گلايه دبير جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي از دو نهاد مسوول
غيرت فرهنگي كجاست؟
بابك احمدي
«در روزگاران كهن، مراسم آييني راهي براي تعليم و تربيت به شمار ميآمد و ظرفيتي ارزشمند براي انتقال و القاي مفاهيم و معنويات و از رهگذر آن تجارب نسلهاي پيشين به آيندگان منتقل ميشد.» اين بخشي از پيام علي مرادخاني، معاون امور هنري به هجدهمين جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي است. جشنوارهاي كه به دوران بلوغ نزديك ميشود اما همچنان تا حدي در وضعيت آزمون و خطا قرار دارد و براي خروج از اين وضعيت فقط به همت مسوولان و مديران نياز است كه مسيري روشن براي فردا ترسيم كنند. «سرزمين كهن ايران، زادگاه آيينهاي يگانهاي است كه همواره بر توحيد، اصالت و همبستگي اجتماعي تاكيد داشتهاند. آميختگي جان و جهان ايرانيان به آداب و آيينهاي ديرين خويش، در لايه لايه زندگي اين ملت، متبلور است و در اين ميان تئاتر به مثابه رويكردي فرهنگي هنري، پيونددهنده انسان ديروز و امروز است. پيوندي كه ميتواند كاركرد روزآمدي از آيينها را در برابر ابتلائات اجتماعي اين روزگار بيافريند.» اما مشخص نيست كدام سازمان و نهاد بايد به فكر حفظ و حراست از آيينهاي كهني باشد كه مهدي شفيعي، مديركل هنرهاي نمايشي به آن اشاره ميكند كه اگر فرياد رسي بود صداي اعتراض دبير هجدهمين جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي چنين در نشست رسانهاي روز گذشته به آسمان نميرفت. «غيرت فرهنگي كجاست؟» كليدواژه گلايه صريح داود فتحعليبيگي، پيشكسوت نمايشهاي آييني سنتي از دو نهاد مسوول فرهنگي كشور كه به گفته او همكاري درخوري با اين رويداد انجام نميدهند. «براي حفظ و اشاعه آيينهاي سنتي تلاشهاي زيادي شده، ولي با وجود پيگيريها و فريادهاي ما، وزارت علوم هنوز يك رشته براي نمايشهاي آييني- سنتي در واحدهاي درسي نگنجانده است. همچنين سازمان ميراث فرهنگي كه پژوهشكده مردمشناسي دارد، به اندازه يك برگ با ما مشاركت نكرده است. فقط آمدند تعزيه را ثبت كردند، اما بعد ديگر هيچ قدمي براي آن برنداشتند و من نميدانم غيرت فرهنگي كجاست؟» اين هنرمند در نشست رسانهاي خود از سالهاي نخست آغاز به كار جشنواره گفت. «جشنواره مسيري طولاني را طي كرده تا از زماني كه فقط ۱۲ گروه در آن شركت ميكردند، به روزي برسد كه بيش از ۵۰۰ درخواست حضور داشته باشد. آن هم در شرايطي كه به ياد ميآورم پيش از آنكه به اداره كل هنرهاي نمايشي بيايم، دوستاني با افتخار ميگفتند تعزيه فلان شهر را تعطيل كرديم.» براساس آمار اعلام شده در اين دوره ۱۷۹ نمايش از ۲۲ استان كشور در بخشهاي گوناگون جشنواره روي صحنه ميروند. بخش جوانههاي ايراني با حضور ۱۱ نقال كودك و نوجوان نيز از بخشهاي جالب اين رويداد به شمار ميرود. تعدادي از هنرمندان نيز در هفتههاي گذشته در زمينه انتخاب آثار به دبيرخانه انتقادهايي داشتند كه از سوي فتحعليبيگي بيپاسخ نماند. «هر اثري كه در اجرا يا مرحله پذيرش متن مورد قبول واقع نشد، بررسي كردم و انصافا هيچ كاري نديدم كه بيجهت رد شده باشد. ما هيچ رقم حب و بغض و دوستي و دشمني در كارمان وجود ندارد و از هر كاري كه با سياستهاي جشنواره همخواني داشته باشد استقبال ميكنيم. اگر نمايشي پذيرفته نشده به اين دليل بوده كه با سياست جشنواره همخواني نداشته است.» گرچه دبير جشنواره هزينه زياد و عدم همخواني بعضي آيينها با فرهنگ مردم ايران را دليل غيبت گروههاي بينالمللي در اين دوره عنوان كرد، اما با توجه به فرصت دو ساله دبيرخانه براي برنامهريزي چندان دليل قانعكنندهاي به نظر نميرسد. به هر حال بايد منتظر ماند تا دو سال ديگر، بلكه اين جاده آزمون و خطا به انتها برسد.