• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3823 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۶ خرداد

ابراهيم اصغرزاده در گفت‌وگو با «اعتماد» مطرح كرد

روحاني به همراهي روزانه ملي نياز دارد

گروه احزاب

 ابراهيم اصغرزاده، فعال و تحليلگر سياسي اصلاح‌طلب معتقد است كه حسن روحاني توانست اين پيام را به جامعه ايران منتقل كند كه او تداركاتچي نخواهد بود. به اعتقاد اصغرزاده جامعه اگر احساس مي‌كرد كه روحاني به عنوان رييس‌جمهور يك تداركاتچي بوده هرگز اينگونه پاي صندوق نمي‌آمد و براي راي دادن به روحاني صف نمي‌كشيد. اين فعال سياسي اصلاح‌طلب مي‌گويد: «آقاي روحاني به مردم ضمانت داد كه نمي‌خواهد تداركاتچي باشد. مردم پيام و حرف روحاني را به خوبي شنيدند و به حرف‌هاي او اعتماد كردند. آقاي روحاني بدون شك بايد به وعده‌هايش عمل كند. چرا كه اگر نتواند مقابل دولت پنهان و دارودسته كلاينتاليستي‌ها كه امكانات قومي و قبيله‌اي و مالي و اقتصادي فراواني دارند، ايستادگي كند و آنها را به عقب پس بزند، آشفتگي و سرخوردگي اجتماعي ايجاد مي‌شود كه البته براي كليت نظام سياسي ايران بسيار مضر است.» اصغرزاده البته معتقد است كه روحاني كار سختي را براي تحقق اين هدف ملي پيش روي دارد اما در عين حال تاكيد مي‌كند كه با توجه به راي قاطع اكثريت جمهور به روحاني در حال حاضر دار و دسته كلاينتاليستي‌ها در بازار سياست ايران سقوط آزاد كرده‌اند و اگر اتفاق خاصي رخ ندهد تا دو دهه شانسي براي رسيدن به كانون‌هاي قدرت از طريق صندوق راي ندارند.

 

انتخابات با پيروزي روحاني و اصلاح‌طلبان به اتمام رسيد. در حال حاضر سياستمداران و گروه‌هاي سياسي به دنبال ارايه تحليل جامعي از چرايي افزايش راي روحاني و سقوط آزاد اصولگرايان در عرصه سياسي ايران هستند. اهميت راي بالاي آقاي روحاني را در تقويت قدرت آقاي روحاني براي پيشبرد اهداف اكثريت توده‌هاي اجتماعي مي‌دانيد؟

بله. اگر جامعه احساس مي‌كرد كه روحاني به عنوان رييس‌جمهور يك تداركاتچي بوده پاي صندوق نمي‌آمد و براي راي دادن به روحاني صف نمي‌كشيد. آقاي روحاني به مردم ضمانت داد كه نمي‌خواهد تداركاتچي باشد. مردم پيام و حرف روحاني را به خوبي شنيدند و به حرف‌هاي او اعتماد كردند. آقاي روحاني بدون شك بايد به وعده‌هايش عمل كند. چرا كه اگر نتواند مقابل دولت پنهان و دارودسته كلاينتاليستي‌ها كه امكانات قومي و قبيله‌اي و مالي و اقتصادي فراواني دارند، ايستادگي كند و آنها را به عقب پس بزند، آشفتگي و سرخوردگي اجتماعي ايجاد مي‌شود كه البته براي كليت نظام سياسي ايران بسيار مضر است. البته گمان و تحليل من اين است كه آقاي روحاني كار سختي را براي تحقق اين هدف ملي پيش‌روي دارد اما با توجه به راي قاطع هواداران اصلاحات و اعتدالگرايي به روحاني در حال حاضر دارو دسته كلاينتاليستي‌ها در بازار سياست ايران سقوط آزاد كرده‌اند و اگر اتفاق خاصي رخ ندهد تا دو دهه شانسي براي رسيدن به كانون‌هاي قدرت از طريق صندوق راي ندارند. از همين رو دولت دوازدهم و آقاي روحاني جداي از آنكه بايد منافع ملي را از دست باند‌ها و كلوني‌هاي قدرت كه ذي‌حسابي ندارند و رفتار اقتصادي و سياسي‌شان محاسبه نمي‌شود جدا و تيغ‌شان را كند كند، بايد با تمام قدرت و تمركزشرايط كشور را چه به جهت سياسي و چه به جهت اقتصادي و اجتماعي آرام و نرمال نگه دارد. از سوي ديگر در عرصه بين‌الملل بايد عزت ايران را در سايه تعامل و همكاري محترمانه با ديگر نظام‌هاي سياسي دنيا برقرار كند و به نيروهاي اصولگراي شناسنامه‌دار و اصيل اين اطمينان را بدهد كه قرار نيست خارج از مرزهاي قانون اساسي گام بردارد.

آقاي روحاني توان و قدرت تحقق اين اهداف را دارد؟

بله. آقاي روحاني مناسبات قدرت و ساختار سياسي ايران را به خوبي مي‌شناسد. روحاني مي‌داند كه در چه مقطعي چه بگويد و چه پروژه‌اي را بايد پيش بگيرد.

نيروهاي اصلاح‌طلب و دموكراسي‌خواه در اين شرايط چه اقداماتي را بايد انجام دهند؟

تقويت جامعه مدني اصلي‌ترين اولويت اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان بايد باشد. چرا كه بالا رفتن ضريب آگاهي‌هاي حقوقي و مدني، قدرت جامعه را بالا مي‌برد. جامعه قدرتمند مي‌تواند پشتوانه قدرتمندي براي دولت منتخب خود باشد.

يكي از مهم‌ترين مطالبات امروز جامعه ايراني مبارزه با فساد سازمان‌يافته اقتصادي است. به نظر شما توده‌هاي اصلاح‌طلب چه كمكي به دولت مي‌توانند در اين زمينه داشته باشند؟

كاملا مشخص است كه بيش از 30- 20 درصد اقتصاد و قدرت و امنيت كشور در دست دولت نيست. اين اتفاق بزرگ‌ترين تهديد براي يك نظام سياسي است. راه‌حل را همه مي‌دانند؛ شفاف‌سازي، رسانه‌هاي آزاد و بالا رفتن حساسيت جامعه به امورات كلان و قراردادها. نظام‌هاي غربي و اسكانديناوي به اين دليل توانسته‌اند با فساد مبارزه كنند كه شفاف شده‌اند. الان كوچك‌ترين انحراف در كشورهاي اسكانديناوي يا سوسيال‌دموكرات و غربي سريع كشف و برخورد مي‌شود. اما در ايران كشوري كه به اسم دين و انقلاب وجود دارد مي‌بينيم فسادها بعد از اينكه كاملا سرطاني مي‌شوند و عده‌اي را درگير مي‌كنند، آن هم فقط به خاطر جنگ قدرت افشا مي‌شود. سازمان‌هاي مردم نهاد غير وابسته به قدرت‌ها و به ويژه با هوشياري طيف نخبه و دانشجوي كشور مي‌تواند به نمايندگي از جامعه و با چتر امنيتي دولت نقش ذره‌بين جامعه را ايفا كند و اگر تخلفي را در هر نهاد و ارگان و باند قدرتي مشاهده كرد، گزارشش را به مردم ارايه دهد.

با توجه به اينكه با وجود تخريب‌هاي روحاني از سوي جناح مقابل آقاي روحاني توانست راي بالايي بياورد فكر مي‌كنيد ايشان در دولت جديد چقدر تغيير كنند؟

روحاني دوم، روحاني اول نيست. او تغيير مي‌كند. همان‌گونه كه در جريان مناظره‌ها نشان داد بر سر اصول قانون اساسي و منافع ملي ايستاده. او مي‌داند كار سختي دارد اما تحليل رفتار روحاني نشان‌دهنده اين است كه براي تامين منافع مردم هوشمندانه و آگاهانه گام برخواهد داشت. اما همه اينها بدان معنا نيست كه مردمي كه به او راي داده‌اند يا جريان اصلاحات و اعتدالگرا بايد در خانه‌هاي‌شان بنشينند تا روحاني همه نابساماني‌ها را بسامان كند. يك بخش دموكراسي راي دادن است. راي بيست‌و‌نهم ارديبهشت را خود راي‌دهندگان بايد مراقبت كنند. يعني آنكه دولت دوم روحاني به چهار سال همراهي روزانه ملي احتياج دارد.

آقاي دكتر يكي از انتقادهايي كه در برخي از محافل سياسي و روشنفكري نسبت به آقاي روحاني پيش از انتخابات وجود داشت رفت و آمد ايشان و نمايندگان رييس‌جمهور با روس‌ها بود. به نظر شما كه تحولات بين‌المللي را با دقت رصد مي‌كنيد روس‌ها چه نگاهي به آقاي روحاني دارند؟

آنها روحاني را باور ندارند. روحاني را غربگرا مي‌دانند. روس‌ها روحاني را مثل قوام مي‌دانند كه رفت و استالين را ديد.

به نظر شما چرا مبارزه با فساد در حال حاضر تبديل به يك دغدغه و مطالبه ملي شده است؟

متاسفانه در كوچه و بازار اين رويكرد نهادينه شده كه كه با فساد نمي‌شود مبارزه كرد. مردم مي‌گويند تاپول و پارتي و رابطه نباشد نمي‌شود وضعيت مالي خوبي به دست آورد. بايد هر طور مي‌شود راهي براي تيغ زدن از بيت‌المال پيدا كرد. ببينيد چقدر زير پوست شهر گروه‌هايي به وجود آمده‌اند كه براي خود كلوني‌هاي كوچكي هستند و معتقدند به فرقه‌گرايي در كشور وجود دارد. همه اينها ناشي از اين آفتي است كه مبتلا به آنها شده‌ايم.

دين گريزي ضريبش بالا رفته است؟

من ولي مي‌گويم فرقه‌سازي از دين خيلي خطرناك است. بدعت در دين و ايجاد حلقه‌هايي كه در جامعه‌هاي جهان سوم جواب مي‌دهد و تبديل به فرقه شدن احتمالش بالا است. آدمي كه اصلا سرش به تنش نمي‌ارزد، بگويد بغ بغو. بعد هزاران نفر لايك پشت سرش هست. فرض كنيد بخواهند از اين شخص بخواهند تا در انتخابات نقش متغير موثر را بازي كند. به اين بهانه كه چنين فردي مثلا فلان نفر هوادار دارد. بعد جامعه مي‌بيند چرا اين آدم تا قبل از انتخابات مطرود همين افراد بود اما براي كسب راي اين خواننده را به كمپين انتخاباتي كانديداي‌شان برده‌اند. در همين انتخابات ديدم كه مغزهاي بسياري از خانواده‌هاي مذهبي كه مي‌خواستند به آقاي رييسي راي بدهند سوت كشيد كه اين چه كاري بود. اصلا آنها بعد از همين اتفاق انتخابات را تحريم كردند و الان نمي‌دانم چه بر سر اعتقادات شان و اعتمادشان به نيروهاي اصولگرا آمده است. همين يك خطاي استراتژيك سياسي اصولگرايان بي‌اعتمادي عده زيادي از خانواده‌هاي مذهبي را به دنبال داشت. اين بي‌اعتمادي در بلندمدت اين افراد را يا مي‌برد به سمت دين‌گريزي يا فرقه‌گرايي. آقايان اصولگرا بايد پاسخ دهند با چه اصولي پشت پا به خط قرمزهاي جامعه مذهبي كشور زدند؟

آقاي اصغرزاده يكي از مباحثي كه از سال 91 مطرح شد تغيير نظام سياسي كشور از رياستي به پارلماني بود. به نظر شما چقدر احتمال دارد ساختار ايران متحول شود؟

خيلي سخت است. چون كدهايي كه در انقلاب وجود داشت و الان سعي دارند كمرنگش كنند. مثل جمهوريت نظام كه غير قابل تصرف وغير قابل انكار است. استقلال و آزادي مهم است و در قانون اساسي آمده كه هيچ كدام را به نفع ديگري نمي‌توانيم ناديده بگيريم. فرمايشات رهبر كبير انقلاب و رهبر فعلي كه اعلام كرده‌اند انتخابات و راي مردم خيلي مهم است. برداشتن انتخابات رياست‌جمهوري كه در آن مردم ايران واكنش ملي را نشان مي‌دهند و رفراندومي براي سياست‌هاي موجود است را نمي‌شود تقليل داد. تقليل آن به انتخابات محلي و بومي كه بسيار تحت تاثير نظام اجتماعي قبيله‌اي و عشيره‌اي ما است انقلاب را ناگهان دچار خلأ مي‌كند و بعيد مي‌دانم كه اتاق فكر نظام بخواهد نظام سياسي دچار بحران شود.

پس تحليل شما اين است كه احياي نخست‌وزيري فعلا ممكن نيست؟

نه. مگر اينكه بخش‌هاي ديگر قانون اساسي هم اصلاح شود. در شرايطي كه همه بخش‌هاي قدرت شفاف و انتخابي شوديا بخش سايه و اقتصادي غير رسمي و زيرزميني شفاف و كنترل شود شايد بشود اين كار را كرد اما با توجه به شرايط فعلي بعيد است. تغيير نظام سياسي از رياستي به پارلماني به مصلحت كشور نيست. فكر هم مي‌كنم جامعه مدني هم‌چنين سياستي را قبول نخواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون