حتي بخاري نفتي هم به ما نميدهند
از نظر گرمايشي در زمستانها وسيلهاي نداريم، يك بخاري نفتي به ما ميدهند كه اغلب خراب است. امسال به مدرسه ما بخاري نميدادند، ميگفتند امسال از مركز براي ما بخاري نيامده؛ رفتم دفتر مركزي چند تا بخاري به درد نخور و خراب نشانم دادند و گفتند اگر ميتواني ببر تعميرشان كن، آستينم را زدم بالا و يكي دو ساعت وقت گذاشتم و قطعاتشان را جابهجا كردم و در نهايت يك بخاري سالم از چند بخاري خراب درست كردم و آوردم براي مدرسه، در قشلاق وقتي در چادر هستيم و باران ميبارد همهچيز به هم ميريزد، حتي نقاشيها و دستنوشتههاي بچهها كه با هزار ذوق به ديوار ميزنند همه از بين ميرود.