چالشهاي يك جنگ
در امريكا نيز شغلهاي بيشتري توليد ميشود و در اين بخش ايالات متحده شاهد افزايش توليد و رونق صنايع فلزي ميشود. اما از سويي ديگر ايالات متحده از جمله بزرگترين واردكنندگان محصولات فلزي و به طور مشخص فولاد و آلومينيوم و هم جزو بزرگترين صادركنندگان آن است و اگر الگوي سياستهاي حمايتگرايانهاي كه مدنظر جريان ملي گرايان اقتصادي است اجرايي شود، در طرف مقابل اگر چين، كانادا، اتحاديه اروپا و ديگر كشورهاي متحد امريكا بخواهند اين اقدام را تلافي كنند، صادرات آلومينيوم و فولاد امريكا نيز تحت تاثير قرار ميگيرد. از هماكنون كانادا به عنوان بزرگترين بازار صادرات محصولات فولاد و آلومينيوم اعلام كرده است در صورتي كه تعرفههاي امريكا افزايش پيدا كند اين كشور نيز دست به اقدام تلافي جويانه خواهد زد، موضوعي كه ميتواند هزاران فرصت شغلي را به خطر اندازد. اين در حالي است كه جنگ تعرفه صرفا به بازار فلزات محدود نميشود، اتحاديه اروپا اعلام كرده كه اقدام تلافيجويانه در حوزههاي ديگري صورت ميگيرد. اعلام شده است كه نوع مشخصي از موتوسيكلتهاي امريكايي از جمله هارلي ديويدسون، پوشاك جين و مشروبات الكلي امريكا با تعرفه مواجه ميشوند و گفته ميشود كه اگر 150هزار نفر كارگر فعال در بخش فولاد و آلومينيوم امريكا از سياست تعرفهاي جديد بهرهمند شوند، نزديك به 5 ميليون نفر فعالان و كارگران كه از تجارت با جهان ارتزاق ميكنند با مشكل مواجه ميشوند. بايد توجه داشت كه ايالات متحده امريكا بهشدت كشوري مصرفي است و واردات بسيار زيادي دارد و جنگ تعرفهها ميتواند پيامدهايي از جمله افزايش هزينههاي توليد و افزايش قيمت كالاهاي وارداتي همراه شود. برخي معتقد هستند كه برخلاف اينكه آقاي ترامپ تاكيد داشت كه جنگ تعرفه، جنگ خوبي است و در اين جنگ به راحتي پيروز ميشود به نظر نميرسد شرايط اينگونه باشد. نبايد فراموش كرد آخرين باري كه تعرفههاي فولاد در امريكا افزايش پيدا كرد زمان رياستجمهوري جورج بوش بود كه كمتر از دوسال ادامه پيدا كرد و اقتصاد امريكا توانايي رويارويي با رقباي خود در ديگر حوزهها را نداشت و در نهايت تعرفهها به وضعيت پيشين بازگشت و به نظر ميرسد دونالد ترامپ چنين مسيري را درپيش داشته باشد و در نهايت مجبور شود اين جنگ تعرفهها را پايان دهد و حتي شايد اين اقدام ترامپ پيشزمينه رسيدن به توافقهاي بهتر در قراردادهاي دوجانبه و چندجانبه بينالمللي باشد كه در ازاي صرفنظر كردن امريكا از اعمال تعرفههاي جديد، تجديدنظر كند و منافع و ديدگاههاي ملي گرايانه اقتصادي امريكا را مد نظر قرار دهند. در اين بين بايد تاكيد كرد كه برسر تعرفه صفحات خورشيدي كه پيشتر اشاره شد عمده واردات از چين صورت ميگرفت و ماشينهاي شوينده بيشتر از كره به امريكا وارد ميشد. در خصوص واردات فولاد و آلومينيوم هنوز به شكل دقيق جزييات آن اعلام نشده است. وزارت بازرگاني امريكا پيشنهاد افزايش تعرفه را به دونالد ترامپ داده و او با اين پيشنهاد موافقت كرده است. گفته ميشود كه از روز دوشنبه اين جزييات اعلام ميشود. برخي اخبار حاكي از آن است كه امريكاييها متحدين خود را از اين قاعده مستثني كنند و كشورهاي اتحاديه اروپا و كانادا را از اعمال اين تعرفه مستثني كنند و اين موضوع روي چين متمركز شود. اين موضوع به تنهايي مشكل امريكا را حل نميكند كه به تنهايي بخواهد چين را مورد هدف قرار دهد. دغدغه و نگراني كه در ذهن مليگرايان اقتصادي امريكا است تنها متوجه چين نيست. اكنون اختلافات بسيار شديدي با كانادا و مكزيك دارند. اما اگر به دليل ملاحظات سياسي بخواهند متحدان امريكا را مستثني كنند، به هدف اصلي خود نميرسند. اما اگر بخواهند براي حفظ توان اقتصاد ملي امريكا تعرفههايي را اعمال كنند، مجبور هستند كه اين اقدام را براي همه انجام دهند. اين كشمكشها از دهه 1980 همواره وجود داشته است. اما مشكلات اقتصادي امريكا به گونهاي است كه از طريق فرامين دولتي و مداخله دولت اين مشكلات حل و فصل نمي شود.
كارشناس مسائل امريكا