آزاد شدن دو متهم به قتل به علت بلاتكليفي راي اولياي دم
اعتماد
دو متهم به قتل كه خواستههاي اولياي دم آنها براي ارايه در جلسه دادگاه مشخص نبود و مدت زيادي را در زندان گذرانده بودند، قرار شد براساس ماده 429 قانون مجازات اسلامي با توديع وثيقه از زندان آزاد شوند. در يكي از اين پروندهها اختلاف دو مرد جوان بر سر ملك به قتل يكي از آنها منجر شد. اين حادثه در تاريخ 11تيرماه 89 در بيابانهاي اطراف تهران اتفاق داد. شاهداني كه ماجراي اين درگيري را دنبال ميكردند وقتي دريافتند يكي از طرفين درگيري به قتل رسيده موضوع را به پليس اطلاع دادند. از شواهد حادثه معلوم بود يكي از اعضاي درگيري با شليك گلوله اسلحه شكاري ديگري را به قتل رسانده است. كارآگاهان در بررسيهاي ميداني خود از صحنه قتل دريافتند كه مقتول مدتي پيش زمين پدري قاتل را خريداري كرده اما نتوانسته به هر دليلي بخشي از پول زمين را پرداخت كند يا اينكه با صاحب ملك دچار مشكل شده است. به خاطر همين با صاحب ملك درگير شده و اين درگيري به نزاعي مرگبار منجر شده است. متهم اين پرونده كه 19 سال بيشتر نداشت سه روز بعد از قتل متواري بود اما سرانجام دستگير شد. او در دادسراي جنايي تهران و در مقابل بازپرس پرونده ماجراي قتل را اين طور اعتراف كرد: «پدرم از سالها قبل زميني داشت كه آن را 70 ميليون تومان به مقتول فروخت. ما مقداري از اين پول را گرفتيم و قرار شد بقيه آن را در آينده از مقتول بگيريم. اما وقتي سر موعد دريافت پول شد مقتول مدام از پرداخت آن طفره ميرفت. تا اينكه روز حادثه براي اينكه مشكلاتمان را با هم سر اين موضوع برطرف كنيم جايي قرار گذاشتيم. مدت زيادي از صحبتهايمان نميگذشت كه ناگهان با هم درگير شديم. نه او حاضر بود به حرفهاي من گوش كند و نه من ميتوانستم از او بپذيرم كه بخشي از پول ملك پدريام را ندهد. من يك اسلحه شكاري همراه خودم برده بود و با آن يك گلوله به سمتش شليك كردم.» بعد از اعترافهاي متهم درباره قتل، كيفرخواست پرونده در دادسراي جنايي صادر و ادامه رسيدگي به اين قتل به دادگاه كيفري استان تهران سپرده شد. در جلسات رسيدگي به پرونده در دادگاه كيفي عدهاي از اولياي دم مقتول خواستار قصاص قاتل شدند و عدهاي ديگر نيز تقاضاي ديه كردند كه همين موضوع باعث اختلاف ميان آنها شده بود. به خاطر همين دادگاه هم حكمي براي اين متهم صادر نكرد و او به مدت 7 سال بلاتكليف در زندان به سر برد. او سرانجام درخواست اعمال ماده 429 را به دادگاه داد و صبح روز چهارشنبه اين درخواست در شعبه نهم به رياست قاضي محمدرضا كشكولي ارايه شد. متهم در اين جلسه گفت: «زمان قتل فقط 19 سال داشتم. از كاري كه كردم پشيمانم و از شما ميخواهم آزادم كنيد تا بتوانم رضايت اولياي دم را بگيرم.» پرونده ديگري كه متهم آن در تاريخ 4 بهمن ماه پدرش را به قتل رسانده بود نيز به خاطر بلاتكليفي از دادگاه تقاضا كرد تا با استفاده از ماده 429 از زندان آزاد شود. پسري كه متهم اين قتل بود در بازجوييهايش در دادسرا گفت كه به خاطر اختلافهاي مالي پدرش را به قتل رسانده است. او گفت: «چند روز قبل از قتل پدرم را به خاطر خلافي كه انجام داده بود، دستگير كردند و به دادگاه بردند. من و چند نفر از اعضاي خانوادهام براي انجام دادن مراحل دادگاهش به آنجا رفته بوديم اما وقتي خواستيم از دادگاه بيرون بياييم پدرم با لگد من را كتك زد و از روي پلهها پايين انداخت. شوهرخالهام هم در دادگاه حضور داشت و اين صحنه را از نزديك ديد. آن روز اتفاق ديگري نيفتاد تا اينكه مدتي بعد پدرم از زندان آزاد شد و به خانه آمد. آن روز در خانه نشسته بودم كه از كوچه صداي فريادهاي پدرم را شنيدم. بيرون رفتم ديدم پدرم است. نميدانم چه اتفاق افتاد كه با هم درگير شديم و من او را كشتم.» اولياي دم اين پرونده شش نفر هستند كه چهار نفر از آنها مدتي پيش رضايت دادهاند اما مادربزرگ متهم و يك نفر ديگر از اعضاي خانواده او درخواست قصاص دارند. اين دو نفر در جلسات دادگاه هم حاضر نشدند و همين باعث شد تا حكمي براي اين متهم صادر نشود. او مدت 9 ماه است كه در زندان بلاتكليف است. صبح روز چهارشنبه اين پرونده در شعبه نهم دادگاه رسيدگي و به درخواست متهم ماده 429 اعمال شد. او در اين جلسه گفت: «مادربزرگم حاضر نيست هيچ كدام از جلسههاي دادگاه را بيايد و وقتي پست براي او احضاريه ميبرد همه را پاره ميكند و دور مياندازد. از قاضي تقاضا ميكنم تا من را آزاد كند. من از قتل پدرم پشيمان هستم و ميخواهم حالا به زندگيام سروساماني بدهم.» در انتهاي جلسه دادگاه قاضيها اجماع كردند تا راي هر دو پرونده را صادر كنند.