توجه به برنامههاي مصوب شهري راهي براي رفع بحران ناايمني در شهر
پيروز حناچي
دبير شوراي عالي معماري و شهرسازي
در زمينه ايجاد ايمني در شهر نخستين اقدامي كه در شوراي عالي معماري و شهرسازي پيگيري شد، توقف اقداماتي بود كه طبق بررسيها بار ناايمني را سنگين ميكرد. نخستين مورد بلند مرتبهسازي بيرويه بود. آمارهاي اوليه نشان ميدهد حجم بلندمرتبهسازي در معابر كم عرض، بسيار بالاست. ضابطهمند كردن اين روند و متوقف كردن آن تا رسيدن به يك ضابطه درست، از اقداماتي بود كه در دبيرخانه شوراي عالي پيگيري شد. واقعيت اين است كه متاسفانه در دهه اخير به شكل بيرويه از اين ظرفيت استفاده شده بود.
راهي جز حركت در جهت برنامههاي مصوب نداريم. اتفاقات ناميموني مثل توسعه حاشيهنشيني يا افزايش تراكم بيرويه و بلندمرتبهسازي، زماني ميافتد كه ما از برنامههاي مصوب دور ميشويم. حركت برنامهاي به معناي ايجاد انضباط شهري است، راهي كه ميتوانيم در آن افق پيشبيني شده در طرحهايمان را تحقق بخشيم. اگر قرار باشد طرحي را تصويب كنيم و اقداماتمان در جهت خلاف آن باشد، طبيعي است كه خارج از قاعده عمل كردهايم. آمار دقيق و روشني از تعداد ساختمانهاي نا ايمن و ميزان ايمني آن نداريم، اما شكي در اين نيست كه شهرهاي ما در زمينههايي آسيبپذير هستند. در مناطق حاشيهاي، يعني مناطقي كه ابتدا شكل گرفتند و بعد تصميم گرفتيم به آنها نظم بدهيم، حداقل امكانات كنترل ساختمان را در آنها رعايت نكرديم يا اجراي مقررات ملي ساختمان در زمينه استحكامبخشي ساختمان در آنها رعايت نشده، مشخص است كه اگر زلزلهاي اتفاق بيفتد، اين ساختمانها آسيبپذيرتر خواهند بود.
موضوع ايمني بناها موضوع مهمي است كه ابعاد مختلفي دارد، هم در تك بناها قابل بررسي است و هم در بافتهاي آسيبپذير شهري.
بهطور مثال در مناطقي از شهر تراكم افزايش پيدا ميكند اما شريانهاي شهري به تناسب آن افزايش پيدا نميكند، مثل مناطقي در ولنجك و منطقه يك تهران كه تراكم بهشدت افزايش پيدا كرده، قطعات زمينها هم بزرگ بوده، اما اين قطعات زمين به اين بزرگي براي خانههاي ويلايي طراحي شده است نه ساختمانهايي با تعداد انبوه واحدهاي مسكوني. اگر حادثهاي مثل سيل، زلزله و آتشسوزي گسترده در بعضي از اين مناطق اتفاق بيفتد، شريانها كشش اين حجم از ترافيك جمعيت ساكن در آن را ندارند. كما اينكه شاهد هستيم در بعضي از مناطق شهر كه به اين شكل تراكم افزايش داشته، وقتي در ساعات پرتردد صبح از منازل به سمت محل كار يا بالعكس در تردد هستند، ترافيك سنگيني در منطقه ايجاد ميشود. بيتوجهي به انضباط شهري چنين تبعاتي را به دنبال دارد و ما اگر ميخواهيم اقدامي در اين رابطه انجام دهيم، راهي جز اين نداريم كه طبق برنامههاي مصوب در شهر عمل كنيم. وقتي ميگوييم حركت در جهت برنامه، حركت در جهت برنامههاي ديناميك شهرسازي است كه دايم توليد مساله ميكنند. اين برنامهها دايما در حال جستوجو براي پيگيري مسائل شهر هستند. بهطورمثال سناريوهاي حادثه را پيشبيني ميكنند، به اين ترتيب كه اگر در نقاط مختلف شهر اتفاقي از قبيل آتشسوزي و زلزله واقع شود، كدام قسمت شهر آسيبپذيرتر است؟ براي كاهش اين آسيب چه تمهيداتي بايد داشت؟ اين تمهيدات از ايجاد ايستگاه آتشنشاني آغاز ميشود، تا جلوگيري از افزايش تراكم بيشتر در مناطقي كه كشش ندارند، تا توسعه و ايجاد نفوذ در شبكههاي شهري كه امكان دسترسي به اين مناطق را فراهم كنند، تمام اين موارد در قالب برنامه ميگنجد. وقتي موضوع ايمني را در شهر، موضوع محوري قرار ميدهيم، با نگاه ايمني بعضي نقاط شهر آسيبپذير تلقي ميشوند و براي اين نقاط بايد برنامه در نظر گرفت و طرحهايي مصوب و به مرور اين طرحها را اجرايي كرد. اينكه دقيقا چه اقدامي بايد انجام داد بسته به هر مورد ميتواند طرح و برنامه متفاوت داشته باشد. در بعضي موارد صرفا بايد روي آمادگي و آموزش تمركز داشت، در بعضي موارد بايد با تجهيز بنا يا منطقه وارد عمل شد. اما نكتهاي كه بسيار اهميت دارد اين است كه بايد مانع اقداماتي شد كه بار ناايمني شهر را سنگين ميكند. بهطور مثال ايجاد تراكم بيرويه در مناطق مسكوني يكي از مواردي است كه بار ناايمني را سنگين ميكند و نبايد به آن دامن بزنيم.