• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4064 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۶ فروردين

ادامه از صفحه اول

زنان عليه زنان در ايران

محور اصلي تمامي اين جنبش‌ها عدالتِ اجتماعي و تحققِ حقوق اجتماعي زنان بود اما در أواخر قرن بيستم مسير جنبش زنان تغييرِ نگاه كرد.نگاه اول شكافي در جامعه بود و نفي مردان و بدين معني كه زنان تنها براي زنان باشند. نگاه دوم همان مسير سنتيِ جنبش زنان را طي مي‌كرد كه خواستار عدالتِ اجتماعي بود. موج اول و دوم و سومِ جنبش زنان، خارج از تفكر دروني آنها، نشانگر تلاشي است براي رسيدن به برابري با دنياي مردانه كه در گستره فرهنگي هر جامعه‌اي قابليتِ نقد و قضاوت دارد. اما جنبش زنان در ايران از سال‌هاي ١٢٨٩ تا ١٣١١ شمسي توسط زنان ناراضي از وضع موجود شكل گرفت كه نظمِ اجتماعي موجود را به چالش كشيد و پس از انقلاب نيز به شكل‌هاي ديگر ادامه يافت. فعاليت زنان در ايران هميشه مداوم و پيوسته و بر خلافِ شورش و كودتا بوده است كه همواره در ابتداي كار با مخالفت عمومي و سنت گرا‌ها روبه‌رو شده است. اما آنچه كه در اين روزها در ايران شاهد هستيم را شايد بتوان موجي موسوم به (زنان عليه زنان) ناميد. موجي غير طبيعي در دنياي زنان جهان كه فقط در ايران مي‌توان يافت. دلايل مختلفي بر اين پديده حاكم است كه شايد ورود زنان ايراني به عرصه سياستِ مردانه و وضعيت اقتصادي جامعه يكي از مهم‌ترين دلايل آن باشد. به طور كلي جنبش‌هاي زنان ايران از بي‌بي خانم استرآبادي و صديقه دولت‌آبادي در دوره قاجار و شهناز آزاد و جميله صديقي (موسس نويدِ زنان) در دوره پهلوي تاكنون، به دو گروه كلي تقسيم مي‌شود. گروهي همراه با حاكميت و گروه ديگر كساني هستند كه با ايدئولوژي حاكم مخالفند. اما آنچه اين روزها بيشتر از همه آزاردهنده است ورود زنانِ شبه روشنفكر به دنياي سياست و به تبعِ آن علمدار شدن آنها براي جنبش زنان است. زناني كه به واسطه ورود به كاروان‌هاي تبليغاتيِ انتخابات‌هاي مختلف در كشور، پرچمدار عدالت‌خواهيِ زنان شده‌اند و زنان روشنفكر را در سايه قرار داده‌اند. زنان روشنفكري كه در فرهنگ و ادبياتِ غني اين سرزمين ريشه دارند و اكنون صداي‌شان تنها در محافل خصوصي به گوش مي‌رسد و در آن سوي ميدان برخي سلبريتي‌هاي شبه روشنفكر با حمايت سياسيِ مردانه و با شعار (نه_به_زنان_عليه_زنان) كه در عمل، كردارشان (زنان_عليه_زنان) است و مصداق بارز اين مطلب هشتك‌هاي برخي سلبريتي‌هاي فضاي مجازي است كه تنها به صورت نمادين و در حد شعار در مقابل ديدگان مخاطب قرار مي‌گيرد. بدون اينكه خود، باوري ريشه‌مند داشته باشند. به همين دليل معمولا اين نوع هشتك‌ها به دل اكثريت جامعه ايراني نمي‌نشيند و پس از چند روزي عقيم مي‌شوند چرا كه گوينده مطلب عُرف جامعه و مفاهيمِ زمان و مكان را به درستي نشناخته است و انگار تنها، پخش مطلب رسالتش بوده است و بس!با نگاهي به فعاليت سلبريتي‌هاي دوره اصلاحات و تغيير رويكردشان در دوره احمدي‌نژاد و سپس چرخشي به دولت تدبير و اميد، اوضاع آشفته حركت‌هاي اجتماعي زنان جامعه ما را بهتر مي‌توان فهميد. به نظر مي‌رسد تا زماني كه هر كس در جايگاهش قرار نگيرد جنبش زنان در ايران به هيچ نقطه مطلوبي نخواهد رسيد و شكاف در بين زنان اين سرزمين بيشتر خواهد شد. به اميد روزي كه رجال سياسي اين خاك زنان را نه براي آراي‌شان، بلكه براي احقاق حقوق‌شان بخواهند.

 

عدم برخورد با مرتضوي

واقعيت اين است كه از همان ابتدا كه سعيد مرتضوي به عنوان قاضي دادگاه مطبوعات انتخاب شد و اقداماتي عليه مطبوعات و فعالان سياسي و مدني به عمل مي‌آورد و دور و نزديك و آشكار و پنهان او را تاييد و ستايش مي‌كردند؛ مشخص بود كه او تنها نيست و قطعا عقبه و پشتيباناني دارد.بديهي است كه اين عقبه مرتضوي را تنها نخواهد گذاشت. اگرچه اين عقبه به دليل اثبات مجرم بودن مرتضوي و محروم شدنش از تصدي شغل قضايي مادام‌العمر، علنا از او حمايت نمي‌كند اما بدون شك در نهان از او حمايت خواهند كرد. جاي تعجب است كه مي‌توانيم در كشور عوامل مخالف حاكميت را در هر جا كه باشند به راحتي و بلافاصله شناسايي و دستگير ‌كنيم اما ليكن حمايت از مرتضوي تا آنجا ادامه يافته است كه قادر به دستگيري او نيستيم. پنهان بودن او بيش از سه ماه بعد صدورحكم محكوميتش باور‌كردني نيست. بايد توجه داشت كه شخص مرتضوي مهم نيست بلكه اقدامات مرتضوي از اهميت بيشتري برخوردار است كه قطعا بدون پشتيباني انجام نشده است. اگرچه يكي از مقامات عالي قوه قضاييه اعلام كرده كه مرتضوي پنهان شده اما دستگيري شخصي كه با محافظ و اتومبيل‌هاي مشخص اينجا و آنجا حضور پيدا كرده و مشغول كار و فعاليت تجاري يا غير‌تجاري است، چندان مشكل نيست. زيرا مرتضوي خانه و زندگي دارد و نيز آن‌طور كه گفته مي‌شود در شهر و زادگاهش به فعاليت‌هايي نيز اشتغال داشته است. در پايانه اين نوشتار توجه مراجع قضايي را به اين امر جلب مي‌كنم كه افرادي چون مرتضوي هنوز در بدنه دستگاه قضايي هستند. اين‌گونه افراد كه براي دستگاه قضايي و حاكميت كشور، مشكل ايجاد كرده‌اند، كم نيستند و هزينه‌هايي را براي كل حاكميت ايجاد مي‌كنند. اين هزينه بسيار گران‌تر و بيشتر از هزينه‌هايي است كه ديگران ايجاد كرده و به‌فوريت دستگير شده و... بنابراين اگر مي‌خواهند چنين موضوعي تكرار نشود بهتر است كساني كه با اقدامات تند و خشن عليه متهمان ايجاد هزينه كرده‌اند، شناسايي و به اقدامات‌شان پايان داده شود زيرا بروز اين عوامل لزوما در كهريزك نخواهد بود و در كشور مواردي مانند كهريزك فراوان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون