• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4007 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۱ بهمن

هاشمي به روايت هاشمي(8)

روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيت‌الله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. روز پنجشنبه بخشي از پاسخ آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به اين سوال «ملاقات‌ ايشان‌ با شاه‌ و اين‌ برخوردهاي‌ تقريبا نزديك‌ را چطوري‌ توجيه‌ مي‌كرديد؟» به چاپ رسيد كه امروز ادامه آن را در زير مي‌خوانيد.

 

بيشتر براي‌ ما، جاذبه‌ آقاي‌ كاشاني‌ داشتند و فداييان‌ اسلام‌. اخبار آنها را تعقيب‌ مي‌كرديم‌. يك‌ نوع‌ سمپاتي‌ خاصي‌ هم‌ داشتيم‌ كه‌ مي‌توانيم‌ به‌ اصطلاح امروز بايد بگوييم‌ از هواداران‌ اينها بوديم‌. اگر جايي‌ گيرمان‌ مي‌آمد، جلسه‌اي‌ كسي‌ بود مي‌رفتيم‌ در ميتينگ‌هاي‌شان‌، همه‌ جا شركت‌ مي‌كرديم‌. قضيه‌ آوردن‌ جسد پهلوي‌ آن‌ موقع‌ مطرح‌ بود، قم‌ مي‌خواستند بياورند. وقتي‌ كه‌ پهلوي‌ را آوردند براي‌ دفن‌ كردن‌ در ايران، قم‌ هم‌ آوردند. آن‌ موقع‌ يك‌ مساله‌ سياسي‌ مهم‌ مطرح‌ شده‌ بود خب‌، آخوندها اين‌ را نمي‌خواستند تحمل‌ بكنند كه‌ در اين‌ قضيه‌ روحانيت‌ مخالف‌ بود، سران فداييان‌ اسلام‌ اينها، حسابي‌ مخالفت‌ كردند. اعلاميه‌ دادند، ميتينگ‌ دادند. ما هم‌ در آن‌ شركت‌ كرديم‌ همكاري‌ كرديم‌ با آنها و اين‌ آقاي‌ عبدالحسين‌ واحدي‌ سخنراني‌هايش‌ براي‌ ما خيلي‌ جاذبه‌ داشت‌ خب‌، هم‌ سخنراني‌ مي‌كرد در مدرسه‌ فيضيه‌ و در ميدان‌ آستانه‌ و در مسجد امام‌ به‌ شيوه‌ خاصي‌ هم‌ عمامه‌هاي‌شان‌ را مي‌بستند مي‌انداختند پشت‌ سرشان‌ و يك‌ لباده‌ خوش‌رنگي‌ مي‌پوشيد يك‌ رنگ‌ خوبي‌ بود، من‌ هنوز هم‌ از آن‌ رنگ‌ خوشم‌ مي‌آيد. به‌ خاطر همان‌ ذهنيات‌ آن‌ زمان‌...

 

چه‌ رنگي‌ بود؟

رنگ‌ مغزپسته‌اي‌ اينطورها بود و هنوز آن‌ رنگ‌ برايم‌ جاذبه‌ دارد. تعبيرات‌ اينها شعارهاي‌ اينها، برادر كوچك‌ترشان‌ كه‌ شعار مي‌داد آقاسيد محمد بود مثل‌ اينكه‌، آقاسيد محمد شعار خيلي‌ خوب‌ مي‌داد صلوات‌ مي‌گرفتند از مردم‌. از آقاي‌ بروجردي‌، يكي‌ از جهاتي‌ كه‌ ما خيلي‌ عصباني‌ شديم‌ سر قضيه‌ همين‌ها بود وقتي‌ كه‌ اينها را كتك‌ زدند بيرون‌ كردند آقاي‌ بروجردي‌ هم‌ در درس‌ يك‌ جمله‌اي‌ گفتند، اظهار مخالفتي‌ بود كه‌ طلبه‌ها بروند درس‌ بخوانند يك‌ همچين‌ چيزي‌ بود آنها را بيرون‌ كردند. نواب‌ آن‌موقع‌ها كم‌ مي‌آمد قم‌. گاهي‌ مي‌آمد چند تا سخنراني‌ و يك‌ دو تا در مسجد امام‌ كه‌ يادم‌ است‌ مي‌رفتيم‌ پاي‌ سخنراني‌اش، ميتينگ‌ بود. خب، نواب‌ براي‌ ما خيلي‌ مقدس‌تر از اينها هم‌ بود. چون‌ رهبر بود. نواب‌ را خيلي‌ها قبول‌ داشتند. آقاي‌ واحدي‌ را در خواص‌ قم‌ به‌ اندازه نواب‌ قبول‌ نداشتند. حتي‌ بعد از آنكه آن‌ حوادث‌ شد و اينها را بيرون‌ كردند، كسي‌ نمي‌خواست‌ با آقاي‌ بروجردي‌ مخالفت‌ بكند. من‌ يادم‌ است‌ كه‌ حمايت‌ از نواب‌ زياد بود در جلسات‌ و محفل‌ها و اينها، از ايشان‌ خيلي‌ حمايت‌ مي‌شد. به‌ هر حال‌ ما مايه‌ اصلي‌ روحيه‌ سياسي‌ من‌ مال‌ همان‌ زمان‌ است‌. يعني‌ كارهاي‌ جبهه‌ ملي‌ آن‌ زمان‌، كارهاي‌ آقاي‌ كاشاني‌ به خصوص سخنراني‌ها و حرف‌هاي‌ ايشان‌ كه‌ پخش‌ مي‌شد و بيشتر از آنها هم‌ كارهاي‌ فداييان‌ اسلام‌ ما را، من‌ و كساني‌ كه‌ با ما بودند آن‌ زمان‌ هم‌سن‌ و سال‌ ما بودند؛ ماها را حسابي‌ جذب‌ كرده‌ بود. و پايه‌ سياسي‌ شدن‌ ما همان‌ موقع‌ ريخته‌ شد. و وقتي‌ كه‌ فداييان‌ اسلام‌ را سركوب‌ كردند ما حسابي‌ از حكومت‌ دكتر مصدق ناراحت‌ شده‌ بوديم‌ وقتي‌ اينها را تضعيف‌ كردند و با جبهه‌ ملي‌ بد شديم‌. اين‌ نشان‌ اين‌ است‌ كه‌ ما آن‌ موقع‌ دريچه‌ جاذبه‌مان‌ به‌ سياست‌ از اين‌ طريق‌ بود. و همچنين‌ آقاي‌ كاشاني‌ را، ما آقاي‌ كاشاني‌ را هم‌ علاقه‌مند بوديم‌ به‌ ايشان‌، ايشان‌ كه‌ قم‌ آمدند ما ايشان‌ را ول‌ نكرديم‌ هر جا مي‌رفت‌ دنبالش‌ مي‌رفتيم‌ در استقبالش‌، بدرقه‌اش‌ در جاهايي‌ كه‌ مي‌رفت‌ سياهي‌ لشكرشان‌ بوديم‌. جبهه‌ ملي‌ پيش‌ ما و طلبه‌ها آنچنان‌ موقعيت‌ خودش‌ را از دست‌ داده‌ بود كه‌ به‌ خاطر همين‌ جهات‌ و الاّ ما با شاه‌ هم‌ همان‌ مقدار بد بوديم‌ از پيش‌ هم‌ بد بوديم‌، بعد هم‌ بد بوديم. در آن‌ جريان‌ها هم‌ با او بد بوديم‌. در قضيه‌ پهلوي‌ هم‌ آدم‌ اگر بخواهد از خاطره‌ و برداشت‌هاي‌ ذهني‌ بگويم‌ ما آن‌ موقع‌ از صميم‌ دل‌ با خانواده‌ پهلوي‌ بد بوديم‌، به‌ خاطر سوابق‌ ضدروحاني‌ و ضدديني‌ اينها. با جبهه‌ ملي‌ از اين‌ جهت‌ خوب‌ بوديم‌ كه‌ اينها حركت‌ ملي‌ با شعار بسيار خوبي‌ درست‌ كرده‌ بودند و ضد شاه‌ بودند و هم‌ مساله‌ نفت‌ اهميت‌ داشت‌ و بعد هم‌ انتخابات‌ و يعني‌ آن‌ آزادي‌ كه‌ ما براي‌ اولين‌بار احساس‌ مي‌كرديم‌ اصولا هم‌ شور جواني‌ و اين‌ سران‌ جبهه‌ ملي‌ را مي‌پسنديديم‌ در كنار اينها بيشتر جذب‌ شده‌ بوديم‌ به‌ آيت‌ا... كاشاني‌ يعني‌ وقتي‌ به‌ مساله‌ نفت‌ و مخالفت‌ با انگليسي‌ها و خارجي‌ها و شاه‌ مطرح‌ بود ما بيشتر چشم‌مان‌ به‌ آقاي‌ كاشاني‌ بود، او را محور قرار مي‌داديم‌. فداييان‌ اسلام‌ هم‌ آن‌موقع‌ها در ذهن‌ ما به‌ صورت‌ بازوي‌ آقاي‌ كاشاني‌ جلوه‌ داشتند ما اعماق قضيه‌ را نمي‌دانستيم‌ كجاست‌ اما ظاهر قضيه‌ اين‌ بود. منتها چون‌ اينها دلچسب‌تر بودند از خود آقاي‌ كاشاني‌، كارهاي‌شان‌ و شيوه‌هاي‌ برخوردشان‌ و مسائلي‌ كه‌ مطرح‌ مي‌شد و شهامت‌شان‌، شجاعت‌شان‌، چند تا تروري‌ كه‌ كردند و امثال‌ اين‌ كارها آن‌ آزادمنشي‌ آنها كه‌ هر مساله‌ كه‌ مي‌خواستند اعلام‌ مي‌كردند رسمي‌ و پايش‌ مي‌ايستادند. حتي‌ اگر يك‌ كسي‌ را مي‌كشتند مي‌زدند و همان‌جا مي‌ايستادند و ‌الله‌اكبر مي‌گفتند. اين‌ طور چيزها خيلي‌ نفوذ داشت‌ در بين‌ جوان‌ها، برخوردهاي‌ اين‌طوري. ما حسابي‌ مجذوب‌ اينها بوديم‌.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون