• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3865 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۷ مرداد

صحنه ربودن كودك8 ماهه يك روز بعد از دفنش بازسازي شد

مادر بنيتا: بچه‌ام را كجا بردي

هديه كيميايي

«تو داغي به دلم گذاشتي كه تا عمر دارم من را مي‌سوزاند.» پدر بزرگ بنيتا چشم به چشم‌هاي متهم دوخته و چارستون بدنش مي‌لرزد. او اين جمله را به متهم جواني مي‌گويد كه پشت فرمان ماشين پرايد نشسته تا صحنه ربوده شدن بنيتا، دختربچه 8 ماهه‌‌اي كه 9 روز پيش او را همراه با خودروي پدرش سرقت كرد، بازسازي كند. پيكر بي‌جان بنيتا 6 روز بعد داخل خودروي پدرش پيدا شد.
متهم: «برادرزاده خودم همسن اون بود.»
پدربزرگ: «تو برادرت بچه كوچيك داشت و اين كاررو كردي؟»
متهم: «من زنگ زدم به مامورا گفتم.»
پدربزرگ: «كي زنگ زدي به مامورا گفتي؟ وقتي همه‌چيز تموم شد؟»
متهم رديف دوم: «بهش گفتم ما آمديم اينجا كه جنس ببريم، نيامديم دزدي كنيم. من از ماشين پياده شدم و ديگر اين آقا را نديدم. نمي‌دانستم كه مي‌خواهد بچه را نگه دارد. بهش گفتم بچه را به يك آژانس تحويل بده و بعد هم رفتم.»

دست‌هاي زخمي پدر بنيتا
در مشيريه مردم از ساعت 7 صبح به خيابان‌ها آمده‌اند تا شاهد بازسازي صحنه ربودن بنيتا باشند. مقابل خانه بنيتا چهارراه بزرگي است كه بخشي از آن به پارك روبه روي خانه مي‌رسد. پليس يك ماشين پرايد سفيدرنگ مثل ماشين پدر بنيتا مقابل در آهني كرم رنگ خانه‌شان گذاشته تا بعد از ورود متهم‌ها بازسازي صحنه را آغاز كنند. ماموران تمام راه‌هاي منتهي به محل را بسته‌اند اما باز عده‌اي از مردم مقابل خانه و روي جدول وسط خيابان روبه روي خانه ايستاده‌اند. ناگهان ماشين متهم‌ها از راه مي‌رسد و جمعيت از بالاي پشت بام‌ها، پنجره‌ها و پياده‌رو شروع مي‌كنند به دشنام دادن. پدر بنيتا دست‌هايش زخمي است و صورتش از التهاب سرخ شده. حالا دو مردي كه آن روز جلوي چشمانش كودكش را با خود بردند مقابلش ايستاده‌اند. مي‌لرزد و مي‌گويد: « بچه‌ام را چرا بردي؟» متهم‌ها را در سكوت سوار ماشين پرايد مي‌كنند. پدر بنيتا از در خانه بيرون مي‌آيد تا مثل روز حادثه كه بنيتا را داخل ماشين گذاشت و رفت تا همسرش را صدا بزند همه ‌چيز را تعريف كند و نشان دهد: «داشتيم مي‌رفتيم عيادت مادربزرگم. همه كارهاي‌مان را انجام داده بوديم و منتظر بودم تا خانمم درهاي خانه را قفل كند و بيايد تا سوار ماشين شويم و برويم. آمدم به خانمم بگويم كه برويم اين اتفاق افتاد. ناگهان ماشين حركت كرد و رفت. پريدم سمت ماشين و افتادم روي كاپوت. مشت مي‌كوبيدم به شيشه و مي‌گفتم بچه‌ام تو ماشينه، بچه‌ام تو ماشينه.» وقتي اينها را تعريف مي‌كند روي كاپوت مي‌افتد و مثل همان روز ضربه مي‌زند. با ضربه سوم شيشه جلوي ماشين همراه با بغضش مي‌شكند. كاپوت را در آغوش مي‌گيرد و با صداي بلند گريه مي‌كند و مي‌گويد: «بچه‌ام را بردي، بچه‌ام را بردي.» مادر بنيتا گوشه خيابان نشسته. دست‌هايش را به آسمان درازكرده و مي‌گويد: «خدايا كجا برديش؟ كجا برديش؟» يكي از ماموران پليس براي ادامه بازسازي صحنه پدر بنيتا را از روي كاپوت بلند مي‌كند. پدر بنيتا ماجرا را ادامه مي‌دهد: «فرمان را مارپيچ مي‌چرخاند تا من را بيندازد و فرار كند اما من محكم كاپوت را چسبيده بودم. آنقدر چنگ زدم تا جفت برف پاك‌هاي ماشين از جا كنده شد. آنقدر ماشين را اين طرف و آن طرف كشيد تا من از روي كاپوت ماشين پايين افتادم. او من را مي‌كشيد و با خود مي‌برد. تمام بدنم خوني شده بود.» دست‌هايش را نشان مي‌دهد كه همگي زخمي است. با اشك ادامه مي‌دهد: «گاز ماشين را گرفت و رفت با ماشين يكي از همسايه‌ها افتاديم دنبالش اما ردش را گم كرديم.» مادر بنيتا گوشه‌اي نشسته. يكي از ماموران با سردار ساجدي‌نيا تماس گرفته. گوشي را به مادر بنيتا مي‌دهند مادر به سردار از پشت گوشي مي‌گويد: «شما به من گفتيد ۱۴ هزار صلوات نذر كنم تا بچه‌ام پيدا شود، گفتيد ذكر بگو تا فرشته‌ات بيايد. اما نيامد.»

 

رييس پليس آگاهي تهران: در خودرويي كه بنيتا داخل آن بود قفل نبود

سردارمحمديان؛ رييس پليس آگاهي تهران بزرگ بعد از انجام بازسازي صحنه در حالي كه در محل حادثه حضور داشت، گفت: خودروي حامل كودك در يك منطقه مسكوني در پاكدشت پيدا شده است. در ماشين هم قفل نبوده. متهم بعدازظهر روز آخر با شخصي تماس گرفته و گفته كه بچه را رها كرده. آن شخص هم پليس را خبر كرده است. او درباره نحوه عملكرد پليس در اين پرونده گفت: از لحظه اوليه‌اي كه خبر به 110 و كلانتري اعلام مي‌شود رييس كلانتري، واحد تجسس و واحد اطلاعات در صحنه حاضر مي‌شوند و تشكيل پرونده را شروع مي‌كنند.  او درباره اينكه چرا پليس زودتر نتوانست محل اختفاي متهم‌ها را پيدا كند نيز گفت: همان‌طور كه شهروندان ديدند سارقان يك مسير كوتاه را براي فرار از محدوده انتخاب كرده‌اند تا هرچه زودتر به محل سكونت‌شان برسند. شيشه‌هاي ماشين پايين بوده وكسي نتوانسته صداي بچه را بشنود و به او كمك كند.  سردار محمديان درباره پيگيري‌هاي پليس در اين پرونده گفت: «روز سه‌شنبه ما محدوده حضور متهم‌ها و ترددشان را پيدا كرده بوديم. البته همزمان خبر پيدا شدن كودك از سوي فردي ناشناس به ما داده شد. همكاران من در منطقه حاضر شدند تا نخستين متهم را دستگير و از او اقرار بگيرند تا محل مخفيگاه متهم دوم را پيدا كنند. ماموران وقتي به خانه متهم رفتند مشاهده كردند كه داخل خانه مقداري پوشك و شيرخشك وجود دارد. اما معلوم شد كه آنها متعلق به برادر كودك متهم اصلي است كه داخل آن خانه زندگي مي‌كرد. وقتي سراغ بچه را كه گرفتيم او در ابتدا منكر شد و بعد اقرار كرد كه ماشين را همراه با بچه داخل آن رها كرده است. او ماموران را به محل رها كردن نوزاد برد و ما با آن صحنه تلخ مواجه شديم.» سردار محمديان درباره اينكه مردم علت اين ماجرا را تاخير پليس براي پيدا كردن كودك مي‌دانند نيز گفت: «اينكه گفته مي‌شود چرا از طربق دوربين‌ها سارقان شناسايي نشدند دوربين‌ها تنها يكي از راه‌هايي بود كه ما را به متهم‌ها مي‌رساند همه روزها و شب‌ها همكاران ما در مركز مستقر بودند تا سامانه آلارم بدهد و بتوانند اقدام كنند. اما اين خودرو بعد از طي مسيري كوتاه و بعد از يك ساعت و نيم رها شده است. پس آنها ترددي درمحدوده شهري و ترافيكي نداشته‌اند  اما مورد رصد ما بوده است. به هر حال پليس نمي‌تواند تمام راهكارهايش را براي دستگيري مجرمان رسانه‌اي كند.»


اتهام احتمالي: قتل عمد
طبق قانون و براساس شواهد و قراين اوليه، متهمان پرونده مرگ «بنيتا» مرتكب قتل عمد شده‌اند. دادستان عمومي و انقلاب پاكدشت ؛ رحيم عليش‌پور گفت: فردي كه يك كودك ۸ ماهه را ربوده و او را در يك خيابان و داخل يك ماشين دربسته رها كند، آن هم در هواي تابستاني داخل ماشين كه قطعا دمايش بيشتر از هواي آزاد است و از طرفي هم اين كودك ۸ ماهه توانايي دفاع از خودش را نداشته و نمي‌تواند از كسي با داد و فرياد كمك بخواهد و در نهايت فوت مي‌كند، قطعا اين فرد طبق قانون مرتكب قتل عمد شده است چرا كه قتل عمد تنها اين نيست كه حتما كسي را بكشند يا بزنند.
 از آنجا كه متهمان اين پرونده در بامداد سه‌شنبه دستگير شدند و پرونده ربوده شدن اين كودك و سرقت خودروي پدر كودك در آگاهي تهران مفتوح بود، متهمان را به تهران فرستاديم. البته بعدا به دليل اينكه كودك در داخل خودرو فوت كرده و خودرو در محدوده پاكدشت پيدا شده، يك قسمت پرونده در مورد قتل در پاكدشت تشكيل شده و قسمتي ديگر از پرونده در مورد سرقت در تهران تشكيل شده است كه در نهايت بايد پرونده در يكجا جمع شود. وي درباره نتيجه اعلام نظر پزشكي‌قانوني در مورد علت مرگ بنيتا گفت: نظر پزشكي قانوني ظرف دو هفته اعلام مي‌شود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون