• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3944 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۰ آبان

«اعتماد» بررسي مي‌كند

اصلاح‌طلبان به دنبال گفت‌وگو با منتقدان و مخالفان

مريم وحيديان

ائتلاف، گفت‌وگو و همكاري سياسي با ديگر جريان‌هاي سياسي ذيل هدف دست يابي به وحدت و انسجام ملي طرحي است كه جريان اصلاحات بارهاو بارها بر آن تاكيد كرده است. از صدر تا ذيل فعالان سياسي اصلاح‌طلب پس از مهجوريتي كه از عرصه قدرت بعد از انتخابات 88 گريبانگيرشان شده بود به همين تاكتيك سياسي روي آوردند و توانستند سد محكم محدوديت براي سياست ورزي در عرصه انتخابات و حضور در قواي مقننه و مجريه را بشكنند. اغراق نيست اگر بگوييم كه تاكنون شاهراه اثرگذاري اصلاح‌طلبان در سپهر سياسي همين ائتلاف‌ها و گفت‌وگو‌ها بوده است. موفقيت اين راهكار نيز سبب شد كه نه تنها اين ائتلاف و تعامل تا به امروز ادامه پيدا كند، بلكه تحليلگران و كنشگران اصلاح‌طلب بر گسترش آن با گروه‌هاي سياسي مختلف و حتي برخي اركان حاكميت در كشور تاكيد كنند. با اين حال اين پرسش مطرح مي‌شود كه تعامل با گروه‌هاي سياسي‌اي كه امروز در مقابل اصلاح‌طلبان قرار گرفته‌اند و همچنين تعامل با بخش‌هاي مختلف حاكميت چه ادبياتي بايد داشته باشد؟ بر چه محور مشتركي اين ديالوگ‌ها امكان شكل‌گيري دارند و اصلاح‌طلبان به عنوان داعيان گفت‌وگو در دوره‌هاي مختلف به چه شيوه‌اي مي‌توانند آنان را پاي ميز تعامل و گفت‌وگو بكشانند؟

تحولات پي‌درپي در آرايش سياسي

اگرچه تاكيد اصلاح‌طلبان بر شكل‌گيري گفت‌وگو بين طيف‌هاي مختلف سياسي سابقه‌اي ديرينه دارد اما در انتخابات 92 كنشگران سياسي معتدل و به خصوص حزب اعتدال و توسعه نخستين مخاطبان اين تعامل و گفت‌وگو بودند. رفته رفته همين تغيير محدود در آرايش سياسي كشور به بخش‌هاي ديگر سپهر سياسي كشور سرايت كرد و حالا كمتر فعال سياسي‌اي است كه به اين نكته اذعان نكند كه مرزهاي اصولگرايي و اصلاح‌طلبي‌اي كه از دهه 70 و 80 نمود و بروز داشت، در حال كمرنگ شدن است و اين آرايش سياسي در گرو تعاملي بود كه در پس پرده انجام مي‌شد. البته تقابل و روبه روي هم قرار گرفتن دو جريان اصولگرا و اصلاح‌طلب نيز خود محصول تغييري در آرايش سياسي كشور بود كه در دهه 60 بر كشور حاكم شد. جامعه روحانيت مبارز و سازمان مجاهدين پيش از انشعاب فعالان سياسي‌اي را در كنار هم قرار داده بود كه به لحاظ فكري و خط سياسي در دهه 70 و 80 فاصله‌اي عميق پيدا كردند. نخستين شكاف شكل گرفته در آن زمان حول محور اختلافات اقتصادي رخ داد اما كم كم آن تفاوت فكري در شيوه اقتصادي اداره كشور رنگ باخت و حالا مدت‌ها است كه نقاط افتراق بر مسائل ديگري استوار است. كم كم كليد واژه‌هاي متمايز‌كننده به دوگانه «تندروي-اعتدال» تبديل شد. امروز بيش از عامل اقتصادي متمايز‌كننده جريان‌ها دو عامل مشخص ديگر در حال شكل دادن به آرايش سياسي جديد در كشور است و البته اين عوامل مي‌توانند به درستي مبناي گفت‌وگوهاي جرياني و طيفي در آينده قرار بگيرند. عامل اول محدوديت‌هاي سياسي جريان‌ها بوده است. شكست‌هاي اصولگرايان در انتخابات و محدوديت‌هايي كه جريان اصلاحات را در دوره‌اي كمتر از چهار سال از حضور در كانون‌هاي قدرت حتي در نهادهاي انتخابي محروم كرده بود، سبب شد تا اين تعامل شكل بگيرد. رفته رفته اصلاح‌طلبان به عنوان گروهي كه به حاشيه رانده شده بود، در پي چاره‌انديشي برآمدند و در كنار جريان‌هاي سياسي مقبول‌تر قرار گرفتند. اين جمله سعيد حجاريان، تئوريسين اصلاح‌طلب در مورد دولت روحاني كه با حمايت اصلاح‌طلبان روي كار آمد كه «همين كه دولت فعلي بتواند شرايط سختي را كه براي اصلاحات ايجاد شد به روال عادي برگرداند، ما كلاهمان را بالا مي‌اندازيم»، گوياي اين است كه اصلاح‌طلبان از كجا به كجا رسيده‌اند. به هر حال اصلاح‌طلبان براي بازگشت به عرصه سياست كشور و ايجاد روند اصلاحي كه در نظر دارند، هميشه بر تعامل تاكيد كرده‌اند. البته آنها همچنان اين تعهد را به پايگاه اجتماعي خود گوشزد مي‌كردند كه از هويت اصلاح‌طلبانه خود كوتاه نخواهند آمد و پروژه اصلاحات در كشور را با جديت پيگيري مي‌كنند. نبايد فراموش كرد كه به كار‌گيري تاكتيكي به نام «گفت‌وگو» حتي در دوران زمامداري اصلاح‌طلبان در قوه مجريه نيز مورد توجه قرار داشت. همان زمان نيزمحمدرضا خاتمي، نماينده مجلس ششم ابتكار تعامل با اصولگرايان را به عهده گرفته بود و نامه‌نگاري‌هاي مشهور او با مرحوم حبيب‌الله عسگراولادي نشانه‌اي از اين مساله بود؛ با اين حال به دلايلي نتيجه لازم حاصل نشد.

گسترش مرزهاي گفت‌وگو براي اصلاح‌طلبان

عامل دومي كه هم مي‌تواند در تغيير آرايش سياسي كشور اثرگذار باشد و هم مي‌تواند محوري براي گفت‌وگو ميان ساكنان عرصه قدرت باشد، عامل تحولات منطقه‌اي و بين‌المللي است. بي‌شك يكي از مهم‌ترين عوامل گفت و گوهاي شكل گرفته بين اقطاب مختلف در كشور تا به حال ذيل منافع مشترك جريان‌هاي سياسي در حوزه سياست خارجي بوده است. مساله‌اي كه با كليد واژه «منافع ملي» در كشور بيان مي‌شود. اگر قرار باشد كه اصلاح‌طلبان وارد گفت‌وگو با حاكميت شوند و ابعاد اين راهكار را تا نهادهاي انتصابي و كانون‌هاي قدرت گسترش دهند، بي‌شك بايد بر اساس نقاط مشترك آن را شكل دهند. با اين حال جريان اصلاحات با چه ادبيات و شيوه بياني بايد به گفت‌وگو با حاكميت بپردازد؟ اساسا جرياني كه هويت خود را در تغيير وضع موجود و اصلاح آن مي‌داند، چه ادبياتي با حاكميت مي‌تواند داشته باشد؟ آيا چنين ديالوگي قابل شكل‌گيري است؟ ترغيب طرف مقابل براي پذيرش اين تعامل بر چه اساسي بايد صورت بگيرد؟ اگر كسي كمترين آشنايي را با جغرافياي سياست در دنيا داشته باشد مي‌داند كه گفت‌وگو نمي‌تواند به كلي به نفع يك طرف و به ضرر طرف مقابل پيش برود. مبناي گفت‌وگو تامين منافع طرفين است و بر اين اساس اصلاح‌طلبان چطور مي‌توانند بخش‌هاي مختلف حاكميت را به اين ديالوگ ترغيب كنند؟

بهره‌گيري از پالس‌هاي مثبت براي گفت‌وگو

دريافت پالس‌هاي مثبت از سوي اصولگرايان معتدل و گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌هاي مختلف، آنها را راغب كرده تا به فكر تعامل با گروه‌هاي تندرو كه مرز مشخصي با آنها دارند نيز بيفتند. نخستين گام گسترش تعامل اصلاح‌طلبان با گروه‌هاي سياسي مختلف در كشور چندي پيش از سوي بهزاد نبوي، عضو سابق سازمان مجاهدين انقلاب اعلام شد كه به تعامل با تندرو‌ها اشاره كرده بود. او استدلال كرده بود كه «تعامل با تندروها اقدامي است كه امروز بايد انجام شود. نبايد با تندروها نيز وارد جنگ شد. جامعه امروز طاقت آن جنگ و جدل‌ها را ندارد. بايد بدون اينكه از حرف خود بگذريم با يكديگر تعامل كنيم. ما بايد سعي كنيم كه همديگر را به رسميت بشناسيم. قبول كنيم كه آنها يك طيف هستند و آنها نيز ما را به عنوان يك طيف سياسي بپذيرند. هيچ كدام طرف مقابل را جاسوس و نوكر اجنبي نخوانيم.»

بهزاد نبوي معتقد است كه در شرايط امروز مشكلات و بحران‌هاي منطقه‌اي لزوم اين تعامل را اثبات مي‌كند. به گفته او «در شرايط موجود كه كشور گرفتاري‌هاي خارجي بسياري دارد، درگيري و تنش داخلي به مردم و كشور لطمه مي‌زند. »او همچنين اشاره مي‌كند: «روحاني اگر مشكل تنش‌هاي داخلي را نداشت شايد استفاده بهتري از نتايج برجام مي‌كرد. نتيجه برجام جذب سرمايه خارجي است. اكنون بايد سيل سرمايه به كشور مي‌آمد اما به خاطر همين درگيري و تنش‌هاي داخلي نيامده است. متاسفانه برخي حاضر هستند كه شرايط كشور بحراني باشد اما طرف مقابل قادر به پياده كردن سياست‌هايش نباشد.»

مرتضي حاجي نيز در اين رابطه در گفت‌وگو با خبرآنلاين تاكيد كرده است كه « اصلاح‌طلبان با احزاب رقيب، با اصلاح‌طلباني كه مي‌گويند ما بيرون مانديم، با اصولگراهاي خيلي تند ... گفت‌وگو كنند. بالاخره ما منادي گفت‌وگو هستيم. وقتي مي‌توان با يك دولت خارجي نشست، گفت‌وگو كرد و به نتيجه رسيد، پس در درون كشور هم بايد اين هنر را داشته باشيم كه با گفت‌وگو به نتيجه برسيم. »

او در پاسخ به اين سوال كه آيا رايزني با شوراي نگهبان مي‌تواند موثر باشد، گفت: «ديدارها و رايزني‌ها موثر و مفيد است. اركاني در كشور مبتني بر قوانين جاري كشور وجود دارند. از اينكه رايزني‌ها نتيجه متفاوتي را در تاييد صلاحيت نامزدها نسبت به انتخابات مجلس دهم رقم بزند، مطلع نيستم چون رايزني دو طرف دارد. ولي اينكه اركان موجود كشور همديگر را قبول داشته باشند، به هم اعتماد كنند و موضع‌شان نسبت به هم صفر و صدي نشود، اهميت دارد.»

او ادامه داد: «رايزني با شوراي نگهبان، مجلس، عناصر اثرگذار، قوه قضاييه، حتي تشكل‌هاي ديگر اثرگذار بد نيست. سپاه يك مجموعه‌اي از درون ملت است. هيچ مجموعه‌اي نيست كه نقصي در كارش نباشد و ايرادي به كارش نباشد، اما با وجود آن ايرادها بايد ارتباطات حفظ شود و تا جايي كه امكانش هست براي رفع آن ايرادها به هم كمك كنيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون