بيزينس سياه با دروغ
مجتبا پورمحسن
غور در فضاي تلگرام نتيجه خوشايندي ندارد. نوشتم غور و ننوشتم چرخيدن. غور به معناي تعمق است و طبيعتا بعد از چرخيدن در يك فضا شكل ميگيرد. اگر كانالهاي ريز و درشت تلگرامي را روزانه چك كنيد، حتما به نتايج جالبي ميرسيد. اولين نتيجه اين است كه در تلگرام قرار نيست كسي به شما خبري بدهد كه به دانش يا آگاهي شما بيفزايد. نميگويم هرگز، اما به ندرت اتفاق ميافتد كه در تلگرام چيزي بخوانيد كه به قصد آگاهيبخشي منتشر شده است. حداقل تجربه شخصي من اين بوده كه در تلگرام، بيش از هر چيزي كليك و ويو و تعداد اعضا اهميت دارد؛ تعداد اعضاي كانال و نه خود اعضا. قرار است مخاطب را به هر بهانهاي به ويو و كليك وادارند، خيلي مهم نيست با چه ترفند و حيلهاي، مهم نيست چقدر از محتواي ارايه شده مفيد يا حتي درست باشد، مهم اين است كه نظر مخاطب را جلب كند و غمانگيزتر اين است كه با گذشت زمان، مديران اين كانالها كه دست بالا را در تلگرام دارند، به حيلههاي جديدتري متوسل ميشوند تا از رقباي خود پيشي بگيرند. هر روز هم دامنه اين حقهها گستردهتر ميشود. سادهانگارانه است اگر فكر كنيم اين كانالها تنها به قصد دلربايي از مخاطبان دروغ منتشر ميكنند. حرف از پول است. هر چه تعداد دروغها بيشتر باشد، حرفهايتر باشد، جديدتر باشد، مخاطبان بيشتري فريب ميخورند و آگهيهاي بيشتري نصيب كانال ميشود. قطعا در اقتصاد رسانه، آگهي نقشي مهم دارد اما قرار نيست رسانه كلا دروغ ببافد تا آگهي بيشتري جذب كند. امرار معاش با «استفاده» از امكان تلگرام با سازماندهي يك بيزينس سياه كه بر فريب مخاطبان و نشر دروغ استوار است، فرقي اساسي دارد. از اين نوشته نميخواهم نتيجه بگيرم كه براي تلگرام هم بايد پليس گذاشت و ستاد تشخيص سره از ناسره تشكيل داد! شايد طبيعيترين و بهترين راهكار براي مقابله با اين بيزينسهاي سياه، آگاهسازي درباره حيلههاي نامبارك اين نوع كانالهاي تلگرامي است.