• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3994 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۶ دي

اكنون ما و فلسفه

محسن آزموده

ما فيلسوف نداريم، در «لحظه حال» و براي آن. يا دقيق‌تر بگويم، فيلسوفي نداريم كه بتواند لحظه حال و اكنون و اينجا را همچون رويدادي فلسفي مورد تامل قرار دهد. براي نمونه 200 سال پيش كانت در آلمان واقعا يك فيلسوف بود. به همين خاطر در واكنش به رويدادهايي كه در جامعه‌اش رخ مي‌داد، واكنشي فلسفي نشان مي‌داد. اين را فوكو به نحو درخشان درباره مقاله «روشنگري چيست كانت» نوشته است. به نظر فوكو نوشتار كانت را مي‌توان پاسخي به اين پرسش خواند كه «چيست آنچه در زمان حال براي يك انديشه فلسفي معنا‌دار است؟» به ديگر سخن «در اين نوشته كانت، مساله زمان حال همچون رويدادي فلسفي رخ مي‌نمايد؛ رويدادي كه فيلسوفي كه از آن سخن مي‌گويد خود نيز جزيي از آن است». با اين توضيح شما بگوييد، ما كدام فيلسوف يا انديشمندي را داشتيم كه در ترازي فلسفي «اكنون» جامعه را مورد مداقه و تامل قرار مي‌دهد؟ لحظه‌اي از زمان حال را كه خودش نيز جزيي از آن است.  اين فقدان فيلسوف و خلأ انديشه‌اي فلسفي كه رويدادهاي اينجا و اكنون را نشانه گرفته باشد، امري مربوط به امروز و ديروز هم نيست. لااقل سابقه‌اي 500-400 ساله دارد. درخشش‌هاي تيره‌اي هم اگر بوده، چندان چشمگير و قابل عرض نيست، حاج ملاهادي سبزواري يا علامه طباطبايي از سنت خودمان يا احمد فرديد در مواجهه با غرب. به جايش تا دل‌تان بخواهد شارح و ناقد و روزنامه‌نويس و مترجم فلسفي داشته‌ايم و داريم. درباره علل و دلايلش هم صدها هزار صفحه كتاب و مقاله نوشته شده است. البته بعد از انقلاب به شكل غريبي توجه به فلسفه گسترش يافت. اما هنوز از دل اين خيزش فيلسوفي سر برنياورده كه «ما» و اكنون «ما» را بينديشد. آن طور كه فوكو مدعي بود، كانت در مقاله‌اش صورت داده است و اين يعني «فلسفه همچون تبديل يك فعليت به يك مساله اساسي، و همچون به پرسش گرفته شدن اين فعليت از سوي فيلسوف كه خود نيز جزيي از آن است و جايگاهش را در نسبت با آن معين مي‌كند».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون