با تكنولوژي دعوا نكنيم
محمدحسن اصغرنيا
عضو هيات علمي دانشگاه
زندگاني در جريان است و انقلابها هم ساري و جارياند. از انقلاب جوي و تغييرات آب و هوايي گرفته تا انقلاب صنعتي و...
برخي معتقدند زمان به سرعت ميگذرد و از فرصتها استفاده بايد كرد. در جريان زندگي انسانها به دنبال آنچه هستند به زندگاني خواهند پرداخت و حركت مقدمه اين كار است و همه انقلابهاي جهان با تلاش شكل گرفته و خميرمايه آن تعقل و تفكر و ثمره آن تامل و تحمل است. واژه انقلاب را بايد ريشهيابي كرد و آن را شناخت و شناساند كه حركت مقدمه آن است: Movement is life و Life is movement انقلاب صنعتي اول را با اسب بخار ميدانند و انقلاب دومش را با توليد انبوه و بر اثر تكامل اتوماسيون صنعتي سببساز انقلاب سوم شد و سيستمهاي هوشمند مقدمات انقلاب چهارم صنعتي را فراهم كرده است و برخي شعار جديدي در دنياي اقتصاد و بازار مصرف جهاني به راه انداختهاند كه بايد «زندگي در جريان باشد» و ملتها از تكنولوژي به بهترين وجه بهرهمند شوند. Life is on
متاسفانه كشورهاي جهان سوم پس از پرداخت ديركرد فكر و فهم مسائل، دوباره بازپرداخت درستانديشي و ژرفنگري خويش پس از مدتي گام برميدارند و خسارتش را باز هم ميپردازند. نسل امروز به ويژه جوانان ايران به اين نكته رسيدهاند و با همه مشكلات خود را به قله علم و دانش ميرسانند و افتخارآفرين ميشوند. كه گوشه گوشه ايران پر است از اين استعدادهاي درخشان و مفاخر و مشاهيري كه شمارش كردهام و سه هزار نفر از آنان را در جغرافياي محلي و منطقهاي و ملي و بينالمللي به دست آوردهام كه نمونهاي از آن را ميآورم، دختري از مام وطن، ملكه رياضي جهان، پروفسور مريم ميرزاخاني كه در زمان حياتش او را نشناختيم و در زمان نبودنش تعزيهخواني و عزاداري ميكنيم. اميد است روزي را ببينيم كه (آيين زندهدوستي) احيا شود و بفهميم كه بدون عكس و مجسمه هم ميتوان در ياد جامعه ماند و عزت و عظمت با انسانهاي واصل بااراده است و با يادي از مريم ميرزاخاني حقي از حقوقش را شايد بتوانيم ادا كنيم.
نشان ناشناسي، ناسپاسي است/ شناسايي حق در حقشناسي است
مرحومه دكتر مريم ميرزاخاني، رياضيدان ايراني باور داشت كه بايد تسليم جبر مرگ شد چون در كانون تربيتي خانوادهاي معتقد به دنيا آمده بود.
مريم فرزند سوم مهندس احمد ميرزاخاني است كه نيكوكاري بيادعاست و مهندس برق است و موسس مجتمع آموزش نيكوكاري (رعد) كه در خدمت آموزش معلولان جامعه ايراني است.
مريم در مدرسه فرزانگان تهران درس خواند و سپس به دانشگاه صنعتي شريف راه يافت و در رشته رياضي فارغالتحصيل شد و در اسفند 1376 با جمعي از دانشجويان ممتاز برگزيده المپيادي در بيست و دومين مسابقه رياضي دانشجويي به اهواز رفت كه در برگشت از اهواز به تهران اتوبوسشان به دره سقوط كرد و شش نفر از دانشجوهاي نخبه دانشگاه شريف جانشان را از دست دادند و مريم ميرزاخاني از بازماندگان آن دره سقوط است كه تصميم گرفت خلأ دوستانش را به نحوي پر كند و نامشان را جاويد سازد و در رشته رياضي محض فارغالتحصيل و براي ادامه تحصيل عازم دانشگاه هاروارد شد و به عنوان يك جوان ايراني مدال فيلدز را به دست آورد و استاد دانشگاه ينگه دنيا شد.
پروفسور مريم ميرزاخاني از ميان ما رفت ولي پيامهايي را برايمان به يادگار گذاشت.
1- با تكنولوژي نجنگيد و آن را به دست آوريد
2- استعدادهاي ايراني را پرورش دهيد
3- مشاهير و مفاخر كشور را به مردم معرفي كنيد بدون تعصب ديني و قومي و...
4- به مبتكرين و مخترعين و دانشپژوهان برسيد
5- ميتوانيم خوارزميها و كوشيار گيلانيهايي تربيت كنيم چون مهد رياضيات جهانيم
6- پروفسور فضلالله رضا، پروفسور اكبرزاده و پروفسور مريم ميرزاخاني نمونههاي بارز امروز جهان در رياضياتند، آنان را بشناسيم و بشناسانيم.
7- ميراث ملكه رياضي ايران (الگوريتم) يادگارش در رياضيات جهاني است.
وزارتخانههاي علوم و فرهنگ و هنر به منافع ملي بيشتر بينديشند و به جاي دعواهاي سياسي با مراكز علمي، دانشگاهي به اهالي فكر و فهم و فرهنگ و تاريخ و هنر توجه و التفات داشته باشند و نشريهاي به عنوان Who is who براي ايران فراهم آورند كه زنان و مردان مام وطن در علوم معرفي و عالمان انقلابي و دانشمندان انقلاب ايران مطرح شوند. به اميد آن روز