در مناظره انتخاباتي الويري و بادامچيان مطرح شد
الويري: تقسيمبندي 4 و 96 درصدي الگوبرداري ناقصي از حركتي در امريكا است
بادامچيان: برجام نقاط قوت و ضعفي دارد
رويارويي دو ديدگاه سياسي اصلاحطلب و اصولگرا در ايام انتخابات بيش از هر زمان ديگر است. نامزدهاي انتخاباتي و فعالان سياسي دو جناح مقابل هم مينشينند و از برنامهها و ديدگاههايشان براي اداره كشور براي مردم ميگويند تا نهايتا مردم انتخابي آگاهانهتر داشته باشند. نقطه افتراق دو جناح در حوزه سياست خارجي كه در سال 92 مرزبندياي كاملا شفاف بود و همان روزها حسن روحاني وعده بهبود روابط با دنيا را داده بود اما در اين انتخابات تا به حال نامزدهاي اصولگرا با يك چرخش 180 درجهاي مدعي شدهاند كه به برجام عمل ميكنند. همچنين دو جناح شعارهايي اقتصادي مطرح كردهاند. در اين راستا مناظرهاي انتخاباتي ميان مرتضي الويري، فعال سياسي اصلاحطلب و اسدالله بادامچيان، نايبرييس شوراي مركزي حزب موتلفه در محل خبرگزاري خبرآنلاين برگزار شد كه در زير آمده است.
برخي كانديداها تمام تلاش خود را براي دوقطبي كردن فضا به كار بستهاند. آيا فضاي انتخابات دو قطبي شده است؟
الويري: آقاي رييسي بر مبناي اطلاعات خاصي كه در مورد مطالب غير قضايي دارد، مطالبي را گفتند كه ناشي از عدم حضورشان در حوزههاي فعاليت اجرايي و تقنيني بود. اطلاعاتش ناقص و نارسا بود. عباراتي همچون زالوصفت كه عبارات ماركسيستي و تندروانه چپي است. تعجب ميكنم كه قاليباف چطور اين تعابير را به كار ميبرد و تعابير 4 و 96 درصد هم الگوبرداري ناقصي از حركتي در امريكا است كه منجر به دوقطبياي ميشود كه به صلاح نيست. عملا مردم را به دو گروه و دو دسته تقسيم ميكنند كه خودش منجر به انشقاق ميشود. نگراني رهبري هم اين بود. اگر دوقطبي خوب بود كه ايشان ابراز نگراني نميكردند. كار قاليباف دقيقا كار احمدينژاد است. متاسفانه آمار خلاف واقع ميدهند و جامعه را به سمت دوقطبياي پيش ميبرند كه باعث نگراني رهبري بود.
بادامچيان: اينكه طبيعي است؛ ما دو جريان در كشور داريم. يك جريان متعهد به اسلام هستند و اسلام را بهترين روش اداره نظام ميدانند. اما عده ديگري تفكر ديگري دارند. در جامعه ما آزادي افكار وجود دارد و محدود كردن آنها و جلوي هم قرار دادنشان درست نيست.
شعارهاي انتخاباتي كانديداهاي رياستجمهوري را تا چه حد اجرايي ميدانيد؟
الويري: شما يك اقتصاددان اصولگرا و اصلاحطلب پيدا كنيد كه حرفهاي آقاي قاليباف را كه ميگويد 5 ميليون شغل ايجاد ميكند، تاييد كند. او ميگويد يارانه را دو برابر ميكند شما يك اقتصاددادن اصولگرا پيدا كنيد كه اين موضوع را تاييد كند! آقاي قاليباف يا بياطلاع است كه اگر اينگونه باشد براي رياستجمهوري خوب نيست يا مطلع است و ميگويد! او وقتي درباره ميزان زباله شهرداري اطلاعات اشتباه ميدهد چه اميدي ميتوان به ديگر حرفهاي او داشت؟ من به عنوان شهردار سابق تهران ميگويم كه فقط دو و نيم درصد از زباله تهران تبديل به برق ميشود و با اين درصد حتي برق واحد زباله كهريزك را هم نميتوانيم تامين كنيم. اطلاعات غلط نبايد به مردم داده شود.
بادامچيان: اينكه كسي در دوران شهردار بودنش از زباله برق توليد ميكند؛ حالا هرچقدر ولي خيلي خوب است. اين نشان ميدهد كه او ميتواند در مقام رياستجمهوري اين موضوع را ادامه بدهد و موفقتر باشد. البته من قصد دفاع از آقاي قاليباف را ندارم اما به جاي اينكه او را متهم كنيم، ميتوانيم با متانت و اخلاق بگوييم. نظر بسياري از دوستان متخصص اين است كه در عرض يك سال نميشود 5 ميليون شغل ايجاد كرد.
نقدهاي تندي درباره اصل پذيرش برجام وجود داشت؛ اما در مناظرهها ميبينيم كه اصلش مورد قبول است و انتقادها به پسابرجام برميگردد. به نظر شما اين يك تغيير تاكتيكي است يا باور واقعي؟
الويري: يك مجموعه قابلتوجهي در درون اصولگراها بود كه از ابتدا مخالف برجام بود. روزنامه كيهان و مجموعه پايداري را نگاه كنيد. همان مجموعهاي كه گفتند رويت بتن ميريزيم. برجام پديده مباركي بوده است. كشور دچار تحريم بود و قطعنامههايي عليه ما در سازمان ملل صادر شده بود. ماده 42 قطعنامه سازمان ملل كشور را به سمت جنگ ميبرد. در آن شرايط نه كشتيراني رفت و آمد آزاد داشت و نه بيمههاي بينالمللي از ما حمايت ميكردند و نه نفت فروش ميرفت. حالا بين شش نفر كانديدايي كه هستند، جرياني كه ميتواند ادعا كند در اين زمينه سهم دارد، آقايان روحاني و جهانگيري هستند. ميبينيد كه شاخصهاي اساسي اقتصادي در جهت مثبت بودن جلو رفته است. بخشي كه جلو نرفته است ساختمان است كه منهاي 11 درصد است. در حالي كه رشد اقتصادي مثبت 8 درصد است. نه بر مبناي آمار ما بلكه بر اساس آمارهاي بانك جهاني. در بخش مسكن نيز به دليل ساختوساز بيحساب كتاب مسكن مهر رونق نداريم.
بادامچيان: برجام يك قرارداد است و نقاط ضعف و قوتي دارد. درباره اينكه در مسائل هستهاي بايد به مذاكره برسيم آنها هم به اين نتيجه رسيده بودند. نامه اوباما به مقام معظم رهبري در همين راستا بود. آقاي احمدينژاد نيز در سال آخر دنبال همين بود. رهبري در آن سال در مشهد گفتند كه من با مذاكره مخالف نيستم اما به آنها اعتماد ندارم. اينكه بگويند دولت هيچ كاري نكرده؛ اين طوري نيست.