گام اول تحقق عدالت آموزشي
امين شول سيرجاني
«نظام آموزشي ما يك نظام مكانيكي فرسوده و زنگزده است كه هي پيچ و مهرههايش را روغن ميزنيم بلكه چند گام ديگر دوام بياورد. آن هم در عصري كه نظامهاي آموزشي ارگانيك به پايان خود ميرسند و عصر نظامهاي آموزشي كاتاليك فرا رسيده است.»
اين بخشي از نوشته «محسن رناني»، اقتصاددان است كه به مناسبت فرار رسيدن اول مهر نوشته بود. حكايت هر روز و هر سال نظام آموزشي ما. حكايت همين امروز، كه به نام دانشآموزان است. چه اول مهر باشد و چه روز دانشآموز؛ هنوز نظام آموزشي از نبود عدالت آموزشي رنج ميبرد. كيفيت نابرابر محيطهايي كه دانشآموزان سراسر كشور بايد در آنها درس بخوانند يك نشانه است.
نشانهاي از تعميق بيشتر نابرابري آموزشي. هر چند عدالت آموزشي صرفا به وجود محيط استاندارد محدود نيست اما بدون شك محيط آموزشي استاندارد جزو نخستين ضرورتهاي نظام آموزشي است. در طول سالهاي گذشته بارها و بارها مساله نوسازي و بهسازي اماكن آموزشي در مجلس و دولت مطرح شده اما گويا هنوز اين ضرورت آنگونه كه بايد، درك نشده است. نظام آموزشي هنگامي كه در نخستين قدم همچنان چهار دهه پس از انقلاب پايش ميلنگد؛ نميتوان از تغيير نرمافزاري در شيوههاي آموزش و كيفيت بخشي به ساير بخشها سخن گفت.
نظام تصميمگيري يك بار بايد براي هميشه تصميم بزرگ را بگيرد و براي استانداردسازي محيطهاي آموزشي برنامهاي واقعبينانه تدوين كند. برنامهاي كه در پايان اجرايش دانشآموزان سراسر ايران احساس خوشايندي داشته باشند از نشستن زير يك سقف كلاسهايي كه هر لحظه بيم فروريختن شان نميرود.
اين انتظار زيادي نيست. كمترين حقي است كه در صورت تحقق ميتواند زمينه ساز تحقق حقوق ديگر هم باشد. اما تحقق اين حق در اولويت چندم تصميمگيري سياستگذاران قرار دارد؟