• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3924 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۷ مهر

حرف به مثابه عمل

سيد علي ميرفتاح

ديدم در يكي، دو روزنامه و در بعضي محافل سياسي، انتقادات رييس‌جمهور را- همين سخنان اخيرش را در دانشگاه تهران- حمل بر «گفتاردرماني» كرده‌اند و به رييس دولت اعتدال تذكر داده‌اند كه «به عمل كار برآيد، به سخنداني نيست». ترديدي نيست كه مملكت به كار و اقدام نياز دارد و در سال‌هاي اخير- حتي مي‌شود گفت در اين بيست سال اخير- از حرف اشباع شده‌ايم و بابتش هزينه‌هاي سنگيني پرداخته‌ايم. آنقدري كه هزينه حرف پرداخته‌ايم، هزينه عمل نپرداخته‌ايم. يعني عملي در كار نبوده كه بخواهيم بابتش هزينه بپردازيم... اما و هزار اما كه بي‌انصافي هم نبايد كرد. بي‌ترديد دو صد گفته چون نيم‌كردار نيست، اما از اتفاق صحبت‌هاي رييس‌جمهور، خصوصا وقتي صبغه انتقاد به خود مي‌گيرد قدرت و قوتي پيدا مي‌كند كه كم از عمل نيست. خوب كه به همين بيست سال گذشته نگاه كنيم مي‌بينيم كه اتفاقا اين «حرف»ها بوده‌اند كه موثر افتاده‌اند و جامعه را به پيش برده‌اند.  اين رشد قابل ملاحظه‌اي كه در جامعه مي‌بينيد بخش زيادي‌اش به بركت همين حرف‌هايي است كه مقامات زده‌اند و بحث‌هايي را به ميان مردم آورده‌اند. «ديسكورس» از عالم غيب كه نمي‌رسد. همين روساي جمهور، وزرا، مقامات، افراد صاحب‌نظر و صاحب تريبون مي‌آيند «مساله»اي را طرح مي‌كنند و رسانه‌ها را به دنبال خود مي‌كشانند. طرح اين مسائل نه‌تنها بد نيست بلكه باعث باز شدن چشم و گوش آحاد جامعه به موضوعات بسيار بسيار مهم مي‌شود. موضوعاتي مثل آزادي، حقوق شهروندي، اخلاق، مناسبات سياسي، مناسبات قدرت و از اين قبيل، چيزهايي نيستند كه «اهل حرف» از سر تفنن با هم يكه به دو كنند. نه. طرح اينها در جامعه باعث مي‌شود كه سطح مطالبات مردم بالا رود و مواجهه‌شان با حكومت تغيير كند و در سطح و مرتبه ديگري با دولت وارد مشاركت سياسي- اجتماعي شوند. در اين سال‌ها يك فرهنگ نه چندان موجهي رواج پيدا كرده كه كلا فكر مي‌كنند حرف زدن بد است و فقط بايد عمل كرد؛ غافل از اينكه در بعضي مراتب خود اين حرف‌ها شأن «اقدام» دارد و به مثابه «اكت» سياسي است. مي‌توانم منظورم را بيان كنم؟ ببينيد خيلي از سخنرانان، خيلي از آنها كه كارشان همين است كه حرف بزنند، وقتي پشت تريبون قرار مي‌گيرند به دولت انتقاد مي‌كنند كه چرا اينقدر حرف مي‌زني؟ حال آنكه خودشان هم جز حرف ابزاري در اختيار ندارند. حرف عليه حرف. يعني فلان سخنران، بهمان روزنامه، بيسار سايت مي‌خواهد با حرف به مقابله حرف برود، حال آنكه بعضي حرف‌ها مي‌توانند به اندازه «كردار» مهم و تاثيرگذار باشند. اصلا چيزهايي مثل دموكراسي، جامعه مدني، مدارا، به رسميت شناختن مخالف و احترام به منتقد را جز از طريق حرف نمي‌توانيم ترويج كنيم.
حتي اخلاق هم مقدمه‌اش حرف است و از تكرار پند، موعظه و تذكر است كه عمل اخلاقي گسترش مي‌يابد. از آن طرف هم البته نبايد ناگفته بگذارم كه چيزي كه كار را خراب مي‌كند انشقاق عمل از نظر است. در واقع اگر ما واعظ غيرمتعظ شويم يا چون به خلوت مي‌رويم آن كار ديگر بكنيم، آنگاه اين حرف‌ها نه تنها تاثير ندارند بلكه باعث زحمت و دردسر مي‌شوند و كار را خراب مي‌كنند. در همين بيست، سي ساله اخير هم از اين بابت لطمه بسيار ديده‌ايم. در حرف بوذر و سلمان بوده‌ايم، در عمل اما شمر و خولي. حتي گاهي براي ديگران – خصوصا رقبا- نسخه‌هايي پيچيده‌ايم كه خود به آن اعتقاد نداشته‌ايم. اين بد است و بايد با آن مقابله كنيم اما حرف‌هايي كه رييس‌جمهور در دانشگاه تهران بيان كرد نه گفتار درماني است و نه حرف‌هاي هيجاني. قطعا در لابه‌لاي حرف رييس‌جمهور،‌احساسات و هيجاناتي هم تعبيه شده و احتمالا دل خيلي‌ها را خنك مي‌كند و عده‌اي را هم عصباني مي‌كند،‌ اما فراتر از اين خوشامد و بدآمد، اين حرف‌ها شأن سياسي دارند و در مناسبات سياسي موثر مي‌افتند؛ به عبارت ديگر حرف رييس‌جمهور حرف به مثابه عمل است و نبايد آن را دست‌كم بگيريم، حتي اگر انتظارات زودگذر ما را برآورده نكند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون