• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3846 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۴ تير

اين سه زيبايي‌شناس

مجتبي حديدي

 

زيبايي‌شناسي انتقادي گزيده‌هايي است در باب نگرش والتر بنيامين؛ ربرت ماركوزه و تئودور آدورنو به موضوع زيبايي در عصر جديد. امسال اين كتاب 128 صفحه‌اي با ترجمه اميد مهرگان توسط گام نو به چاپ پنجم رسيد و در تيراژ هفتصد نسخه با قيمت 6700 تومان روانه بازار نشر شده است. در يادداشت مترجم مي‌خوانيم كه تفاوت‌هاي ويرايشي و تصحيحي رساله بنيامين و مقاله ماركوزه و نامه زيبايي‌شناختي آدورنو در پيشگفتار چاپ سوم به بعد لحاظ شده است. كتاب نظرياتي جامع در بازتاب ضمني ايده‌هاي اين سه نويسنده به نظريات يكديگر را بيان مي‌كند. مكتب انتقادي را جامعه روشنفكر ايراني با اين سه نفر مي‌شناسد. كتاب ناتمام نظريه زيبايي شناختي آدورنو حاوي بسياري صورت بندي‌هاي ديالكتيكي در باب هنر خودآيين و هنر وابسته است. اما اين كتاب حاوي ارجاعات ضمني به ايده‌هاي بنيامين است. به هر حال مناقشه زيبايي‌شناسي، سرانجام با مرگ زودرس بنيامين كه در راس اين مثلث بود خيلي زود يك‌طرفه شد. در بخش نخست به نام «اثر هنري در عصر بازتوليد‌پذيري تكنيكي آن» با يكي از مقالات بنيامين روبه‌رو هستيم. اشاره مستقيم در اين مقاله به عنوان مقاومت هنر در برابر بازتوليد‌پذيري نيست بلكه روند تاريخي آن و دگرگوني‌ها مد نظر بوده است.   «به همراه عكاسي، دست براي نخستين‌بار در فرآيند بازتوليد تصويري، از بار وظايف هنري بس مهمي خلاصي يافت كه از اين پس تنها برعهده چشمي كه نگرنده از ميان لنز است  قرار گرفت.» (ص20)
تاريخ براي بنيامين سوژه ابزاري است. پس نمي‌توان گفت اين بهره‌گيري، مقاله را به تاريخ‌نگاري درباره هنر تنزل داده است و از منظر تاريخي به آن نگاه شده است. چرا كه او هنر را از كاركردهاي جامعه نمي‌داند و شالوده تاريخي را در اين ديدگاه به طور غيرمستقيم از هنر حذف مي‌كند. او به دريافت اثر هنري در جنبه‌هاي مختلف مي‌پردازد. نگاه پيام گريز بنيامين در قرن بيستم حتي كمي از هنر هم‌عصر او جلوتر نيز بوده است. تا آنجا كه هنوز ديدگاه‌هاي وي در هر نقدي لازم و معتبر به نظر مي‌آيد و در هر پژوهشي قابل ارجاع است. در ادامه عكاسي و جدال آن با نقاشي در سده نوزدهم را بيان مي‌كند.  «ابل گانس فيلم را با هيروگليف‌ها مقايسه مي‌كند و مي‌گويد اينك از پي واگشتي بس حيرت‌آور به جانب گذشته، بازبه سطح بياني مصريان رسيده‌ايم. زبان تصوير چندان پخته نيست؛ زيرا چشمان‌مان براي‌شان بالغ نشده است. هنوز حواس جمعي كافي وجود ندارد، هنوز هيچ كيش و آييني براي آنچه در آن به بيان درمي‌آيد، وجود ندارد.» (ص32)
او بارزه‌هاي فيلم را در شيوه‌اي مي‌داند كه انسان با كمك دوربين، محيط خويش را بازنمايي مي‌كند، نه اينكه انسان خود را به دوربين تحميل كند. در بخش بعدي، ابعاد زيبايي‌شناختي هربرت ماركوزه بيان مي‌شود. بحث ماركوزه معطوف به تزهاي متعلق به زيبايي‌شناسي ماركسيستي است. رابطه بين هنر و توليد، هنر و طبقه اجتماعي و در نهايت ارتباط بين امر زيبا و امر سياسي بازنگري مي‌شود. سپس به الزامات نويسنده و طبقه رو به زوال و رئاليسم مي‌پردازد. ماركوزه معتقد است خودآييني هنر در بردارنده اين حكم مطلق است كه «امور بايد تغيير كنند. اگر اصلا بناست كه آزادي انسان‌ها و طبيعت امكان‌پذير باشد لاجرم بايد شبكه‌هاي اجتماعي تخريب و سركوب، درهم شكسته شود. اين بدان معنا نيست كه انقلاب مضمون‌پردازي شود. برعكس، در آثاري كه از منظر زيبايي‌شناختي كامل‌ترين‌اند اين امر رخ نمي‌دهد.»  (ص69)
اما در بخش پاياني نامه آدورنو به والتربنيامين مشاهده مي‌شود. اين نامه تحليل انتقادي محسوب مي‌شود. او در اين نامه بخش خصلت تكنيكي هنر خودآيين را به هنر وابسته ارجحيت مي‌دهد و آن را اعتراض اصولي مي‌داند. چراكه منزله‌هاي ديالكتيكي هنر اگر از هم جدا شوند براي‌شان بايد منشا در نظر گرفت. در واقع بخش پاياني انتقادي بر انتقاد محسوب مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون