
من اين را منكر نميشوم اما نخستين مساله اين است كه يك نفر كه ميخواهد اينجا كار كند بايد تهران را دوست داشته باشد و آن را بشناسد و بداند كه هر جاي تهران براي خود نشاني دارد. تهران خيلي جاي مهمي است. كسي كه نشانههاي تهران را نشناسد نبايد دست به تغييرات بزند. چرا نبايد تنوع زيستي را حفظ كنيم؟ چقدر اين تهران را زيبا ميكند؟ زماني امامزادههاي ونك پر از درخت ون بود اما امروز خبري از اين درختان نيست. من در هر جايي كه به تهرانگردي رفتم و طبعا شهردار منطقه اطلاعاتش نسبت به منطقه بيشتر شد، بيآنكه من از او كاري بخواهم به نتايج مشتركي ميرسيم. چون اطلاعاتمان بيشتر شده است.
براي اينكه شوراي كارآمدتر داشته باشيم به دو شاخص اشاره كرديد. يكي نگرش كلاني به موضوعات شهر داشته باشد دوم به شهرش دلبسته باشد.
سوم اين است كه اهل گفتوگو و مشورت گرفتن باشد. اهل اين باشد كه از متخصصان بتواند استفاده كند. تخصصهاي شهري خيلي گسترده است و در هيچ حوزهاي مانند شهر تا اين حد گستردگي تخصص نداريم. اين يك ادب گفتوگو ميخواهد. در اين ادب گفتوگو همه بايد مشاركت كنند و بايد اين گفتوگو را در شهر برقرار كنيم تا شهر به نشاط بيايد. اين كار اعتقاد به كار مردم است. ما كلي پارك محلي داريم. چرا اين پاركها را در اختيار خود مردم محله قرار ندهيم؟
چگونه ميتوانيم نظارت بهتري بر شورا و مديريت شهري داشته باشيم؟
پيشنهادهاي زيادي وجود دارد كه براي اطمينان مردم و افكار عمومي خوب است. مثلا در دولت اصلاحات قبل از شروع كارمان اعلام كرديم كل داراييمان اين است و اسناد آن را نيز ارايه كرديم. در پايان دوره نيز به مقامات ذيصلاح كل دارايي پس از دورهمان را اعلام كرديم. بايد كاري كنيم كه مردم به دستگاههاي فرادست و مجموعه شورا و شهرداري اطمينان داشته باشند. اطمينانبخشي به مردم خيلي مهم است. آن طرف قضيه هم اگر بيخود و نابجا التهاب ايجاد كنيم، اعتماد اجتماعي را از دست ميدهيم. پيشنهادات ديگري را هم ميتوان با جديت دنبال كرد، از جمله اصلاح قوانين و ساده و شفاف كردن آنها، افزايش نظارت و قدرت پرسشگري مطبوعات و رسانههاي مستقل، علني بودن جلسات شورا، انتشار مستمر گزارشهاي مالي، حسابرسي، بودجه و تفريغ بودجه در حوزه شورا، شهرداري و واحدهاي تابعه براي عموم مردم.
راجع به نهادهاي تخصصي نيز اشارهاي داشته باشيد.
در طرحي كه ما راجع به پلاسكو براي كميته حقيقتياب ارايه كرديم رويكردمان با رويكرد مديريت شهري تفاوت داشت چون ما نگفتيم ما انتخاب كنيم. گفتيم از جامعه حقوقدانها و مهندسان مطبوعات انتخاب كنند. اين هم احترام به ديگران و هم احترام به تخصص است هم اينكه استقلال راي دارد. مگر ميشود جامعه را بدون اين نهادهاي تخصصي اداره كرد؟ جايي كه ميگويم اعتقاد به تخصص داشته باشد اين نيست كه پُز تخصص بدهد.