• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3188 -
  • ۱۳۹۳ دوشنبه ۴ اسفند

بازهم فيش حج‌ام را مي‌دهم

كاظم جعفري، معلم اهل استان آذربايجان غربي كه هزينه حج خود را براي درمان دانش‌آموز مبتلا به سرطان تقديم كرد ۵۳ سال سن دارد و 30سال است كه مشغول به كارمعلمي است. مي‌گويد اگر بارها جايزه حج بگيرد بازهم به نيازمندان كمك مي‌كند.

 چطور با آن دانش‌آموزي كه سفر حج‌تان را به او هديه كرديد، ‌آشنا شديد؟

سهيل زماني كه كلاس دوم ابتدايي بود دانش‌آموزم بود. در مناطق ما مدارس چند پايه هستند، مثلا براي دوپايه يك معلم است و براي دو پايه ديگر معلمي ديگر. سهيل دانش‌آموز من در كلاس دوم بود. متوجه شدم كه موهايش به مرور زمان مي‌ريزد. مدرسه كنار روستا قرار داشت من هم از سهيل خواستم كه مادرش را خبر كند تا بتوانم درباره اين اتفاق از او سوال كنم. او هم به خانه رفت و مادرش را خبر كرد. از مادرش پرسيدم مشكل سهيل چيست؟ گفت نمي‌دانم. ما هم پول نداريم كه او را براي درمان به تهران ببريم. پدرش هم كارگر فصلي است و وضع مالي بسياري بدي دارند. من هم گفتم حتما كمك مي‌كنم تا سهيل درمان شود.

  از كي مشغول به كار هستيد؟

از ۱۳۶۴ وارد تربيت معلم شدم و همان زمان به عنوان معلم ابتدايي در روستايي از توابع ماكو مشغول به كار شدم. بعد از يك سال به عنوان سرپرست دانشسرا در دانشسراي شهيد دستغيب ماكو مشغول به كار شدم و مدت ۱۱ سال در اين سمت ماندم. به مدت سه سال مامور به خدمت به عنوان مربي تربيت‌بدني بخش «شت» بودم و تا الان در همان مدرسه هستم.

 چه سالي سهيل دانش‌آموز شما بود؟

سال 90-89 او در كلاس من بود. همان سال من به عنوان معلم نمونه منطقه انتخاب شدم. وقتي به عنوان معلم نمونه انتخاب شدم، كمك هزينه‌اي كه داده بودند ۳۵۰ هزار تومان بود، يكي ديگر از معلمان هم ۳۵۰ هزار تومان خودش را به من داد و حدود ۷۰۰ هزار تومان به خانواده سهيل داديم تا براي درمان به تهران برود. سال بعد كه براي تدريس به مدرسه رفته بودم ديدم همه موهاي سهيل ريخته. مادرش هم مي‌گفت تمام پولي كه شما داديد براي درمانش صرف كرديم ولي چيزي حاصل نشد. من گفتم توسط خيرين پول جمع مي‌كنم چون معتقد بودم سهيل حتما بايد درمان شود.

  بيماري‌اش چيست؟

هنوز معلوم نيست. بعضي از دكترها مي‌گويند سرطان خون دارد و بعضي ديگر مي‌گويند بيماري ديگري است. همان سال (سال ۹1-۹0) دوباره به عنوان معلم نمونه كشوري انتخاب شدم كه يك فيش حج عمره به من دادند. من آن فيش را فروختم كه حدود دو ميليون تومان شد و آن را پول را به خانواده سهيل دادم تا براي درمان او اقدام كنند. خانواده‌اش هم او را به تبريز، اروميه و تهران بردند.

 بعد از اين كار، كسي از شما تقدير هم كرد؟

سال ۹۱ در استان آذربايجان غربي از من تقدير كردند و استاندار وقت گفت من را به حج مي‌برند كه گفتم اگر بازهم حج براي من دربيايد، مي‌فروشم و دوباره به خانواده سهيل مي‌دهم. همچنين به خاطر اينكه معلم نمونه شده بودم، در مدرسه ما شوفاژ گازي نصب كردند، تا قبل از آن ما از بخاري چكه‌اي استفاده مي‌كرديم. در حال حاضر من خودم به عنوان مديرعامل مجمع خيرين كار مي‌كنم. خودم از سال ۸۳ سنگ كليه دارم و هر دوماه يك بار بايد به دكتر مراجعه كنم.

  يعني درمان قطعي نكرديد؟

دكترها گفته‌اند هر دوماه يك بار بايد براي چكاب بروم.

  چند فرزند داريد؟

دو پسر و يك دختر دارم.

 خانواده اعتراضي به رفتار شما در برابر سهيل نمي‌كردند؟

نه اصلا، حتي خيلي هم خوشحال مي‌شدند. همسرم هميشه خيلي تشويقم مي‌كرد براي اينكه اين كار را انجام دهم.

 اگر بازهم پولي دست‌تان بيايد، همين كار را انجام مي‌دهيد؟

بله. من خيلي دوست دارم بتوانم كاري براي كسي كه نيازمند است انجام دهم.

 گفتيد 30 سال است كه مشغول به كاريد يعني الان بازنشسته شده‌ايد؟

چهارم بهمن ماه به سن بازنشستگي رسيدم اما چون آموزشي هستم تا ۳۱ شهريور ماه شاغل محسوب مي‌شوم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون