• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4063 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۳ فروردين

خبر و رويكرد رسانه‌هاي ايراني در گفت‌وگو با محمدعلي الستي، استاد ارتباطات و روزنامه‌نگاري

فقط مي‌دانيم كه چه نمي‌خواهيم

زهرا چوپانكاره

 

 

هر از گاهي وقتي كه بازتاب اتفاقات بد و سخت و منفي روي هم انباشته مي‌شود و چشم مخاطب را از ديدن خبرها خسته مي‌كند، انگشت اتهامي به سوي رسانه‌ها دراز مي‌شود كه تريبوني شده‌اند براي خبرهاي بد. برخي از اساتيد رسانه و روزنامه‌نگاري مي‌گويند اساسا چيزي به نام خبر بد نداريم، رسانه بايد به خبر بپردازد و وظيفه‌اش را انجام دهد فارغ از اينكه مخاطب آن را بد مي‌داند يا خوب. برخي‌ها مي‌گويند مخاطب خودش به دنبال خبرهاي بد مي‌گردد، خبرها اگر سخن از حادثه و اختلاس و درگيري سياسي و... ندهند در چشم مخاطب چندان خبر نيستند. اما اين خبرهاي بد يعني چه و در پرداختن به اخبار چه تفاوتي ميان رسانه‌هاي ايراني با ساير رسانه‌هاي دنيا هست؟ «محمدعلي الستي»، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد و استاد ارتباطات و روزنامه‌نگاري به اين سوال «اعتماد» پاسخ داده است.

 

وقتي ميزان بازتاب اتفاقات منفي در رسانه‌ها بالا مي‌رود، اهالي رسانه متهم مي‌شوند به انتشار خبرهاي بد. تعريف اين خبرهاي بد از نظر شما چيست و چقدر اين اتهام را قبول داريد؟

اصطلاح خبر بد هرچند در مفاهيم تخصصي روزنامه‌نگاري معناي متفاوتي دارد اما آنچه جا افتاده به معناي خبرهايي است كه اشاره به گرفتاري‌هاي بشري و حوادث عمدتا ناراحت‌كننده دارند. طبيعتا وقتي اخبار ناراحت‌كننده رخ مي‌دهند و ما آنها را منعكس مي‌كنيم به اين مي‌ماند كه داريم آن رويدادها را تكرار و بازتوليد مي‌كنيم. اين موضوع در روحيه انسان‌ها و در افكار عمومي تاثير مي‌گذارد و باعث مي‌شود كه به قول معروف «سياه‌نمايي» شود. همين است كه برخي معتقدند كه نبايد به خبرهاي بد پرداخت، از شور و نشاط آدم‌ها كم كرد و آنها را به ورطه افسردگي كشاند. اما از سوي ديگر وقتي به اين دسته اخبار نمي‌پردازيم و از كنارش مي‌گذريم، در واقع داريم امكان آگاهي جامعه نسبت به خبر و اين فرصت كه احتمال تكرار آن را كم كند را از آن سلب مي‌كنيم. وقتي من درد فيزيكي دارم در واقع يكي از هزاران مكانيسم بدنم دچار اختلال شده و مي‌توانم با توجه به آن هزار مكانيسم ديگر از سلامت ساير نقاط بدنم لذت ببرم اما واقعيت اين است كه همان يك درد اجازه اين كار را به من نمي‌دهد. حالا اگر كسي من را متهم كند كه تو داري منفي‌بافي مي‌كني و چرا نيمه پر ليوان را نمي‌بيني؟ من فقط مي‌توانم پاسخ بدهم كه من شكرگزار سلامتي ساير بخش‌ها هستم اما اين درد امانم را بريده، اين درد نمي‌گذارد من به نيمه پر ليوان فكر كنم پس به درد مي‌پردازم تا رفع شود. اگر ما به Bad news يا همان خبرهاي بد مي‌پردازيم در واقع داريم يك حركت اصلاحي و تكاملي انجام مي‌دهيم.

در رسانه‌هاي ما چقدر اين رويكرد اصلاحي را مي‌بينيد؟

متاسفانه در رسانه‌هاي ما يك مشكل داريم كه بررسي موضوعي را كه مي‌تواند آگاهي‌بخش باشد با بررسي موضعي جايگزين كرده‌ايم. يعني شناخت مبتني بر موضع‌گيري دارد بر شناخت مبتني بر موضوع غلبه مي‌كند. قبل از اينكه بفهميم يك نفر چه مي‌گويد به اين دقت مي‌كنيم كه لحنش چيست و آيا با ماست يا عليه ما. مثلا وقتي خبر سقوط هواپيما مي‌آيد بايد به عنوان موضوع فاجعه‌آميزي مطرح شود كه در عين حال بايد از تكرار آن جلوگيري شود اما آنچه در واقع اتفاق مي‌افتد اين است كه رسانه‌هاي طرفدار دولت رويدادمدار به خبر نگاه مي‌كنند و مخالفان دولت خبر را فرآيندمدار مي‌بينند و سعي مي‌كنند آن را به عنوان نمونه‌اي از دلايل ناكارآمدي وزير راه يا ناكارآمدي دولت نشان دهند. اينجا خبر تحت تاثير موضع‌گيري است و به اين ترتيب ما امكان شناخت موضوعي پديده‌ها را از دست مي‌دهيم. اما يك اشكال ديگر در توصيف وضعيت مطلوب است، اشكال اينجا است كه ما بيشتر مي‌دانيم چه چيزي را نمي‌خواهيم تا اينكه چه چيزي را مي‌خواهيم. اين موضوع با پرداختن ما به خبرهاي بد رابطه ديالكتيكي دارد يا به زبان ساده رابطه مرغ و تخم‌مرغ؛ هرچه بيشتر به خبرهاي بد مي‌پردازيم بيشتر مي‌خواهيم كه اتفاق بد نيفتد و هرچه بيشتر مي‌خواهيم اتفاق بد رخ ندهد بيشتر به سمت خبرهاي بد مي‌رويم. در اين چرخه باطل توانايي ما براي تشخيص اينكه وضعيت مطلوب چيست و ما واقعا چه مي‌خواهيم از ميان مي‌رود. اين موضع‌گيري‌ها در خبر و گرايش سلبي به جاي ايجابي دو موردي هستند كه سبب اخلال در رويكرد اصلاحي و كامل‌كننده رسانه‌ها مي‌شوند.

اين دو مشكل مختص رسانه‌هاي ايران است يا مشكل عمومي رسانه؟

آن نگاه سلبي به موضوعات و ناتواني در تشخيص اينكه چه مي‌خواهيم در رسانه‌هاي ايراني خيلي پررنگ‌تر هستند اما موضع‌گيري تقريبا در دنيا هم رواج دارد و رسانه‌ها همه جهت‌گيري خودشان را دارند و موضوع بي‌طرفي رسانه بسيار كم اتفاق مي‌افتد.

اينكه به گفته شما رسانه ما نگاه سلبي به موضوعات دارد آيا به ضعف روزنامه‌نگاري حرفه‌اي برمي‌گردد يا يك ويژگي جامعه ايراني است؟

مي‌توانم بگويم هر دو. از آنجايي كه مهارت حرفه‌اي ما پايين است، اينكه بتوانيم توجه عده زيادي را جمع كنيم ناچاريم كه دست روي مشتركاتي بگذاريم كه ميان همه هوادار بيشتري دارد و اين نقطه اشتراك را در نوع نگاه سلبي به اخبار بيشتر پيدا مي‌كنيم. اگر 10 آدم با 10 گرايش مختلف برنامه‌ها‌ي‌شان را براي انتخابات بدهند فقط كافي است يك نفرشان به عنوان دشمن يا مخالف مطرح شوند و بعد قطعا كساني كه او را نمي‌خواهند در اكثريت هستند. شما با تكيه بر انتقاد از آن يك نفر و با داشتن مهارت پايين در كار رسانه هم مي‌توانيد مخاطب زيادي جذب كنيد. اين يكي از رويكردهاي خبرنگاران ما براي راضي نگه داشتن مخاطب است.

روزنامه‌نگاران ما بايد چند مهارت را در خودشان تقويت كنند. اول اينكه روي مباني روزنامه‌نگاري حرفه‌اي چه از نظر تئوري و چه مهارت‌هاي عملي كار كنند و از طرف ديگر روي شناخت انتقادي و روش تحليل بيشتر مطالعه كنند. ما دچار ضعف تحليل هستيم، خبرنگاري كه خودش نتواند يك موضوع را درست تجزيه و تحليل كند نمي‌تواند آن را به درستي براي مخاطبش شرح دهد، نمي‌تواند چشم بيدار جامعه باشد. مدل كار روزنامه‌نگاران با ميزان توسعه نيافتگي جامعه در ارتباط است. هرچه نظام اجتماعي ما توسعه‌يافته‌تر شود خبرنگاران و روزنامه‌نگاران ما ارتقاي بيشتري پيدا مي‌كنند و هرقدر آنها ارتقاي بيشتري پيدا كنند ما بيشتر به سمت توسعه‌يافتگي حركت خواهيم كرد.

 

خبرنگاري كه خودش نتواند يك موضوع را درست تجزيه و تحليل كند نمي‌تواند آن را به درستي براي مخاطبش شرح دهد، نمي‌تواند چشم بيدار جامعه باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون