• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4057 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۶ فروردين

چطور با تلگرام كنار بياييم

سيدعلي ‌ميرفتاح

در مملكت ما، لااقل در فضاي رسانه‌اي، استعداد عجيبي براي دو قطبي شدن وجود دارد. هنوز از مبتدا به خبر نرسيده‌ايم يكي مي‌شود آ ديگري مي‌شود ب و سرسختانه و متعصبانه و با همه توان مقابل هم مي‌ايستند و به هم بد مي‌گويند. بلكه يكديگر را تخطئه مي‌كنند. فرنگي‌ها اصطلاحي دارند كه مفهوم مورد نظر مرا بهتر منتقل مي‌كند: دايكوتومي. يكي مي‌شود سفيد، ديگري مي‌شود سياه و باهم درمي‌افتند. در واقع يك طرف مي‌شود حق، لاجرم طرف مقابلش مي‌شود باطل. حق و باطل هم از ازل باهم نساخته‌اند تا ابد هم نسازند. اولي كه بيايد دومي بايد برود. به سابقه نگاه كنيد اين دايكوتومي را اگر نه در همه امور، در اغلب امور مي‌بينيد. در برجام، در انتخابات‌، در غائله‌هاي مربوط به دكتر احمدي‌نژاد، در تصميم‌گيري‌هاي سياسي و در هر جا كه برگرديد و بنگريد مي‌بينيد كه به جاي مباحثه، دوئل صورت گرفته وبه جاي تضارب آرا، حذف رقيب در دستور كار قرار گرفته و به جاي هم‌افزايي افتراق حاصل شده است. اين حد از تقابل و تضاد نه تنها منجر به حل و فصل مسائل نمي‌شود بلكه اولا موضوع اصلي را مثل استخوان لاي زخم نگه‌مي‌دارد ثانيا با خودش بحران‌هاي جديد و پيش‌بيني نشده مي‌آورد. در واقع كنار هركدام از اين دايكوتومي‌هاي نسبتا خشن بحران‌هاي جدي و جديدي پاجوش مي‌خورند. اين تقابل و تضاد، انرژي زيادي از ما گرفته و مي‌گيرد. ايضا باعث تشديد خصومت مي‌شود و تفرقه مي‌آفريند. بدتر از اين تبديل به بهانه‌هايي مي‌شوند براي منكوب كردن حريف. مي‌گويند يك‌بار پشه از دست باد به حضرت سليمان شكايت برد. سليمان گفت براي رعايت عدالت لازم است باد را هم احضار كنيم، غافل از اينكه با احضار باد پشه ناچار به رفتن است. ما هم همين بلا سرمان آمده. وقتي يك‌طرف ظلمت باشد و طرف مقابلش نور، ناچار با حضور اولي، دومي معدوم مي‌شود... مثال عيني و دم دستي بخواهم بزنم خوب است كه به ماجراي پيچيده تلگرام اشاره كنم. تلگرام نه حق است، نه باطل. في‌نفسه نه سياه است و نه سفيد. نه صفر است، نه صد. ضمن اينكه چون با مسائل و مقتضيات رسانه و تكنولوژي پيوند خورده كمي پيچيده و تخصصي شده است. بيش از «كمي» پيچيده و تخصصي شده است. ما يك برنامه ساده در گوشي موبايل‌مان مي‌ريزيم و رفقا را مجازي، گرد هم مي‌آوريم، غافل از اينكه در پس پشت گوشي‌هاي موبايل اتفاقات ديگري در شرف وقوع است. وقتي با آمار و ارقام چند‌ده ميليوني مواجه مي‌شويم و وقتي كارايي حيرت‌انگيز اين برنامه‌هاي به ظاهر ساده را مي‌بينيم، مي‌فهميم با چيزي بيش از يك اپليكيشن پيام‌رسان مواجهيم. اين پيام‌رسان نه تنها روزنامه‌ها را كنار زده، نه‌تنها كار را بر سياستمداران سخت كرده بلكه پشت تلويزيون را هم به خاك رسانده. اسمش اين است كه پيام‌رسان است، اما رسمش «حزب» است، «رسانه» است، بلكه «فرهنگ» است. حتي «جنگ» است... براي همين لازم است كه آن را بهتر بشناسيم، درباره‌اش و درباره اقتضائات پيچيده‌اش بحث كنيم و راه مقابله يا تحديد يا هدايت آن را به دست آوريم. به نوعي بايد دنبال جواب عقل پسند براي اين پرسش بگرديم كه آيا مي‌شود اين رسانه را رام كرد و به خدمت درآورد؟ منتها شبيه به بقيه مسائلي كه از سر گذرانده‌ايم، در اصل نگذرانده‌ايم، بلكه فعلا به تعويق‌شان انداخته‌ايم، اين را هم پيداست كه مبتلا به دايكوتومي مي‌كنيم و كنار ماهواره و اينترنتش مي‌نشانيم. يادتان باشد كه ما هنوز قضيه ويدئو را حل نكرده‌ايم. هنوز مساله ويدئو و ماهواره به قوت خود باقي‌اند منتها نوهاي مهيبي به بازار آمده‌اند كه عجالتا اين كهنه دل‌آزار را از جلوي چشم دور كرده‌اند. پس‌فردا هم به احتمال قريب به يقين اينترنت و اپليكيشني به بازار مي‌آيند كه تلگرام را دل‌آزار مي‌كنند و وردست ويدئو و ماهواره‌اش مي‌نشانند. نمي‌گويم تلگرام فيلتر بشود يا نشود. اصلا مشكل اصلي به نظرم طرح پرسش‌هايي از اين دست است. مي‌گويم به جاي اينكه مخالفان فيلترينگ را منتسب به بيگانه و وادادگي كنيد اجازه دهيد گفت‌وگو صورت گيرد و آرا و نظريات مطرح شوند. اجازه بدهيد نخبگان و نويسنده‌ها و كارشناسان وارد ميدان شوند و آنچنانكه اهميت موضوع اقتضا مي‌كند بحث كنند و ما را به اين پرسش برسانند كه چطور بايد با تلگرام كنار بياييم. باور كنيد ما هنوز نمي‌دانيم با تلويزيون چطور كنار بياييم. حتي با گوشي‌هاي موبايل هم كنار نيامده‌ايم و با خيلي چيزهاي ديگر. بگذاريد اعتراف كنم كه شخصا با تلگرام مساله دارم و با وجود محاسني كه در او سراغ دارم بر اين عقيده‌ام كه مضارش بيشتر است. خصوصا وقتي مي‌بينيم كه جلوي چشم‌مان ياوه‌اي بيش از چهل‌ميليون بار تكثير و توزيع مي‌شود، به اين نتيجه مي‌رسيم كه فكري بايد براي آن كرد. اما آيا اين فكر منحصر به فيلتر كردن است؟ فيلتر كردن ساده‌ترين راه است و از اتفاق مقابله با آن هم ساده است.

فيلترشكن عين ريگ بيابان روي زمين ريخته و حتي بچه‌ها نيز به آن دسترسي دارند. نگراني من جدي‌تر است. تكنولوژي بر همين مدار و قرار فعلي نمي‌ماند و يقين بدانيد كه بحران‌هاي جدي‌تري را آبستن است. راه خطر را جاي ديگر بايد بست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون