• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3948 -
  • ۱۳۹۶ دوشنبه ۱۵ آبان

ول‌انگاري فرهنگي و فرهنگ ولنگاري

محمد كوكب

 

سال‌ها پيش كتابي به قلم دكتر غلامعلي حدادعادل به دستم رسيد با نام «برهنگي فرهنگي و فرهنگ برهنگي». نام كتاب، خلاصه و عصاره‌اي از محتواي آن است و نويسنده فرهيخته آن مي‌خواهد اين موضوع را به خواننده تفهيم كند كه فرهنگ برهنگي ناشي از خلئي است كه در نظام ارزشي و باورهاي كساني ايجاد مي‌شود كه برهنگي را به مثابه يك رفتار و سبك پوشش انتخاب مي‌كنند. اين مفهوم را زنده‌ياد دكتر علي شريعتي اين‌گونه شرح مي‌دهد: «بايد قبلا از خود تخليه شويم، در خود بشكنيم و خالي از ذهنيت، با روحي عاجز و فلج و بي‌محتوا به صورت ظرف‌هايي خالي دربياييم، درست مانند ظرف‌هاي خاكروبه كه از هرچه كثافت و بي‌مصرف است پر و خالي‌اش مي‌كنند. با مغز و روح شرقي دارند چنين مي‌كنند؛ كه وقتي دروني خالي داشت و خودش را، نژادش را و معنويتش را يا نشناخت يا بد شناخت، به چه صورتي درمي‌آيد؟ به صورت مشكي خالي كه استعمار هرچه مي‌خواهد به درونش بريزد.»
نگارنده با اقتباس از عنوان كتاب پيش‌گفته و نيز مضمون و محتواي آن، بر آن است تا مخاطب اين يادداشت را به اين موضوع توجه دهد كه اساسا در حوزه فرهنگ، خلأ و شكافي كه ايجاد مي‌شود فورا با ارزش‌ها و باورهايي كه توسط ايجادكنندگان آن خلأ و شكاف القا مي‌شود پر مي‌شود. به عبارت روشن‌تر، در حوزه فرهنگ هيچ امر خنثايي وجود ندارد و هيچ ظرفي بدون مظروف باقي نمي‌ماند. حال اگر ظرف فرهنگي از محتواي مفيد و سالم خالي شود، بي‌ترديد مظروفي آلوده و مسموم جاي آن را پر خواهد كرد. نتيجه اينكه انفعال و بي‌عملي و پيش گرفتن سياست صبر و انتظار در عرصه فرهنگي به معناي وادادگي و واگذار كردن ميدان عمل به دست رقيب است.
پاره‌اي صاحب‌نظران با اين مدعاي منطقي كه عرصه فرهنگ عرصه بگير و ببند و داغ و درفش نيست و نمي‌توان ارزش‌ها را با زور و فشار به كرسي نشاند، اين نتيجه غيرمنطقي را مي‌گيرند كه پس بايد دست روي دست گذاشت و تسليم وضع موجود شد. البته ممكن است به اين صراحت گزاره نتيجه را بيان نكنند يا حتي ظاهرا منكر آن شوند، اما عملا بدان التزام مي‌ورزند؛ يعني نه تنها هيچ طرح و برنامه‌اي جدي و كارشناسي‌شده جهت رفع نابساماني‌ها و معضلات فرهنگي ارايه نمي‌كنند، بلكه با هر پيشنهاد و طرحي مبتكرانه كه در راستاي بهبود شرايط فرهنگي ارايه مي‌شود، مخالفت مي‌ورزند. به عبارت ديگر، اين گروه از صاحب‌نظران وجه سلبي قضيه را مدنظر قرار مي‌دهند اما به وجه اثباتي آن توجه نمي‌كنند و در نتيجه عرصه فرهنگ را به رقيب يا دشمن واگذار مي‌كنند. عرصه فرهنگ، عرصه ابتكار عمل و دغدغه جدي داشتن و از فشار رواني و غوغاسالاري جبهه ضد ارزش‌ها و اصالت‌ها بيم و پروا نداشتن است. البته بديهي است كار فرهنگي كاري است كه تدريج و استمرار، جزو جدايي‌ناپذير آن است و اگر بخواهيم با اصطلاحات اقتصادي درباره آن سخن بگوييم، بايد گفت سرمايه‌اي كه در اين عرصه صرف مي‌شود زود بازده نخواهد بود. جديت و قاطعيت همراه با صبر و استقامت، لازمه كار فرهنگي است و برعكس «ول»انگاري و باري به هرجهت عمل كردن، آفت بزرگي است كه پيامد آن چيزي نيست جز فرهنگ ولنگاري.
پي‌نوشت
1- دكتر علي شريعتي، مجموعه آثار 21 (فاطمه فاطمه است)، ص 96-97.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون