• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3992 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۳ دي

معين‌فر نه از منافع ملي كوتاه آمد نه از باور مذهبي

مهدي زارع

آقاي مهندس معين‌فر از كساني بود كه هر جامعه‌اي احتياج دارد چنين انسان‌هايي را به خودش ببيند تا احساس قوام و دوام كند. من اسمش را مي‌گذارم انسان نستوه. مرد نستوهي كه جنبه‌هاي مختلف زندگي برايش مهم بود؛ از تخصص علمي و رشته تحصيلي خودش تا جنبه‌هاي سياسي و مذهبي و به تمام اين وجوه، به موازات يكديگر اهميت مي‌داد و نه حاضر بود از منافع ملي كوتاه بيايد و نه از باور مذهبي و نحله سنتي و نگاه نوانديشي كه به آن وابسته بود. فكر مي‌كنم ايشان، تنها عضو بنيانگذار انجمن اسلامي مهندسين بود كه همچنان زنده بود. سال 1336 انجمن اسلامي مهندسين به عنوان يكي از نهادهاي مدني، توسط آقاي مهندس بازرگان شكل گرفت و اينها شاگردانش بودند؛ آقاي مهندس كتيرايي كه دو سال قبل به رحمت خدا رفت و آقاي مهندس معين‌فر كه روز 12 دي ماه 1396 از دنيا رفت. اينها افرادي بودند كه چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، در عرصه حيات اجتماعي حضور داشتند و صادقانه و خالصانه و بدون چشمداشت و بدون دنبال كردن منافع و بدون احساس سوءاستفاده از فرصت و مقام و پست و همواره دلسوزانه تا آخرين لحظه فعاليت كردند. من اين افتخار را داشتم كه نگاه به مناطق زلزله‌زده را از ايشان ياد بگيرم. من در زلزله منجيل مطالعاتي داشتم و ايشان يك بار همراه من به منطقه زلزله زده آمد و با همان كاريزماي شخصيتي كه داشت، مرحله به مرحله و با حوصله به من آموخت كه چگونه بايد به منطقه زلزله‌زده نگاه كرد و چه چيز به صلاح است و چه چيز به صلاح نيست. ما 40 سال اختلاف سني با هم داشتيم و هميشه به شوخي مي‌گفت ما يك سال اختلاف سني با هم داريم. ايشان متولد سال 1346 قمري بود و من متولد 1347 شمسي هستم. در كميته پهنه‌بندي آيين‌نامه زلزله ايران، ايشان مسن‌ترين عضو بود و من، جوان‌ترين. من و ايشان در بعضي موارد، از جمله ساخت و ساز روي گسل همواره با هم اختلاف نظر داشتيم ولي ايشان هميشه حرف ما را تحمل مي‌كرد، حرف خودش را هم مي‌زد. نظر ايشان اين بود كه ساخت و ساز روي گسل با رعايت برخي ملاحظات هيچ ايرادي ندارد ولي من شهرسازي روي گسل را اشتباه مي‌دانستم (و اشتباه مي‌دانم) و ايشان استادي بود كه من جرات مي‌كردم در مقابل ايشان، حتي در حضورشان اين نظر مخالف را بيان كنم. با وجود آنكه يك شخصيت سنتي داشت و در زمره مردان سنتي تهراني بود و فرهنگ مردان سنتي تحصيلكرده تهراني قديم را داشت با همان حالت‌هاي خاص اين مردان و آن صداي گرفته و بلندي كه داشت هم حالت كاريزماتيكي به ايشان مي‌داد اما با اين حال، آنقدر انسان مهربان و راحت و صميمي بود كه من نزد خيلي از افرادي كه حتي در اندازه‌هاي ايشان نبودند، احساس مي‌كردم نبايد نظرم را بيان كنم ولي در حضور ايشان به راحتي و به شفافيت، ابراز مخالفت مي‌كردم. آقاي مهندس معين‌فر با وجود آنكه با بسياري از سياست‌ها در دولت‌هاي بعد از انقلاب مخالف بودند و نظر انتقادي داشتند ولي همواره، هر نكته مثبتي كه در هر دولتي مي‌ديدند، تاييد مي‌كردند و مي‌گفتند اين كار در اساس خوب است و اين نگاه را نداشتند كه اين كار را كدام دولت يا كدام جناح انجام مي‌دهد و من برخورد فراجناحي را از ايشان ياد گرفتم. ايشان تحت هر شرايطي، عاشق ايران بود. در كنفرانس‌هاي خارج از كشور، تا زماني كه توان داشت، شركت مي‌كرد. سال 1960، اولين ايراني بود كه در كنفرانس جهاني مهندسين زلزله شركت كرد و سال 2008 هم در سن 80 سالگي به اين كنفرانس در توكيو آمد و برخلاف بسياري كه در كنفرانس‌ها شركت مي‌كنند و پس از شنيدن دو مقاله، باقي وقت‌شان را به گردش يا گفت‌وگو مي‌گذرانند، ايشان مثل يك جوان 27 ساله، به تمام بحث‌هاي كنفرانس گوش مي‌داد و نظر مي‌داد و راجع به آن بحث مي‌كرد و اين پويايي علمي، منحصر به فرد بود و مهندس معين‌فر، يك انسان منحصر به فرد بود كه آنچه برايش مهم بود، شجاعت و جسارت و مملكت و باورهايش بود. انسان با ايماني بود كه از آنچه برايش مهم بود كوتاه نمي‌آمد و نظرش را ابراز مي‌كرد. ايشان از وفاداران زنده‌ياد دكتر محمد مصدق بود و همچنين از ارادتمندان ويژه مرحوم مهندس مهدي بازرگان، ولي عضو هيچ حزبي نبود و هميشه مي‌گفت «با وجود آنكه از نزديك‌ترين افراد به مهندس بازرگان بودم، ولي هيچگاه مهندس بازرگان از من نخواست كه عضو نهضت آزادي شوم و من هم هيچگاه مطرح نكردم كه مي‌خواهم عضو حزب تو شوم در حالي كه به يكديگر بسيار نزديك بوديم.»
به نظر من اينها نسل طلايي بودند كه رفتند و اميدوارم كه ايران ما، از اين افراد را بتواند در نسل‌هاي بعد هم ببيند و اميدوارم همه نسل‌ها بتوانند از اين افراد در ميان خودشان داشته باشند، حداقل يك نفر تا انسان‌ها بتوانند به زندگي دلگرم شوند چرا كه نگاه به شيوه و باور اين افراد، حتما درس آموز است. فكر مي‌كنم شعر معروف «صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را  كه دگر مادر گيتي چو تو فرزند بزايد» را بايد براي مهندس معين‌فر خواند و بايد صبر كرد براي حضور دوباره مانند ايشان؛ مهندسي كه هم وطن‌پرست بود و هم با ايمان بود و هم يك انسان، انساني با وجوه متنوع و خوشحالم كه خداوند به ايشان 89 سال عمر داد اما دوست داشتم باز هم زنده بود و مي‌توانستيم از وجودشان استفاده كنيم. من با ايشان 4 گفت‌وگوي مفصل داشتم كه اميدوارم بتوانم به تدريج پياده كنم و در اختيار نسل‌هاي بعد بگذارم. فكر مي‌كنم تا اين مملكت هست، كساني مثل معين‌فر هم هستند و فكر مي‌كنم تا ايران هست بزرگاني مثل معين‌فر هم زنده هستند.
استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون