• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3927 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۰ مهر

ادامه از صفحه اول

ايران و افغانستان در مسير سند جامع راهبردي

اهميت مناسبات جديد بين دو كشور ايران و افغانستان در شرايط فعلي از آن جهت است كه دو طرف در تلاش براي دور نگه داشتن اين مناسبات از اين رقابت‌هاي مورد نظر هستند. روابط دو كشور ايران و افغانستان در حال حاضر برخوردار از چند ويژگي است، اين روابط فاقد منازعه، مناقشه و مبتني بر احترام متقابل بوده و دو طرف مبناي رفتاري خود در تعاملات دوجانبه را بر اساس سياست برد- برد و ديده شدن منافع متقابل و پاسخگويي به انتظارات يكديگر قرار داده‌اند. مولفه ديگري كه مورد تاكيد دو طرف در اين راستا قرار گرفته، عدم اجازه ورود و كنشگري به عنصر سوم در اين مناسبات است. هدف دستيابي به روابطي دوستانه، پايدار، مسوولانه، متعهدانه و قابل پيش‌بيني است. البته بايد اين نكته را نيز پذيرفت كه اين روابط با وجود اراده مقامات ارشد دو طرف، هنوز به مرحله پايداري نرسيده و كماكان نياز به اقدامات اعتمادساز احساس مي‌شود. تهديدات و فرصت‌هاي مشتركي در برابر دو كشور وجود دارد كه درك يكساني در دوطرف در اين رابطه ايجاد و همين موضوع امكان دستيابي به مسير تعريف‌شده را مهياتر مي‌سازد. تروريزم و افراط‌گرايي، كشت و توليد و تجارت مواد مخدر كه منجر به بي‌ثباتي سياسي شده عمده‌ترين تهديداتي است كه دو كشور به صورت مشترك با آن مواجه هستند. با وجود برخي تفاوت‌ها در توان ملي دو كشور، اين تهديدات را مي‌توان در مجموع در دسته تهديدات نامتقارن براي هر دو طرف تعريف كرد. توافق دو طرف بر بهره گرفتن از ظرفيت‌هاي ايجاد شده موجود براي رفع تهديدات با همكاري و مساعدت يكديگر است. در حوزه فرصت‌ها افزايش همگرايي اقتصادي، تقويت پيوندهاي دوجانبه در حوزه سياسي، امنيتي دفاعي و اقتصادي، آموزشي و فرهنگي و نيز توسعه ارتباطات و پيوندهاي منطقه‌اي مهم‌ترين آن محسوب شده كه تمامي اين موضوعات در قالب دستور كار كميته‌هاي پنج گانه فوق قرار گرفته است. نفس حضور نيروهاي خارجي در افغانستان، ابهام در ماهيت اين حضور و دستور كار آنها، نامشخص بودن اهداف و زمانبندي متناسب با آن و عدم وجود تعريف مشخص از ميزان تعهدات واقعي آنها در قبال منطقه كه بتواند ظرفيت‌هاي همسو را كه در يك جهت هدايت كند بايد ازجمله موارد قابل گفت‌وگو بين دو طرف محسوب كرد. البته در انتها اين نكته را بايد مورد تاكيد قرار داد كه سياست ثابت ايران در قبال افغانستان همواره دور نگه داشتن اين كشور از ديگر رقابت‌هايي است كه بين كشورمان با ديگر كنشگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي وجود داشته است.

 

حافظ  وخروج‌از يكسويه نگري فرهنگي

با تحليل اين گفتمان انتقادي روشنگري و بصيرت را در ميان مردمان و حاكمان ندا مي‌دهد. الهام‌پذيري از كلام ايشان مي‌تواند بسترساز خروج از نگاه يك‌سويه به فرهنگ و تمدن كهن ايران باشد تا از محل اين بستر فرهنگي، انديشه‌هاي عرفاني و الهي و آرمان‌گرايي حقيقي را در ميان جوانان و اقشار جامعه رواج دهيم.
داشتن نگاه انتقادي مبتني بر عرفان و انديشه ديني اين امكان را در جامعه مهيا مي‌كند كه از بيراهه رفتن‌ها پرهيز شود و خط سير حقيقت را در جامعه گسترش دهيم. بهره‌‌گيري از ظرفيت‌هاي كهن فرهنگ و تمدن ايران اسلامي در شرايط تخاصم‌هاي فرهنگ كمك شاياني براي بازگشت به اصل و ريشه تمدني و فرهنگي و اعتقادي در ميان جوانان و نوجوانان خواهد داشت كه در كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي و در نشست‌ها با دستگاه‌هاي متولي امر اين مهم همواره مورد امعان نظر بوده و هست و پيگيري‌هاي مستمر و مصرانه‌اي براي افزايش بودجه بخش فرهنگي توسط اعضاي كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي همواره صورت پذيرفته است.

 

خشونت كلامي تا كي؟

ولي فرق مهم ماجرا در سطح اخير اين است كه خشونت‌هاي كلامي به سرعت تبديل به خشونت فيزيكي و جسمي مي‌شود. يكي از اركان مهم رشد و توسعه هر جامعه و شيوه اساسي حل اختلافات، تسلط داشتن به فن گفت‌وگو است.
جامعه‌اي كه در آن سازش ارزش منفي تلقي شود، هيچگاه نمي‌تواند ياد بگيرد كه چگونه مسائل خود را از طريق گفت‌وگو و منطق و قانون حل كند؛ ستيز شيوه غالب حل‌اختلافات مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون