• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4029 -
  • ۱۳۹۶ شنبه ۲۸ بهمن

هاشمي به روايت هاشمي(24)

روزنامه اعتماد مصاحبه مركز اسناد انقلاب اسلامي با آيت‌الله هاشمي را روز نوزدهم دي منتشر كرد كه ادامه آن به صورت روزانه منتشر خواهد شد. آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني در ادامه اين مصاحبه به مسائلي درمورد اصلاحات سفيد شاه و اهداف آمريكايي‌ها از حمايت از اين برنامه‌هاي رژيم پهلوي پرداخته است. وي در بخش ديگري از اين مصاحبه همچنين درباره علت مخالفت روحانيت با اين اصلاحات توضيحاتي ارائه كرده و در پاسخ به اين سوال كه آيا انگيزه‌ امام‌ و ديگر روحانيون‌ از اين‌ مبارزه‌ در حقيقت‌ مبارزه‌ با خود شاه‌ بود؟ نكاتي را تشريح مي‌كند كه در شماره امروز مي‌خوانيد.

آنچنان‌ كه‌ مي‌دانيد طيفي از روحانيت‌ با قاطعيت‌، اصل مبارزه‌ را محكوم، تحريم‌ و مخالفت‌ كرد. ملي‌گراها با مطرح‌ كردن‌ شعار اصلاحات‌ آري‌ ديكتاتوري‌ نه‌، در حقيقت‌ بر اصل‌ كار صحه‌ گذاشتند و فقط‌ ديكتاتوري‌ را محكوم‌ كردند. اين‌ شعار تا چه‌ حدي‌ درست‌ بود؟

اخيرا بعد از پيروزي‌ انقلاب‌ كتابي‌ كه‌ منافقين‌ منتشر كردند تحليل‌ كردند كه‌ اين‌ شعار آن‌ روز بود كه‌ نگذاشت‌ حركت‌ مبارزات‌ به‌ عنوان‌ يك‌ حركت‌ واسطه‌گرايانه‌ و ارتجاعي‌ معرفي‌ بشود و نشان‌ دادند كه‌ با اصلاحات‌ مخالف‌ نيستند؟

اين‌ يك‌ نوع‌ عوام‌فريبي‌ بود كه‌ اينها مي‌خواستند بكنند. اين طور نبود مساله‌، اولا كه‌ اينها از هم‌ جدا نيست. چه‌ كسي‌ بود كه‌ نداند نظام‌ شاه‌، دربار پهلوي‌ و نفوذ امريكا چطوري‌ است‌ آنها كه‌ دست‌شان‌ در كار بود كه‌ مسائل‌ را مي‌دانستند چه‌ كسي‌ بود كه‌ نفهمد كه‌ مثلا اينها راست‌ نمي‌گويند. هيچ‌ يك‌ از اينها شك‌ نداشتند كه‌ اينها راست‌ نمي‌گويند، پشت‌ قضيه‌ چيزهاي‌ ديگري‌ خوابيده‌ و هيچ‌ كس‌ نمي‌توانست‌ باور بكند كه‌ اصلاحات‌ ارضي‌ جدي‌ مي‌كنند يا واقعا مي‌خواهند به‌ خانم‌ها حق‌ راي‌ بدهند. راي‌ اصلا وجود دارد، انتخابات‌ اصلا وجود دارد. مجلس‌ تعطيل‌ بود ديگر، همه‌ اينها خودشان‌ حرف‌شان‌ اين‌ بود كه‌ تعطيل‌ باشد ديگر. مجلس‌ مي‌خواستند درست‌ كنند كسي‌ باور نمي‌كرد اين‌ حرف‌ها را. بله‌، در ذهن؛ خود آدم‌ اگر اصلاحاتي‌ را قبول‌ دارد مي‌تواند بگويد ما اين‌ اصلاحات‌ را قبول‌ داريم‌ ولي‌ شما را قبول‌ نداريم‌. آن‌ روزها من‌ قبلا هم‌ گفتم‌ كه‌ اينها براي‌ اينكه از اين‌ حركتي‌ كه‌ روحانيت‌ ايجاد كرده‌ بود يك‌ چيزي‌ بايد مي‌گفتند ديگر. آن‌ چيزي‌ كه‌ مي‌خواستند بگويند و مثل‌ يك‌ جمله‌ اين طوري‌ بود كه‌ اينها مطرح‌ مي‌كردند اگر ما مي‌دانستيم‌ اينها صادق هستند اگر يك‌ ذره‌ باور مي‌كردند كه‌ اين‌ كارها مي‌شود. منهاي ديكتاتوري ‌آنها نمي‌پذيرفتند ولي‌ ما يقين‌ داشتيم‌. خود آنها هم‌ يقين‌ داشتند در مذاكرات‌ و بحث‌هاي‌مان‌ هم‌ اين‌ حرف‌ها مطرح‌ مي‌شد. كه‌ اينها وسيله‌ ديكتاتوري‌ بود. اصلا شاه‌ مي‌خواهد ديكتاتوري‌ را با آن‌ تثبيت‌ بكند و با غيرديكتاتوري‌ كه‌ نمي‌توانست‌ زندگي‌ كند در جامعه‌. اين‌ بود كه‌ همه‌ مي‌دانستند كه‌ اين‌ شعارشان‌ دروغ‌ است‌ «اصلاحات‌ آري‌، ديكتاتوري‌ نه‌» يك‌ معنا براي‌ شاه‌ مي‌كردند كه‌ مثلا با اين‌ اصلاحات‌ ديكتاتوري ديگر نمي‌شود و لذا هيچ كس‌ دنبال‌ اينها نرفت‌. اينها هيچ‌ چيز به‌ دست‌ نياوردند حتي از‌ اين‌ شعاري‌ كه‌ دادند. مثلا فرض‌ كنيد قشر كارگر يا قشر كشاورز يا قشر ديگري‌ را اينها جلب‌ كرده‌ باشند با اين‌ شعاري‌ كه‌ دادند چنين‌ چيزي‌ نبود كسي‌ باور نمي‌كرد.

فكر مي‌كنيد علت‌ اينكه اين‌ شعار را مطرح‌ كردند چه‌ بود؟

توضيح‌ دادم‌. اينها براي يك‌ چيزي‌ در اين‌ مبارزه‌ شركت‌ مي‌كردند. يعني‌ اينقدر مبارزه‌ موج‌ داشت‌، وسيع‌ بود ضمنا مي‌ديدند روحانيت‌ دارد محور مي‌شود اينها با محور شدن‌ روحانيت‌ هم‌ مخالف‌ بودند. با اين‌ شعار هم‌ مي‌خواستند روحانيت‌ را بكوبند هم‌ خودشان‌ را به‌ عنوان‌ مبارز مطرح‌ كنند. موجي‌ بود كه‌ هر كسي‌ گوش‌ مي‌خواست‌ بدهد كه‌ چه‌ دارند مي‌گويند ديگر، اين‌ مثلا جبهه‌ ملي‌ چه‌ مي‌گويد. نهضت‌ آزادي‌ چه‌ مي‌گويد. آنها كه‌ شعار مي‌دادند قبلا، چه‌ مي‌گويند همه. مي‌خواستند بگويند كه ما مبارزه‌ مي‌كنيم‌. روحانيت‌ را هم‌ محكوم‌ كنند. عوام‌فريبي‌ كردند، البته‌ عوام‌ فريب‌ نخوردند خواص‌ ممكن‌ بود فريب‌ بخورند.

يعني امريكا را فريب بدهند؟

مي‌توانست‌ باشد اين‌ عينا همين‌، البته‌ امريكا كه‌ يك‌ تفاوت‌ فقط‌ ظاهرش‌ بود و الاّ، هم‌ امريكا، هم‌ خود دستگاه‌ مي‌دانستند كه‌ اين‌ حكومت‌، حكومت‌ ديكتاتوري‌ است‌. اينكه بگوييم‌ ديكتاتوري‌ شاه‌ نه‌ يعني‌ چه‌ اگر واقعا مي‌خواستند آزاد بگذارند خب‌، همان‌ رأي‌ بود كه‌ ديديم‌ ديگر. وقتي‌ رفراندم‌ شد البته‌ اينها مدعي‌ شدند شش‌ميليون‌ چقدرما راي‌ آورديم‌ ولي‌ واقعا غير از كارمندان‌ و همان‌ها كه‌ مجبور بودند و تيپ‌هاي‌ نوكر حمال‌ خود فئودال‌ها و آنها كه‌ دنبال‌ كار بودند، كسي‌ رأي‌ نداد. خب‌، اكثريت‌ مردم‌ كه‌ رأي‌ نمي‌دادند و اصلا دخالت‌ نمي‌كردند چون‌ چيزي‌ غير از ديكتاتوري‌ نبود آن‌ موقع‌.

از واكنش‌هايي‌ كه‌ رژيم‌ در قبال‌ اين‌ قضيه‌ نشان‌ داد يكي‌ مساله‌ مدرسه‌ فيضيه‌ بود و يكي‌ هم‌ اعزام‌ طلاب‌ علوم‌ اسلامي‌ به‌ سربازخانه‌ تا آنجا كه‌ به‌ خاطر دارم‌ شما از نزديك‌ در جريان‌ بوديد و خاطرات‌ قوي‌ داريد مخصوصا در جريان‌ اعزام‌ به‌ نظام‌ وظيفه‌؟

البته‌ اينها در مراحل‌ بعد پيش‌ آمد. اولين‌بار كه‌ خب، رژيم‌ قبل‌ از آن‌ اطراف‌ چهارم‌ بهمن‌ كه‌ شاه‌ مي‌خواست‌ بيايد، شبيه‌ اين‌ حمله‌ را به‌ قم‌ كرده‌ بودند، وحشيانه‌ هم رفتار كرده‌ بودند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون