اين روزها بحث دوپينگ سازمان يافته در دنيا حسابي داغ است. روسيه متهم اصلي است و از رقابتهاي دووميداني و المپيك زمستاني محروم شد. در ايران هم البته دوپينگ همواره بحث پربازخوردي بوده. برخي معتقدند مبارزه با دوپينگ در ايران شكست خورده. اما زهره هراتيان، رييس مركز پزشكي ايفمارك در ايران چنين اعتقادي ندارد. او البته افزايش دوپينگ در ايران را كتمان نميكند و موضوع دخيل بودن برخي از مربيان در اين زمينه را هم قبول دارد اما معتقد است وضعيت ما خيلي هم وخيم نيست. در چندروز گذشته خبري درباره دوپينگ بيرون آمد كه همين بهانه گفتوگوي ما با خانم هراتيان شد. اينكه در قانون مبارزه با دوپينگ آمده اگر ورزشكاري دوپينگ كند و نمونه آزمايش مثبت باشد، چنانچه اعلام بازنشستگي كند، دوپينگش اعلام نميشود.
درباره وضعيت دوپينگ در ورزش ايران عليالخصوص فوتبال و رده سني پايه صحبت كنيد. به نظر ميرسد در اين اواخر دوپينگ در بين جوانان و نوجوانان بيشتر شده است.
من نميخواهم بگويم واقعا دوپينگ در ورزش پايه نيست اما بايد بررسي كنيم و ببينيم كه آمار دقيق دوپينگ در سنين پايه چقدر است. ورزش حرفهاي ديگر به اين معني نيست كه يك نفر بخواهد براي تفريح ورزش كند. ورزش حرفهاي يعني شما يك شغل داريد كه كنارش درآمد خواهيد داشت. در اين صنعت هرچه شما تاپتر باشيد در سطح بالاتري ورزش كنيد درآمدتان بيشتر خواهد بود به همين خاطر اين موضوع در بين ورزشكاران وسوسه ايجاد ميكند كه به سمت دوپينگ بروند البته در سنين پايينتر كه ورزشكار نوجوان يا جوان است اين وسوسه خيلي بيشتر است. به همين خاطر گاهي نوجوانان و جوانان ما از داروهايي استفاده ميكنند كه نيرو و قدرتشان بيشتر شود و بتوانند توانايي بيشتري از خود نشان دهند. اما مساله ديگري كه شايد خطرناك است و باعث نگراني ميشود اين است كه مربي يا والدين آن شخص ورزشكار را ترغيب ميكنند كه به سمت دوپينگ بروند. يا به نوعي والدين بخواهند به صورت غيرمستقيم فرزند خود را تحت فشار قرار دهند كه تو بايد به اوج برسي. به همين خاطر او را تشويق كنند كه دوپينگ كند. اينها مسائلي است كه واقعا ورزش را تهديد ميكند. براي حل اين مسائل هم بايد آموزش بين خانوادهها بيشتر شود تا آنها از عوارض دوپينگ به طور كامل مطلع باشند. يعني خانوادهها بايد بدانند برخي داروها حتي اگر براي مدت كوتاه مصرف شود ممكن است باعث مرگ ناگهاني شود.
شايد يكي از مهمترين سوالاتي كه اين روزها از شما ميشود اين است كه در قانون مبارزه با دوپينگ ايران آمده كه اگر ورزشكاري دوپينگ كند و نمونه آزمايش او مثبت باشد، اگر اعلام بازنشستگي كرد، ديگر نامش اعلام نميشود. اين موضوع چقدر در افزايش دوپينگ در ورزش تاثير خواهد داشت؟ آيا اين موضوع فقط در ايران است؟
اين موضوع فقط مربوط به نادو (ستاد ملي مبارزه با دوپينگ) نيست بلكه اين قانون در آييننامه وادا هم آمده است. شما ببينيد وقتي ورزشكاري دوپينگ ميكند قاعدتا با محروميتهايي از يك تا دو سال و شايد حتي مادامالعمر محروم شود. اين يعني اينكه اگر ورزشكاري دوپينگ كرده باشد و خودش را بازنشسته كند ديگر نيازي نيست نامش اعلام شود چرا كه از ورزش حرفهاي كنارهگيري كرده است. اينكه من با اين قانون موافق هستم يا خير، الان مورد بحث نيست اما دليل اين مساله همين بود كه عرض كردم. ميخواهم بگويم وقتي ورزشكاري كنار ميرود يعني خودش را مادامالعمر محروم كرده و ديگر نيازي به مجازات نيست.
خيلي از ورزشكاران و حتي فوتباليستها در اوج كنارهگيري كردند كه حرف و حديثهاي زيادي پشت سرشان بود. با اين حال اگر نام افرادي كه دوپينگ كردهاند اعلام نشود شايد شايعات پيرامون كساني كه در اوج كنارهگيري كرده باشند، بيشتر شود.
من در مورد فوتبال صحبت نميكنم چرا كه منظور من همه ورزشهاست. قوانين فوتبال تا چند وقت قبل جدا بود و تحت نظر وادا نبود اما الان ديگر تمام ورزشها زيرنظر وادا است.
اما به نظر ميرسد اين قانون فقط در ايران وجود دارد و در ساير كشورها اجرايي نميشود.
من با مسوولان وادا صحبت كردم و گفتند اين قانون جهاني است و در همه كشورها اجرا ميشود. كساني كه در وادا مسووليت داشتند به من گفتند كه اين قانون در قانون وادا است و در تمام كشورها اجرا ميشود.
آيا شما افرادي را در ايران ميشناسيد كه دوپينگ كرده باشند و در اوج كنار رفته باشند؟
من كارشناس آموزش مبارزه با دوپينگ هستم و از احكام خبر ندارم اما تا جايي كه من ميدانم در فوتبال چنين فردي را نداشتهايم كه دوپينگ كند و خودش را بازنشسته كرده باشد. البته اگر قرار باشد حكم كسي كه دوپينگ كرده اعلام نشود قاعدتا ما هم مطلع نخواهيم بود چرا كه حكم را فقط مسوولان كميته مبارزه با دوپينگ ميدانند.
قبول داريد اين قانون كار كساني كه ميخواهند دوپينگ كنند را تسهيل ميكند؟
اتفاقا من هم اين موضوع را قبول دارم. اما اين را در نظر بگيريد وقتي كسي دوپينگ كند و خودش را بازنشسته كرده باشد قاعدتا شغلش را از دست داده است.
اما اين گونه نبايد نگاه كرد. شايد فردي محبوبيت زيادي با استفاده از دوپينگ به دست بياورد اما پس از اينكه نتيجه آزمايشش مثبت شد كنار برود و محبوبيتش پابرجا بماند. اين محبوبيت كه بحق به دست نيامده است؟
وقتي در مورد دوچرخهسواري چنين حكمي ارايه شد در ذهن من همچنين مسالهاي آمد كه اگر فردي با دوپينگ به يك موفقيت رسيده باشد و از اين موفقيت محبوبيت زيادي به دست آورده باشد، چرا نبايد نامش افشا شود؟ اما اين را بگويم اينكه فقط در ايران چنين قانوني اجرايي ميشود و فقط در ايران چنين قانوني گذاشته شده اصلا درست نيست. البته اين را هم در نظر بگيريد دادگاه مبارزه با دوپينگ صفر يا 100 نيست. شايد به يك نفر با يك نمونه آزمايش حكمي بدهند و به شخص ديگر حكم ديگري بدهند و هيچوقت اين دو حكم با هم برابر نباشد. يعني شرايط موجود را همهجانبه بررسي ميكنند.
آيا قبول داريد در بحث مبارزه با دوپينگ شايد شكست خوردهايم؟
اين را قبول ندارم چون براي ارايه اين صحبت بايد آمار ارايه كنيم. شما زماني ميتوانيد درباره شكست اين پروژه صحبت كنيد كه آمار دقيق داشته باشيد. دو فصل قبل در ليگ برتر فوتبال ايران 450 نمونه دوپينگ گرفته شده كه هيچ كدام آنها مثبت نبوده است پس چرا بايد بگوييم مبارزه با دوپينگ در فوتبال شكست خورده است؟