• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3928 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۲ مهر

ادامه از صفحه اول

در مقابل امريكا شعار بدهيم يا وحدت پيشه كنيم؟
مگر جز اين است كه ملت ايران هرگاه در مقابل تهديد بيروني قرار گرفته‌اند دل‌ها را به هم نزديك‌تر كرده، كدورت‌ها و خودمحوري‌ها را تعطيل نموده و با انسجام خود طمع بيگانگان را به سنگ زده‌اند؟ حالا اگر در مقابل بهانه‌تراشي‌هاي رييس‌جمهور امريكا احساس خطر كرده‌ايم مسلما راهش فقط افزودن بر شعارهاي ضد امريكايي نيست، راهش انداختن تقصيرها به گردن يكديگر نيست، راهش فقط نشان دادن چند مصاحبه تلويزيوني كه در آن رهگذري بگويد: «ما با مشت محكم جواب‌شان را مي‌دهيم» نيست. راه عقلايي و درازمدت و اساسي و آرامش زا آن است كه تهديد‌هاي داخلي، اختلاف‌ها و كشمكش‌ها و تنگ نظري‌ها و تعقيب منافع شخصي و گروهي را رها كرده، از خود چهره‌اي مصمم، قاطع، بدون تزلزل و خردورزانه نشان دهيم و مردم را هم با خويش هماهنگ‌ سازيم. متاسفانه وحدت در دسترس گاهي با اقدامات بي‌مبنا و تنگ‌نظرانه و محدود‌كننده مخدوش مي‌شود و مردم را سرخورده و نگران مي‌سازد. مردمي كه مطالبات رسمي، قانوني و نجيبانه خود را در انتخابات اخير صريحا مطرح كرده‌اند هنگامي قوي و مستحكم در صحنه اتحاد و همدلي و مقاومت حاضر خواهند شد كه بين مسوولان و شخصيت‌ها و جناح‌ها اتحاد و برادري ببينند و دل‌شان با گذشت و بزرگواري‌ها و رفع كدور‌ت‌ها گرم شود. وقتي مردم ببينند كه ديوار يك جناح هميشه كوتاه است، شخصيت‌هاي محبوب محدود مي‌شوند و برخي مصالح شخصي را مصالح نظام جا مي‌زنند و توان عبور كريمانه از بسياري از مسائل را ندارند، انگيزه لازم جهت حمايت از مواضع كشور در مقابل بيگانگان كمتر مي‌شود. وحدت و استحكام داخلي با شعار و دستور شكل نمي‌گيرد. وحدت و انسجام هنگامي كه داراي بنيان‌هاي قوي و واقعي و عميق باشد حتي بدون تبليغات و شعار و فضا‌سازي هم شكل مي‌گيرد و اتفاقا تاثير عميق خود را بر مناسبات داخلي و خارجي بر جا خواهد گذاشت. ما براي رسيدن به چنين وحدت و انسجامي با موانع عميق و دور از ذهن روبه‌رو نيستيم. فشارهاي روزمره و مداوم بر يك جناح سياسي و رهبرانش كه از قضا راي و تمايل مردم را از آن خود كرده‌اند مسلما براي وحدت سياسي در كشور آسيب‌‌زا است. فردايي كه دشمنان ما آهنگ اتحاد داخلي را مشاهده كنند روياي تاثير فشارهاي‌شان را بر باد رفته مي‌بينند. نگاه به درون از طريق نتيجه بخش شدن تلاش‌هاي دولت در جهت نزديك كردن دل‌ها و رفع محدوديت‌هاي بي‌مبنا و احقاق حقوق شهروندي براي همه كساني كه قانون اساسي را قبول دارند گام بلندي براي ظهور وحدتي مثال‌زدني خواهد بود و قطعا چون باطل السحر طمع بيگانگان عمل خواهد كرد. برجام تاكنون دست دشمنان براي تجميع فشارها عليه ايران را بسته است و براي همين هم دولت ترامپ براي خروج از آن بهانه تراشي مي‌كند. ما مي‌توانيم در برابر هر شرايطي كه پيش مي‌آيد آسيب ناپذير باشيم به شرط آنكه لوازم اتحاد و برادري و عقلانيت و تحمل را فراهم آوريم.

 

قاضي يا جامعه‌شناس؟
يكي از بهترين نمونه‌هايي كه مي‌توان در اين باره ذكر كرد، تصادفات رانندگي است. اگر در مقام قاضي قرار بگيريم هر تصادف واجد يك يا چند مقصر است. خواب‌آلودگي، بي‌توجهي به فاصله با خودروي ديگر، انحراف به چپ، سرعت غيرمجاز و حتي مشكلات فني خودرو و... هركدام مي‌توانند به تنهايي يا تركيبي علت اصلي تصادف باشند و طبعا و به‌طور معمول رانندگان يك يا هر دو طرف تصادف مقصر ماجرا هستند. ولي اين داوري دقيق و جامعه‌شناسانه نيست، زيرا هر خطاي عامل و راننده خود نيز معلول عوامل ديگري است كه آن عوامل تعيين‌كننده ميزان كلي تصادفات و نه يك تصادف به خصوص است. هنگامي كه نظارت دقيق باشد، جاده‌ها استاندارد شوند، مقررات بهبود پيدا كنند، استاندارد خودروها رعايت شوند، مقررات بيمه و حقوق و دستمزد و نظام حمل‌ونقل كارآمد و به‌روز شوند و آموزش و فرهنگ حمل‌ونقل و رانندگي توسعه يابد و... متوجه خواهيم شد كه تصادفات به‌شدت كاهش خواهد يافت. چرا تعداد مرگ‌ومير ناشي از تصادفات طي 12 سال از 28 هزار نفر به حدود 16 هزار نفر رسيده است؟ آيا داوري در مورد تك‌تك تصادفات و محكوم يا تبرئه كردن رانندگان چنين دستاوردي را داشته است؟ روشن است كه ربطي ميان آن داوري و اين دستاوردها نيست. بلكه نگاه جامعه‌شناسانه و اصلاح امور فراتر از رفتار فردي است كه منجر به كاهش اين حد از مرگ‌ومير شده است. اصلاح نقاط حادثه‌خيز، افزايش نظارت پليس، بهبود امكانات امدادي و ايجاد حساسيت‌هاي فرهنگي و... بخشي از كارهايي است كه چنين كاهشي را ايجاد كرده است.
در مقام ارزيابي رفتارهاي سياستمداران نيز دچار چنين مشكلي مي‌شويم. ما عادت كرده‌ايم كه درباره افراد و سياست‌مداران داوري كنيم و آنان را محكوم يا تبرئه كنيم در حالي كه ما نيازمند نگاه جامعه‌شناسانه هستيم به اين معنا كه از افراد فراتر رويم. ضمن پذيرش مسووليت‌هاي فردي آنان به مسائل ساختاري و ريشه‌اي توجه كنيم و تمركز خود را بر اصلاحات و تغييرات ساختاري قرار دهيم. ايمان داشته باشيم كه با تغيير افراد و رفتن و آمدن اين و آن نمي‌توان تغييري اساسي در بهبود وضع جامعه ايجاد كرد، مگر آنكه اين تغييرات مربوط به عوامل زمينه‌اي شود. عواملي كه در صورت تغيير، موجب اصلاح رفتار كنشگران نيز خواهد شد. توجه به كنشگر از منظر اصلاحات مزبور بايد صورت گيرد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون