مهدي حسين زادگان، مدير نشر «ققنوس» و «هيلا»
نميتوان بخش فروش را از نمايشگاه كتاب تهران حذف كرد
نمايشگاه كتاب تهران در حال طي كردن مرحله رشد و بلوغ بود اما جابهجاييهاي چند سال اخير باعث شد خللي در روند بلوغ آن به وجود بيايد. پيش از اين نمايشگاه كتاب در محل دايمي نمايشگاههاي بينالمللي به بلوغ نسبي رسيده بود اما بعدا به مصلي منتقل شد و هرچند به تدريج در اين مكان جا افتاده بود، بار ديگر تغيير مكان داد و از سال گذشته به مجموعه «شهر آفتاب» منتقل شد و اين مجموعه اعتبار خود را مديون نمايشگاه كتاب است امااي كاش پيش از انتقال نمايشگاه كتاب به اين مجموعه، چند نمايشگاه كتاب كوچكتر را در آن برگزار ميكردند و با اين شيوه، آزمون و خطا ميكردند تا با حل مشكلات، نمايشگاه بينالمللي كتاب را به اين مجموعه منتقل ميكردند اما ديديم سال گذشته به هر ضرب و زوري، «شهر آفتاب» را براي برپايي نمايشگاه كتاب آماده كردند كه مشكلات زيادي داشت و امسال انتظار داشتيم آن نواقص را برطرف كرده باشند و منتظر اتفاقات بهتري بوديم اما متاسفانه همچنان مشكلات وجود دارد و امسال ناهماهنگيها حتي در مقايسه با پارسال بيشتر شده است. به عنوان مثال سال گذشته هماهنگيهاي لازم با راهنمايي، رانندگي انجام شده بود اما امسال اين هماهنگيها انجام نشد و همين موجب شد وانت بارهايي كه ميخواستند كتابها را به نمايشگاه بياورند، جريمه شوند در صورتي كه قبلا گفته شده بود ورود آنها آزاد است. از سوي ديگر براي ورود كتابها به داخل مجموعه نيز مشكلات زيادي داشتيم چراكه تعدادي از درهاي اصلي نمايشگاه بسته بود و اين در حالي است كه در فرصتي كوتاه، ناشران زيادي ميخواستند كتابهاي خود را به داخل مجموعه منتقل كنند اما حمل و نقل آثار با مشكلات بسياري همراه بود. بنابراين همچنان نواقص و مشكلات به جاي خود باقي است.
و اما درباره جانمايي غرفهها بايد بگويم كه امسال هم شرايط مانند سال گذشته است و همچنان جانمايي و چينش غرفهها درست نيست. حتي در همين يكي دو روز اول، مراجعهكنندگاني داشتيم كه وقتي از اطلاعات، نشاني غرفه ما را پرسيده بودند، نشاني نادرستي به آنها داده شده بود و به همين دليل به سختي توانسته بودند غرفه ما را پيدا كنند. در اين شرايط بهترين راه ما استفاده از شبكههاي اجتماعي است و مگر آنها به داد ما برسند. از سوي ديگر امسال نيز با مشكل كمبود جا رو به رو هستيم. درخواست ما گرفتن غرفهاي با متراژ 300 متر بود اما غرفهاي كه به ما دادهاند تنها 91 متر است يعني حتي يك سوم متراژ مورد درخواست ما هم نيست. به دليل همين محدوديت تنها امكان نمايش و ارايه 30 درصد كتابهاي خود را پيدا كرديم و هنوز نتوانستهايم 70 درصد آثار خود را به نمايش بگذاريم. همه اين اتفاقات در شرايطي رخ ميدهد كه سال گذشته شهرداري اعلام كرد مشكل محدوديت مكان تنها در دوره اول وجود دارد و قرار بود از امسال چنين مسالهاي نداشته باشيم و هر ناشري بتواند غرفهاي با متراژ مورد درخواست خود را در اختيار بگيرد كه متاسفانه اين گونه نشد و بايد دست كم يك سالن ديگر به ناشران عمومي اختصاص بدهند.
موضوع ديگر اينكه نمايشگاه كتاب ما در اين سالها جاي ثابتي نداشته و چندين بار تغيير مكان داده است. اين هم به مظلوميت حوزه نشر و كتاب برميگردد و همين مظلوميت است كه باعث شده بودجه اوليه براي ساخت مكاني كه ويژه نمايشگاه كتاب و متناسب با استانداردهاي آن باشد، اختصاص داده نشود. وقتي بحث راهاندازي مجموعه «شهر آفتاب» مطرح شد، اعلام كردند كه از اين پس تمام نمايشگاهها در اين مجموعه برگزار ميشوند كه اگر چنين ميشد، برگزاري نمايشگاه كتاب با مشكلات كمتري روبهرو بود اما از سال گذشته تاكنون تنها در حد انگشتان دست، نمايشگاه در اين مجموعه برگزار شده و اين در حالي است كه درمصلي مرتب نمايشگاههاي گوناگون برپا ميشود. نكته ديگر اينكه برخلاف نظر عمومي مبني بر اينكه در دنيا نمايشگاههاي معتبر كتاب، توزيع و فروش آثار ندارند، بايد بگويم چنين نيست. درست است كه در آن نمايشگاهها بيشتر معرفي كتابهاي تازه و خريد رايت انتشار آنها اساس كار است اما از آنجاكه ما هنوز به قانون كپي رايت نپيوستهايم، نميتوانيم چنين كاري انجام دهيم و فروش را از نمايشگاه حذف كنيم. به ويژه با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي ناشران و بازار كتاب در كشور ما، چنين چيزي درست نيست چراكه در حال حاضر نمايشگاه كتاب براي تعدادي از ناشران به خصوص ناشران كوچك و به خصوص ناشران كوچك شهرستاني فرصتي ده روزه است تا بتوانند به طور مستقيم با مخاطب خود ارتباط برقرار كنند و آثار خود را ارايه دهند. البته بايد بگويم خوشبختانه حيات اقتصادي انتشارات «ققنوس» به نمايشگاه كتاب وابسته نيست چون ما پخشكننده و فروشگاه داريم و در طول سال ميتوانيم آثار خود را عرضه كنيم اما همچنان معتقدم نبايد بخش فروشگاهي را از نمايشگاه كتاب حذف كرد.
نكته سوم اينكه معتقدم بايد به سمت تخصصي شدن نمايشگاه برويم و ترفندهايي بزنيم كه با كمك آنها بيشتر بازديدكنندگان نمايشگاه را اهالي كتاب و مخاطبان اصلي آن تشكيل دهند. در حال حاضر يكسري برنامههاي جنبي در سالنهاي نمايشگاه كتاب برگزار ميشود اما متاسفانه اين برنامهها بيشتر جنبه آماري دارد و فكر نميكنم هيچ كدام از اين سالنها پر شود و چه بسا گاه حتي نيمي از سالن هم پر نميشود. دليل اصلي آن ساعات بد برگزاري اين برنامههاست. مثلا تعدادي از اين برنامهها ساعت 10 صبح برگزار ميشود كه هنوز تنور نمايشگاه داغ نشده است و بازديدكنندگان نيامدهاند. از سوي ديگر اطلاعرساني براي برگزاري اين نشستها خيلي ضعيف است و بسياري از كساني كه ميتوانند مخاطبان اين برنامهها باشند، از برگزاري آنها باخبر نميشوند. درحالي كه ممكن است برخي از اين جلسات براي مخاطبان كشش هم داشته باشد. مثلا اگر در اين جلسات نويسندگان شاخصي حضور داشته باشند، حتما جلسه پر رونقي خواهد شد اما اگر تنها نويسندگان گمنام در اين برنامههاي جنبي حاضر شوند، طبيعتا آن شور و شوق ايجاد نميشود.
نكته ديگر درباره تخصصي شدن مخاطب نمايشگاه است كه وقتي از مصلي به شهر آفتاب آمدهايم، واقعا مخاطب ما به سمت تخصصيتر شدن رفته است. درحال حاضر يكسري مخاطب داريم كه واقعا به دنبال كتاب هستند و براي خريد كتابهاي مورد نظرشان به نمايشگاه ميآيند. البته با جابهجايي نمايشگاه از مصلي به «شهر آفتاب»، شايد حدود ده درصد از مخاطبان ريزش پيدا كرده باشند اما اين تعداد، مخاطبان اصلي كتاب نيستند و مخاطبان اصلي همچنان به نمايشگاه ميآيند و سخن آخر اينكه همه اميدواريم امسال نمايشگاه كتاب خيلي خوب برگزار شود و انتخابات تاثير منفي بر آن نداشته باشد بلكه به برگزاري بهتر نمايشگاه كمك كند. فقط براي راهاندازي غرفه ما سي نفر شبانهروز زحمت كشيدهاند و اميدوارم اين تلاشها نتيجه خوبي داشته باشد.