• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3818 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۷ خرداد

مثل هميشه راز دلش را در ميان مي‌گذارد

اوون گليبرمن منتقد ورايتي

 


«24 فريم» فيلمي روايي نيست؛ مجموعه‌اي از 24 فيلم چهار و نيم دقيقه‌اي است كه اغلب اين فيلم‌ها حيوانات را در طبيعت به نمايش مي‌گذارند و هر كدام درون قابي ساكن بسط مي‌يابند. ترانه «عشق هرگز نمي‌ميرد» با اجراي خواننده اهل ولز، كاترين جنكينز، پس از قطعه‌هايي آرام‌تر و طي آخرين فيلم پخش مي‌شود و در واقع بيانيه درخشان و باشكوه كيارستمي درباره عشق، سينما، مرگ، تكنولوژي، سانسور و قرن بيستم محسوب مي‌شود. تكان‌دهنده، باعظمت و والا. بقيه فيلم‌هاي «24 فريم» از اين سطح پيشي نمي‌گيرند اما با آن برابري مي‌كنند، نشستن پاي اين فيلم و رسيدن به اين نقطه ارزشمند است.
كيارستمي نخستين‌بار در سال 2015 خبر از ساخت اين فيلم داد. گفته بود «24 فريم» از 24 فيلم كوتاه تشكيل مي‌شود كه در سه سال گذشته روي آنها كار كرده است. با اين وجود زماني كه «24 فريم» را تماشا مي‌كنيد، نمي‌توانيد عناصر معنايي آن را از لنز كيارستمي به مرگ در نظر نگيريد.
تمام فيلمسازها يك روزي اثر نهايي خود را مي‌سازند اما هنرمندان انگشت‌شماري با آگاهي از اين موضوع سراغ ساخت اثر آخر خود مي‌روند. كارگرداناني كه آشكارا يا غيرمستقيم تصور خلق نغمه وداع خود را داشتند شامل جان هيوستون (مرگ)، اينگمار برگمان (ساراباند) و رابرت آلتمن (A Prairie Home Companion) مي‌شوند. ظاهرا «24 فريم» كيارستمي هم در اين دسته‌بندي مي‌گنجد.
در «24 فريم» فرض بر اين است كه كيارستمي با استفاده از تكنولوژي ديجيتال، 24 تصوير ثابت را بسط داده و به تابلويي زنده بدل كرده است يا همانطور كه از اسم فيلم برمي‌آيد فريم يا قابي به آن داده است. نخستين تصوير در واقع نقاشي است؛ تابلوي «شكارچيان در برف» اثر پيتر بروگل كه آن را در سال 1565 كشيد. بعد از مدتي در اين تصوير از لوله‌هاي بخاري خانه‌ها دود بيرون مي‌آيد و يكي از سگ‌هاي شكارچيان رها مي‌شود و مي‌چرخد و واق واق مي‌كند و در آخر كنار درختي ادرار مي‌كند. فيلمي شوخ‌طبع (كيارستمي به‌ندرت شوخ‌طبع بود) اما بعد «24 فريم» مسير خود را به سمت پرتره‌هايي موقر از حيات‌وحش تغيير مي‌دهد و به تعمقي به وجدآمده تبديل مي‌شود.
اغلب تصاوير اين فيلم ثمره عكاسي كيارستمي در چندين سال است. اغلب آنها سياه و سفيد هستند، و اكثر آنها سواحل يا دشت‌ها را در نيمه زمستان به تصوير مي‌كشند؛ در برخي از آنها برف روي حيوانات- پرنده، گاو، گرگ، آهو، شير- باريده است. كيارستمي عكاسي متبحر بود و هر تصوير به نوبه خود نفس‌‌گير است اما اتفاق آنچناني در هر فيلم روي نمي‌دهد. اين فيلم‌ها «روايت‌هايي» هستند كه از قاصدكي جدا شده‌اند. چشم‌انداز برفي كه از پنجره نيمه‌باز اتومبيلي ديده مي‌شود يك جفت اسب مسابقه را در حال دويدن نشان مي‌دهد و در همين حين موزيك تانگوي قديمي در راديوي ماشين پخش مي‌شود. در فيلمي ديگر از پنجره انباري كلاغ‌هايي را مي‌بينيم كه كنار جاده نشسته‌‌اند و دانه جمع مي‌كنند تا اينكه موتوسيكلتي آنها را پراكنده مي‌كند، اما پس از عبورش، كلاغ‌ها دوباره به جاي قبلي خود باز مي‌گردند. گله بزها گرفتار كولاك شده‌اند و در حلقه‌اي روبه‌روي هم و تنگ يكديگر، پشت به تك‌درختي ايستاده‌اند.
با اين وجود كيارستمي فقط خالق تصاوير هيپنوتيزم‌كننده نيست؛ او راز دلش را با بيننده در ميان مي‌گذارد (مثل هميشه.) در اين فيلم چشم‌اندازهاي تكان‌دهنده‌اي از مرگ هست؛ در ميان مرغ‌هاي دريايي يكي از آنها مورد هدف شكارچي قرار مي‌گيرد و همچنين گوزني كه پس از خيره شدن به ورودي جنگل تير مي‌خورد. گرگ‌ها از فاصله‌اي نگاهي اجمالي مي‌اندازند و طعمه خود را از پاي در مي‌آورند.
فقط در دو فيلم انسان‌ها حضور دارند. اولي تصويري تاثيرگذار از شش مسلمان جهانگرد است كه روي پلي ايستاده‌اند و به برج ايفل چشم‌ دوخته‌اند؛ ما آنها را از پشت سر مي‌بينيم. اما با وجودي كه تصوير آنها منجمد باقي مي‌ماند، عابران پياده بدون توجه به آنها از پشت سرشان رد مي‌شوند و در همين حال و احوال ايفل با نورپردازي‌ها مي‌رقصد. اين بخش شبيه به نسخه مينياتوري اسلامي فيلم «مرد نامريي» است.
سپس پايان فيلم. مطلقا درباره پايان است البته درباره ابديت نيز هست. در اين فيلم عشق و سينما زنده است و فقط مي‌توان به قطعه‌اي از آندرو لويد وبر (با ترانه‌اي از گلن اسليتر رجوع كرد) كه مي‌گويد: «عشق هرگز نمي‌ميرد، عشق ادامه دارد/ عشق جريان دارد، وقتي تو رفته‌اي.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون