بدهي كلان گذشته مغلطه مديريت شهري است
اقبال شاكري
1- اگر بخواهم دوره كنوني شوراي شهر و شهرداري را با دوره چهارم مقايسه كنم بايد بگويم كه از جهات مختلف دوره قبل شوراي شهر و شهرداري قويتر از دوره كنوني عمل ميكردند. در دوره چهارم شوراي شهر تركيب شوراي شهر به گونهاي بود كه اصولگرايان و اصلاحطلبان وزن مساوي داشتند و تركيبي از هر دو سليقه در شوراي شهر حاكم بود. حتي حضور مديران داراي گرايش اصلاحطلبي در بدنه شهرداري بيشتر بود. بنابراين با توجه به آن تركيب و وضعيت اگر بخواهيم مقايسه كنيم توانمنديها و تجربه و حجم كاري قابل مقايسه نيست. البته دو سه نفر نيروي باتجربه در شوراي شهر حضور دارند اما تركيب حوزه مديريت شهري به طور كلي ضعيفتر از دوره گذشته است. اين ضعف روي مديريت شهر هم اثر ميگذارد. با توجه به اينكه شهر از نظر خدمات شهري، فرهنگي، اجتماعي، حمل و نقل و... خيلي وسعت پيدا كرده بايد افرادي بر سر كار ميآمدند كه از مديران قبلي قويتر باشند تا بتوانند اين وضعيت را ارتقا دهند.
2- اشاره مكرر شوراي شهر و شهردار به بدهيهاي شهرداري به نوعي مغلطه است. چون مردم عادي متوجه نيستند كه بدهي شامل چه مواردي است ممكن است تحت تاثير قرار گيرند. يا مديران كنوني خودشان متوجه اشتباهشان نميشوند يا براي منحرف كردن افكار عمومي اينها را ميگويند. شهرداري و شوراي شهر مگر بودجه 97 را نبستهاند؟ مگر فصل درآمدها را تصويب نكردهاند. وقتي شهرداري درآمدش را مشخص كرده و گفته بر اساس آن هزينه ميكند، يعني اينكه درآمد دارد. اگر درآمد ندارند چرا بودجه بستهاند؟ آن ميزان از بدهي هم كه بايد در سال آينده بازپرداخت كنند در اين بودجه لحاظ شده است. اين اظهارنظرها درباره بدهي باقي مانده از گذشته چه در دولت و چه در شورا مغلطه است. البته قطعا شهرداري بدهي هم دارد. دولت و شركتها هم بدهي دارند. اگر بدهي بد بود كه مردم اينقدر وام نميگرفتند. بدهي تا حد معقول جزو ملزومات است اگر وام نگيريم كه خيلي از طرحها را نميشود انجام داد. حجم معيني از بدهي در همه دنيا وجود دارد. مقصود از بدهي آن چيزي است كه سررسيد آن رسيده باشد و قرار است بپردازيم. اما پولي را كه مثلا قرار است 10 سال ديگر بپردازيم نبايد الان جزو بدهيها حساب كنيم. مديريت شهري بايد شفافسازي كند كه بدهيهاي مورد ادعا شامل چه اقلامي ميشود. به نظر من كه تركيب اين اعداد قابل قبول نيست. سيستم حسابداري عملياتي هم ميتواند اعداد را تفكيك كند. البته اگر درآمدهاي آيندهمان را الان خرج كرده باشيم اشتباه كردهايم كه به نظر من اينگونه نيست. با حمله به شورا و شهردار قبلي مشكلي حل نميشود فقط چهار پنج ماه مردم سرگرم ميشوند. با كوبيدن ديگران نميتوان شهر را مديريت كرد. مديريت، برنامه و شهامت و علم ميخواهد.
3- به نظر من بخشي از شايعات مربوط به رفتن آقاي نجفي به عملكرد خودشان مربوط است. آقاي نجفي زماني كه در سازمان ميراث فرهنگي كار ميكردند اعلام كردند به دليل كسالت نميتوانند ادامه دهند. اخيرا هم غيبتشان در يكي دو حادثه مهم شهري به اين مساله دامن زده است كه ايشان از نظر فيزيكي شايد توانايي لازم را نداشته باشد. بعضي وقتها بگومگوهاي داخل شوراي شهر و شهرداري هم شايد نشان ميدهد كه آقاي نجفي از ابتدا گزينه مطلوب شورا نبوده يا ممكن است گروهي خارج از شورا ايشان را تحميل كرده است. البته خبرهايي هم هست كه در خارج از شوراي شهر از طرف سران جريان اصلاحطلب اين ايده مطرح شده كه اگر بشود به طريق مناسبي آقاي نجفي لطمهاي نخورد و انتخاب شورا زير سوال نرود فرد ديگري را جايگزين كنند. به نظرم بايد از ابتدا شوراي شهر فرد توانمندتري مثل آقاي محسن هاشمي را براي اين مسووليت انتخاب ميكرد. اداره تهران مثل اداره يك كشور است. افرادي در حد اعضاي هيات وزيران بايد در اين ساختار مسووليت بگيرند.