• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3876 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۹ مرداد

تجربه كره‌شمالي

روزنامه اعتماد شوراي نويسندگان

ممكن است نگاه و تحليل ما درباره اوضاع داخلي كره‌شمالي و فقر و استبدادي كه مردم اين رژيم با آن دست به گريبان هستند باعث شود كه تجربه كره‌شمالي را در روابط بين‌الملل يكسره نامعقول ارزيابي كنيم. به طور قطع اين تجربه براي مردم كره‌شمالي هيچ دستاوردي ندارد، سهل است كه عوارض بسيار شديدي نيز دارد. كافي است وضعيت مردم آن كشور را با مردم كره‌جنوبي مقايسه كنيم كه هر دو از يك جغرافيا و يك فرهنگ و يك تمدن برخوردار بودند، ولي اكنون برخلاف كره جنوبي، اوضاع بسيار نابساماني در بخش شمالي اين شبه‌جزيره برقرار است و كافي است آن روزي را تصور كنيم كه رژيم كره‌شمالي نابود شود و اتحاد دو كره جامه عمل بپوشد. در اين وضع سيلي از فقر و فلاكت از شمال عازم جنوب خواهد شد. همان وضعي كه در ابعاد بسيار كوچك آن در اتحاد ميان دو آلمان شاهد بوديم. هرچند فاصله دو آلمان شرقي و غربي به لحاظ سرانه اقتصادي 2 تا 3 برابر بود ولي در كره‌شمالي و جنوبي بيش از 10 برابر است. اين تفاوت، محصول تفاوت در دو رژيم است. با وجود اين تجربه كره‌شمالي را بايد از منظر بين‌المللي نيز ارزيابي كرد. اتفاقا واقعيت نشان مي‌دهد كه اين تجربه بر اساس اصول بديهي در روابط موجود جهاني اتخاذ شده است. كشوري كوچك و با اقتصادي ضعيف، توانسته است ژاپن و امريكا و تا حدي استراليا را دچار مخمصه كند. چرا؟ براي فهم موضوع ابتدا بهتر است، سخنان اخير كوتس، يكي از مقامات بالاي اطلاعات ملي امريكا را با هم مرور كنيم:
«رفتارهايي كه (كيم جان اون، رهبر كره شمالي) در انظار عموم دارد واقعا اين سوالات را پيش مي‌آورد كه او كيست، چگونه فكر مي‌كند يا چگونه عمل مي‌كند؟ ولي ارزيابي‌هاي ما نشان‌دهنده اين واقعيت است كه با وجود اين رفتارهاي عجيب نمي‌توان او را ديوانه خواند. رفتارهاي او برمبناي منطق ادامه حيات خود، حكومتش و كشورش قابل فهم است. من فكر مي‌كنم كه او با نگاه به دنيا و كشورهايي كه قابليت‌هاي هسته‌اي دارند به اين نتيجه رسيده است كه داشتن يك كارت هسته‌اي قدرت بازدارندگي زيادي دارد. درسي كه ما از تجربه ليبي و اوكراين كه سلاح‌هاي هسته‌اي خود را تسليم كردند گرفتيم، متاسفانه اين است كه اگر سلاح هسته‌اي داري هرگز آن را تسليم نكن. اگر سلاح هسته‌اي نداري آن را به دست بياور. به همين دليل هم امروز مي‌بينيم كه كشور‌هاي زيادي به اين فكر مي‌كنند كه چطور آن را به دست بياورند. والبته هيچكدام پشتكار و مداومت كره شمالي را ندارند.»
قضيه تا حدي روشن است. در روابط بين‌الملل اخلاق و حتي مقررات و قانون نيست كه تعيين‌كننده امنيت و بقاي كشور مي‌شود. هيچ اصل مهمي جز قدرت، حرف اول و آخر را نمي‌زند. بيش از هر كشور ديگري رفتار ايالات متحده مُعرِّف اين واقعيت است. گمان نكنيم كه اين رفتار فقط در زمان ترامپ شكل گرفته است. حتي در دوره اوباما نيز اين رفتار را شاهديم، هرچند نه به عرياني و شدت دوره ترامپ. نمونه روشن آن ليبي است. مساله اين نيست كه ما در برابر رژيم قذافي چه موضعي داريم، از آن خوش‌مان بيايد يا بدمان بيايد.

حتي به وضع اسفبار فعلي ليبي كه نتيجه يك دخالت خارجي و البته غيرمسوولانه بود، كاري نداريم. ولي رژيم قذافي همان زمان كه امكانات هسته‌اي كشورش را با دستان خود جمع‌آوري كرد و بدون هيچ مابه‌ازايي با كشتي به نيويورك فرستاد، گور خود را نيز كند. فرض كنيد كه قذافي يك بمب كثيف راديواكتيوي و نه حتي واقعي مي‌داشت و تمام شهرهاي ساحل شمالي مديترانه كه كمتر از هزار كيلومتر با خاك ليبي فاصله دارند را تهديد مي‌كرد، آيا هواپيماهاي ناتو چنان بي‌محابا و بي‌رحمانه در حمله به ليبي اقدام مي‌كردند؟ قطعا خير! هيچگاه ايتاليا، فرانسه و اسپانيا، اجازه چنين كاري را نمي‌دادند. ولي قذافي در برابر اين سياست خودخواسته و به اصطلاح صادقانه، چه چيزي به دست آورد؟ هيچ. آنها در نخستين فرصتي كه به دست آوردند، آخرين ضربه را به او زدند. غربي‌ها براي انجام چنين حملاتي نيازمند توجيهات پيچيده‌اي نيستند. اول حمله مي‌كنند و بعد توجيهات آن نيز ساخته و پرداخته مي‌شود.
اين سابقه درباره هند و پاكستان نيز مشهود است. غربي‌ها از ابتدا نسبت به دستيابي اين دو حكومت به بمب اتمي حساس بودند، به ويژه عليه پاكستان موضع شديدتري داشتند و سال‌هاي سال آن را تحريم كردند. ولي هنگامي كه ديدند ديگر نمي‌توانند فرآيند اتمي شدن اين دو كشور را به عقب برگردانند با آن كنار آمده‌اند و اتفاقا بيش از گذشته ملاحظه حال آنها را مي‌كنند. قضيه كره‌شمالي قدري متفاوت‌تر است ولي در اصل فرقي نمي‌كند. اين رژيم بيش از حد غيرعرفي عمل مي‌كند و الا داشتن بمب اتم را براي آن نيز به رسميت مي‌شناختند و كليه تحريم‌ها را برمي‌داشتند و حتي حاضر به باج دادن هم بودند. نمونه ديگر در اظهارات اين مقام اطلاعاتي امريكا، وجود اوكراين است كه با از دست دادن تسليحات هسته‌اي خود، امنيت و پايداري خود را نيز دچار مخاطره كرد و حتي ممكن است به صورت عملي تجزيه شود و تا اينجا نيز نه جذب غرب شده و نه نفعي از روسيه مي‌برد و يك جزيره خود را هم از دست داده است. آنچه گفته شد به معناي تاييد اين سياست‌ها به ويژه از منظر داخلي كره‌شمالي نيست، زيرا اين رژيم سرنوشت غم‌انگيزي خواهد داشت، هر دو راه ليبي و كره شمالي به يك نتيجه ختم خواهد شد و اينجاست كه به اهميت برجام واقف مي‌شويم. ولي ناديده گرفتن اين واقعيت كه منطق حاكم بر روابط بين‌الملل زور است و ديگر هيچ، هزينه‌هاي سنگيني را به جوامع تحميل خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون