رومينا تيموري
سايت پرتغالي bancada، يا همان نيمكت، گفت‌وگوي جالبي با كارلوس كي‌روش، سرمربي تيم ملي فوتبال ايران ترتيب داده و در آن به دوران مربيگري مرد پرتغالي پرداخته است. اين نشريه از هر دري با كي‌روش سخن گفته اما بيشتر تمركزش از 35 سال مربيگري او، مربوط به 7 سالي است كه كارلوس در ايران فعاليت مي‌كند، از همين رو بخش‌هايي از اين مصاحبه كه مربوط به مربيگري‌اش در ايران است را در ادامه آورده‌ايم.
در قطر بودم كه پيشنهادي از ايران به دستم رسيد. من به ايراني‌ها همان چيزي را گفتم كه به بقيه مي‌گفتم. به آنها گفتم كه منتظر راي دادگاه اروپا براي پرونده دوپينگ هستم. بعد از آن رييس فدراسيون ايران به من گفت تو مربي هستي كه ما به دنبال آن هستيم. اگر راي به سود تو باشد خيلي خوب خواهد بود. اگر راي به سود تو نباشد باز هم خوب است.
تو در روي نيمكت مربيگري مي‌نشيني و ما كس ديگري را آنجا قرار خواهيم داد ولي در اصل خود تو سرمربي خواهي بود و فقط يك نفر به صورت صوري به عنوان مربي معرفي مي‌شود. اين جواب رييس فدراسيون فوتبال ايران يك نمونه بارز از ايجاد اعتماد به نفس بود.
اگر چنين صحبتي با من نمي‌شد شايد اصلا قبول نمي‌كردم كه به عنوان سرمربي به تيم ملي ايران بروم. به ايران رفتم چون تنها پيشنهاد جدي كاري را آن زمان به من دادند و نمي‌خواستم در خانه كار كنم. انگيزه دومم رسيدن به جام جهاني بود.
حس نتيجه گرفتن باعث شد در ايران بمانم
مي‌خواستم خودم را بعد از آن تصميم‌هايي كه در كشورم عليه من گرفته شده بود اثبات كنم. خودم را براي جام جهاني برزيل آماده كردم البته قبلا در جام جهاني آفريقا اين اتفاق براي من رخ داد و من از منچستريونايتد جدا شدم و به تيم ملي رفتم تا حضور در جام جهاني را با تيم ملي كشورم تجربه كنم. من قرارداد داشتم و مي‌توانستم به عنوان دستيار فرگوسن در منچستريونايتد كار كنم ولي نمي‌توانستم اين پيشنهاد را رد كنم كه در جام جهاني سرمربي تيم ملي كشورم نباشم. چهار سال بعد جام جهاني در برزيل بود و اين‌بار من مي‌توانستم با يك كشور ديگر در اين جام حاضر باشم. بعد از جام جهاني برزيل و سه سالي كه در ايران كار كردم تصميم گرفتم اين كشور را ترك كنم اما به يكباره شرايط عوض شد. شرايط كاري در فدراسيون و البته بازيكن‌هايي كه در اختيار داشتم تغيير كرد و من احساس كردم شرايط خوبي براي ادامه كار وجود دارد. بازيكنان جوان خيلي خوبي به تيم ملي معرفي شده بودند كه من خوشحال بودم بتوانم با آنها كار كنم. آن بازيكنان با وجود سن كمي كه دارند بسيار باهوش و پخته بودند و اين همان چيزي است كه يك مربي مي‌خواهد. البته حس ديگري كه باعث شد به ادامه كار در تيم ملي ايران ترغيب شوم حس نتيجه گرفتن بود.
بعد از سه سال مي‌خواستم ايران را ترك كنم
وقتي اول به ايران رفتم فقط يك لژيونر در تيم ملي ايران بود ولي در ادامه اين تعداد به چهارده بازيكن رسيد. خيلي از بازيكنان تيم ملي ايران با وجود اينكه لژيونر هستند سن كمي دارند و من آنها را بچه صدا مي‌كنم و خوشحالم كه چنين بازيكنان خوبي در تيم ملي در اختيار دارم. من فرصت مربيگري در اروپا را داشتم. بعضي پيشنهادهايي كه داشتم خيلي خوب بود. وقتي تصميم گرفتم در ايران كار كنم هم‌زمان چهار پيشنهاد از تيم‌هاي خوب فوتبال دنيا به من رسيد. از آفريقاي جنوبي پيشنهاد جدي داشتم. همچنين تيم ملي الجزاير به سراغ من آمده بود و مي‌توانستم به آنجا بروم. راستش را بخواهيد تصميم گرفته بودم در ايران مربيگري نكنم ولي شرايط كمي احساساتي شد. با رييس جديد فدراسيون فوتبال ايران ملاقات كردم. با آنها ملاقات كردم و شرايطم را توضيح دادم. تصميم كمي براي من احساساتي شده بود.
از 4 تيم خوب دنيا پيشنهاد داشتم
نخستين باري كه از اروپا جدا شدم صحبت‌هاي فرگوسن را به خوبي به ياد مي‌آورم كه به من گفت آنجا چه كار مي‌كني؟ تو داري وقت و استعدادت را هدر مي‌دهي و من به او گفتم كه حضور در جام جهاني تا چقدر براي من اهميت دارد. من از تيم تاتنهام هم براي مربيگري پيشنهاد داشتم كه مي‌توانستم پول خوبي آنجا به دست بياورم. يك ماه قبل او به من گفت كه وقت و استعدادم را در ايران هدر مي‌دهم. من به او گفتم در سال ۲۰۰۸ قراردادي چهار ساله داشتم و مي‌توانستم در منچستريونايتد باقي بمانم ولي فرصت كار در تيم ملي پرتغال باعث شد يونايتد را ترك كنم و در جام جهاني با تيم ملي‌ام حضور داشته باشم. اين تصميم‌ها، تصميم‌هاي احساساتي هستند. شايد تصميمي كه آنجا گرفتم و يونايتد را ترك كردم تصميم خيلي عاقلانه و خوبي نبود ولي بعد از سال‌ها اين تصميمي كه گرفتم الان به نظرم نشان داده شده كه تصميم خوبي بوده و من از آن راضي هستم. فوتبال در همه جاي دنيا شناخته شده است. خوب يا بد من مربيان معروفي را مي‌بينم كه آرزو دارند در چنين جايگاهي باشند. تلاش مي‌كنم كارم را در ايران با كسب نتايج ثابت كنم. خيلي به آينده تيم ملي ايران و حضور در جام جهاني روسيه با اين ۱۴ تا ۱۵ بازيكني كه در اروپا بازي مي‌كنند، اميد دارم. من فكر مي‌كنم مي‌توانيم نسبت به دوره قبل آرزوهاي بزرگ‌تري كنيم و بيشتر جاه‌طلب شويم و اين مي‌تواند يك ركورد تاريخي براي ما باشد. فراموش نكنيد براي نخستين‌بار در تاريخ ايران توانستيم به دو صعود پياپي به جام جهاني برسيم. الان ايران در چهار دوره قبلي خود در جام جهاني هيچگاه از مرحله گروهي پا را فراتر نگذاشته و ما مي‌خواهيم تاريخ‌سازي كنيم و از دور گروهي صعود كنيم. اين اصلا قابل قبول نيست كه ايران فقط براي حضور داشتن در جام جهاني به روسيه برود بلكه بايد بتوانيم عملكرد قابل قبول و خوبي در جام جهاني داشته باشيم. بايد با هدف به جام جهاني برويم.
تيم بهتري از جام جهاني برزيل در اختيار داريم
تيم الان به اين پختگي لازم رسيده چون بعضي از بازيكنان قبلا در جام جهاني بودند. نسبت به جام جهاني برزيل تيم بهتري در اختيار دارم. فكر مي‌كنم تفاوت اين دو تيم مثل تفاوت روز و شب باشد. الان در هر پست دو بازيكن آماده دارم. با اين حال موفقيت در جام جهاني به عواملي بستگي دارد اول از همه آمادگي و نحوه حضور در جام جهاني اهميت زيادي دارد. اگر ما مي‌خواهيم در جام جهاني عملكرد خوبي داشته باشيم بايد تمرين‌هاي خيلي بهتر داشته باشيم و آمادگي خيلي بيشتري پيدا كنيم و البته دومي عامل موفقيت ما در جام جهاني مساله قرعه‌كشي است كه اميدوارم خوش‌شانس باشيم. چه قبول كنيم و چه نكنيم ما مي‌توانيم اين دو عامل را به عنوان دو عامل موفقيت‌آميز براي خودمان در نظر بگيريم. اگر شانس داشته باشيم و در يك گروه متعادل قرار بگيريم قطعا مي‌توانيم به دور دوم جام جهاني هم برسيم. ايران از نظر شرايط كاري ضعيف‌ترين شرايط را در جهان دارد و اصلا نبايد به رده‌بندي فيفا در اين مورد توجه كرد. فكر نمي‌كنم كشوري در دنيا وجود داشته باشد كه شرايط ضعيف ما را داشته باشد. زمين تمرين‌هاي نامساعد، مشكلات اقتصادي و مشكلاتي از قبيل مراكز تمريني كه اصلا مساعد نيستند. همه اينها به خاطر تحريم‌هايي است كه عليه ايران صورت گرفته است و به جامعه ايران هم سرايت كرده و در ورزش نيز اجتناب‌ناپذير نبوده و اين بحران را حس كرده است ولي نكته مقابل همه اينها اين است كه شور، شوق و علاقه زيادي به فوتبال وجود دارد.
ايراني‌ها ديوانه فوتبال هستند
براي فوتبال در بين علاقه‌مندان در ايران ديوانگي وجود دارد و اين علاقه بسيار زياد است و همه از تيم نتيجه مي‌خواهند. در چنين كشورهايي بازار مالي وجود ندارد، اسپانسري وجود ندارد به همين خاطر براي تيم زير ۲۰ سال بدون حمايت دولت امكان‌پذير نيست كه به جام جهاني برود. در آفريقا و آسيا فوتبال خيلي به ساختار دولت وابسته است و شما كمبود منابع مالي را به خوبي احساس مي‌كنيد. بگذاريد يك نكته را كاملا مشخص كنم من اصلا رابطه مستقيمي با سران قدرت در ايران ندارم و در مورد اين سطح نمي‌توانم صحبتي كنم. تقريبا نصف سال، خيلي از كارهاي تيم ملي به من بستگي دارد و من در باقي زمان‌هايي كه در ايران نيستم به آناليز تيم‌ها و حريفان مي‌پردازم و اين نيست كه من كار را تعطيل كنم. در دو سال گذشته زمان كمي در ايران بودم چون بازيكنان بيشتري خارج از ايران داشتم و بايد آنها را بررسي كنم. من مثل مربي باشگاه نيستم كه كامل در ايران فعاليت كنم. جامعه و كشور ايران شرايط و ويژگي‌هاي خاص و منحصر به فردي دارد. ولي وقتي آنجا باشيد به خوبي مي‌فهميد ايران آن‌طور كه مردم فكر مي‌كنند، نيست. ايران جهنم نيست، ما خودمان جهنم‌ها را درست مي‌كنيم. من در عربستان كار كردم و بايد بگويم كه كار در ايران و زندگي در اين كشور احساس بهتري به من داده تا عربستان.