• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4018 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۱۴ بهمن

محمدرضا بهشتي در نشست رهيافت تاريخي به انديشه‌هاي فلسفي

تاريخ فلسفه جزو فلسفه است

اولين نشست از سلسله نشست‌هاي كميته روش‌شناسي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي با عنوان «رهيافت تاريخي به انديشه‌هاي فلسفي» عصر روز گذشته در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار شد و در آن محمد‌رضا بهشتي، استاد فلسفه دانشگاه تهران سخنراني كرد. آنچه مي‌خوانيد، گزارشي از سخنان اوست.

 

رهيافت تاريخي به جانب انديشه‌ها و مفاهيم فلسفي يكي از رهيافت‌هاي چندگانه به موضوعات فلسفي است. اين رهيافت صرفا از روي علاقه تاريخي به اين موضوعات صورت نمي‌گيرد چرا كه تاريخ فلسفه نه رشته‌اي برون فلسفي بلكه جزو فلسفه و براي فهم انديشه‌هاي فلسفي ضروري است.

اين رهيافت كه سابقه‌اي چند سده‌اي دارد فراز‌ونشيب‌هايي را پشت سر گذاشته و در اين مدت علاوه بر دستاوردهاي ارزشمندي كه براي فهم فلسفي به همراه داشته به وقوفي روشن‌تر نسبت به نحوه عمل خود دست يافته است.

بنده از حدود ۲۰ و چند سال پيش با اهميت تحول مفاهيم فلسفي آشنا شدم و از آن زمان تا الان مطالب زيادي به دست آورده‌ام كه هنوز فرصت جمع بندي‌اش پيدا نشده است. به عقيده من براي اين موضوع انتخاب كلمه متد يا روش مناسب نيست. بنابراين بنده از كلمه رهيافت براي طرح موضوع استفاده كردم.

در دوران معاصر تقريبا ۱۴ رهيافت در عرصه فلسفه مطرح است. بعضي‌ها مهم‌ترند و بعضي ديگر ذيل اين رهيافت‌هاي مهم‌تر قرار مي‌گيرند.

من مي‌خواهم بحثم را با اين سوال كه پرداختن به انديشه‌هاي فلسفي چه ضرورتي دارد آغاز كنم. در پاسخ به اين سوال برخي رويكرد سيستماتيك و برخي رويكرد تاريخي را براي پاسخ به اين سوال انتخاب مي‌كنند. به بيان ديگر اين دو رويكرد را از هم جدا مي‌كنند ولي آنچه ما در داستان معرفت‌شناسي با آن آشنا شديم نشان مي‌دهد كه تفكيك رويكرد سيستماتيك از رويكرد تاريخي امكان‌پذير نيست.

اگر صحبت از رويكرد تاريخي به انديشه‌هاي فلسفي مي‌كنيم به اين معنا نيست كه ما كاري جداي از انديشيدن فلسفي انجام مي‌دهيم. تاريخ فلسفه جزو فلسفه است ولي جزو تاريخ و از رشته‌هاي تاريخ نيست. اگر ما وارد فضاي انديشيدن فلسفي شديم به دو نحوه مي‌توانيم رويكرد تاريخي به انديشه‌هاي فلسفي داشته باشيم. نحوه اول نگاه ايستا يا استاتيك به انديشه فلسفي است كه در اين نوع نگاه ما قصدمان تعريف موضوع است و با اين نگاه سراغ تاريخ فلسفه مي‌رويم.

در مقابل اين طرز نگاه نوع ديگري نگاه وجود دارد كه ديناميك يا پويا‌ست. در اين نوع نگاه ما با تحول مفاهيم روبه‌رو هستيم. مفهوم يكي از بخش‌هاي مهم تحقيق من بود كه وقتي به اين مرحله رسيدم حدود شش ماه سر آن ماندم. چرا كه مساله نسبت مفهوم با معنا و شيء يا موضوع بسيار مهم است. در نهايت تصميمي كه گرفتم اين بود كه مفاهيم تحقيقم را معنا كنم و تا پايان تحقيقم به آنها پايبند بمانم. ما معمولا يك واژه داريم كه از طريق آن سراغ يك شيء يا موضوع مي‌رويم. واژه با موضوع يا شيء نسبت مستقيم دارد و ما از طريق يك مفهوم به يك شيء يا موضوع منتقل مي‌شويم. مفهوم در نسبت با مفاهيم ديگر قرار مي‌گيرد و معناي ديگري پيدا مي‌كند. مثلا برخي از مفاهيم با هم مترادفند، بعضي متضادند، بعضي مكمل‌اند و بعضي هم با هم در تعارض هستند. همه اين نسبت‌ها در فهم ما از مفهوم موثر است.

نكته قابل توجه اينكه مفاهيم وقتي در نسبت با مفاهيم ديگر قرار مي‌گيرند تبديل به تصور مي‌شوند و نوعي دگرگوني در آنها پديد مي‌آيد. دوران‌بندي‌هاي تاريخي يكي ديگر از مباحث مهم در تحقيق من است. اينكه آيا تاريخ بايد دوران داشته باشد يا نه و قابل دوران‌بندي است يا خير، يك موضوع قابل سوال است كه جاي بحث دارد. در همين راستا ما شاهد آن هستيم كه در مقاطع مختلف با دگرگوني مفاهيم مواجه هستيم.

وقتي ما تاريخ تحول مفاهيم را دنبال مي‌كنيم بايد حواس‌مان به تاريخ پيدايش مفاهيم
(history of generation of ideas) و تاريخ اخذ و اقتباس (history of reception of ideas) آنها باشد. عوامل درون مفهومي و برون‌مفهومي هم در تحول مفاهيم بسيار تاثيرگذار است. متاسفانه گاهي از مواقع ما توجه‌مان به عوامل برون فهمي كم است.

يكي از موضوعاتي كه در بحث رهيافت تاريخي و انديشه‌هاي فلسفي مطرح است موضوع «علت» است. ما در عرصه فلسفه علت را يك چيز مي‌دانيم اما در عرصه علوم، آن را چيز ديگري. علت در فلسفه شرط لازم و كافي براي پديد آمدن چيزي با ضرورت است اما علت در علوم يعني تعاقب و توالي ضروري برگشت ناپذير. بنده مدتي است كه مشغول بازبيني و ترجمه كتابي با عنوان «بر‌ساخت گذشته» هستم كه قرار است آن را سازمان سمت منتشر كند.

بنده در اين كتاب متوجه شدم كه ما با يك برساخت روبه‌رو هستيم و كساني كه فكر مي‌كنند مي‌توانند به حاق انديشه‌هاي تاريخي و فلسفي دست پيدا كنند بايد بدانند كه اين يك آرمان است و معلوم نيست كه برآورده شود يا خير. در اين مسير بايد هم توانمندي‌ها و هم كمبودها در نظر گرفته شود. بهتر است كه در اين مسير ادعاي بازسازي نكنيم و به همين برساخت بسنده كنيم. منبع: مهر

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون