• 1404 دوشنبه 24 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6214 -
  • 1404 يکشنبه 23 آذر

چرا رايزني غرب براي توقف كرملين به گفت‌وگوي ناشنوايان تعبير شده است؟

پوتين برنده نهايي جنگ اوكراين

حديث روشني

 ولوديمير زلنسكي، روز دوشنبه براي گفت‌وگو درباره روابط دوجانبه و مذاكرات صلح اوكراين به برلين سفر خواهد كرد. بنابر بيانيه منتشر شده از سوي دولت آلمان، زلنسكي و فريدريش مرتز، صدراعظم آلمان، در اين ديدار همراه با تعداد زيادي از روساي دولت‌ها و كشورهاي اروپايي و نمايندگان ارشد اتحاديه اروپا و ناتو به گفت‌وگوهاي بيشتري خواهند پرداخت. طبق گزارش روز جمعه وال‌استريت ژورنال و به نقل از مقامات، استيو ويتكاف نماينده ويژه دونالد ترامپ نيز با زلنسكي و رهبران اروپايي در برلين ديدار خواهد كرد. به گفته يك منبع آگاه كه نخواست نامش فاش شود، اوكراين مي‌تواند بر اساس آخرين طرح امريكا براي پايان‌دادن به جنگ با روسيه، از اوايل ژانويه ۲۰۲۷ به اتحاديه اروپا بپيوندد. اين منبع همچنين در گفت‌وگو با خبرگزاري فرانسه مدعي شد: «اين موضوع در طرح ذكر شده مساله‌اي است كه بايد مورد مذاكره قرار گيرد و امريكايي‌ها نيز از آن حمايت مي‌كنند.» نشريه گاردين در اين رابطه نوشت: پرواضح است كه فرآيند پيچيده پيوستن به اتحاديه اروپا معمولا سال‌ها طول مي‌كشد و نيازمند راي‌گيري متحدالشكل همه ۲۷ عضو اين بلوك است. در اين ميان برخي كشورها، به‌ويژه مجارستان، همواره با عضويت اوكراين مخالفت كرده‌اند. با اين همه، اين پيشنهاد با ترديدهايي در بروكسل مواجه شده و ديپلمات‌ها و مقامات، آن را غيرواقعي قلمداد مي‌كنند. همزمان يك ديپلمات اروپايي در اين رابطه به گاردين گفت: «گويي امريكايي‌ها قرار است براي ما تصميم بگيرند. اين حرف‌ها مزخرف است؛ ابتدا بايد تمايل واقعي براي گسترش مشاركت‌ها وجود داشته باشد.» به‌گزارش منابع فرانسوي روز جمعه، اروپايي‌ها و اوكرايني‌ها از امريكا خواسته‌اند كه مسكو بايد پيش از هرگونه مذاكرات سرزميني در مناطق شرقي اشغال‌شده توسط روسيه، «تضمين‌هاي امنيتي» ارايه كند. همزمان كاخ اليزه اعلام كرد: «ما به شفافيت كامل درباره تضمين‌هاي امنيتي كه اروپايي‌ها و امريكايي‌ها مي‌توانند به اوكرايني‌ها بدهند، پيش از هرگونه توافق درباره مسائل سرزميني مورد مناقشه نياز داريم.» در هر حال به باور ناظران كي‌يف همچنان تحت فشار كاخ سفيد قرار دارد تا صلح را به سرعت بپذيرد، اما اوكراين در برابر طرحي كه از سوي امريكا حمايت مي‌شود و بسياري آن را به نفع مسكو مي‌دانند، فعلا مقاومت مي‌كند.

اهداف كلان پوتين؛ تضعيف «غرب» به جاي تصرف خاك اوكراين
نشريه فارن پالسي با انتشار گزارشي از تشريح موقعيت اروپا و روسيه در قبال طرح صلح امريكايي نوشت: ولاديمير پوتين رهبر روسيه اين روزها با وجود اينكه صدها هزار سرباز را از دست داده و در جنگي كه اكنون از مدت حضور ايالات متحده در جنگ جهاني دوم نيز طولاني‌تر شده، تنها پيشروي‌هاي بسيار محدودي در خطوط مقدم خود داشته است، به‌طرزي قابل‌توجه خشنود و راضي به نظر مي‌رسد. اما در ميان استراتژيست‌هاي غربي اين ديدگاه پررنگ شده كه صرف‌نظر از هر اقدامي كه پوتين از اين پس انجام دهد، رهبر روسيه در نهايت از ماجراجويي اوكرايني خود بازنده بيرون خواهد آمد! به ادعاي اين استراتژيست‌ها در نزديك به چهار سالي كه از جنگ اوكراين مي‌گذرد، پوتين تنها حدود ۲۰ درصد از خاك اوكراين را به تصرف درآورده است. اين درحالي است كه ناتو نه‌تنها گسترش يافته، بلكه با تقويت توان دفاعي خود و افزودن فنلاند و سوئد به خط مقدم قدرتمندش، بيش از پيش بر وزن و نفوذ خود افزوده است. با اين حال و به ادعاي اين نشريه اگر از زاويه‌اي ديگر به موضوع نگاه شود، پوتين دلايل محكمي براي اعتمادبه‌نفس دارد. او ظاهرا در تحقق هدف كلان‌تر خود يعني ايجاد شكاف و تضعيف آنچه به‌طور كلي «غرب» خوانده مي‌شود، يعني مجموعه كشورهاي عضو ناتو در حال كسب موفقيت‌هايي است. به گفته بسياري از ناظران و كارشناسان مسائل روسيه، دستيابي به همين هدف از همان ابتدا بخش مهمي از آن چيزي بوده كه ولاديمير پوتين در پي آن بوده است. هيچ‌چيز به‌اندازه آشفتگي و شكست هفته‌هاي اخير اين واقعيت را روشن نكرده است؛ جايي كه مذاكراتي به ابتكار دونالد ترامپ، رييس‌جمهور ايالات متحده، به هياهويي از سردرگمي و انگشت‌اتهام‌زني در دو سوي آتلانتيك منجر شد. در اين روند، امريكايي‌ها و اروپايي‌ها طرح‌هاي صلحي كاملا ناسازگار با يكديگر ارايه كردند و با خشم، يكديگر را به تضعيف گفت‌وگوها متهم ساختند. حال نيز طي روزهاي اخير، اين شكاف به‌طور چشمگيري عميق‌تر شده است؛ تا آنجا كه ترامپ در مصاحبه‌اي، اروپاي غربي را «ضعيف» و «در حال زوال» توصيف و بار ديگر اين ايده را مطرح كرد كه اوكراين ناچار خواهد بود منطقه دونباس را به روسيه واگذار كند. به گفته برخي تحليلگران اين اظهارات بازتاب سند تازه‌منتشرشده «راهبرد امنيت ملي» دولت ترامپ است؛ سندي كه در آن، دولت امريكا هشدار داده اروپا در معرض از دست دادن «هويت غربي» خود قرار دارد و تاكيد كرده كه تمركز كنوني رييس‌جمهور بر «بازبرقراري ثبات راهبردي با روسيه» قرار گرفته است. از طرفي براي پوتين نيز مجموعه اين تحولات حكم يك هديه زودهنگام كريسمس را دارد؛ آن هم هديه‌اي بسيار بزرگ. بروس جنتلسون، استاد دانشگاه دوك و مشاور ارشد پيشين سياست خارجي در وزارت خارجه امريكا در اين رابطه مي‌گويد: «انگيزه پوتين از همان آغاز عمليات همين بود؛ او تصور مي‌كرد ناتو از هم خواهد پاشيد.» به گفته جنتلسون، دولت بايدن و رهبران كليدي اروپا شايسته اعتبارند كه با اين سناريوي پوتين مقابله كردند و زمينه گسترش ناتو به سوئد و فنلاند را فراهم آوردند. اما اكنون، با حضور ترامپ در نقش تسهيل‌كننده صلح، پوتين بار ديگر و حتي بيش از گذشته فرصت يافته تا غرب را درگير شكاف كند.

برگ برنده پوتين 
از زمان انتخاب ترامپ، به عنوان رييس‌جمهور امريكا، اختلاف‌ها و كشمكش‌هاي تند نه‌تنها ميان ايالات متحده و اروپايي‌ها، بلكه در درون دولت ترامپ و حتي در خود حزب جمهوري‌خواه درباره چگونگي پايان دادن به اين جنگ به‌طور فزاينده‌اي شدت گرفته است. در روسيه اما چنين وضعيتي ديده نمي‌شود؛ جايي كه بر اساس نظرسنجي‌ها، حمايت افكار عمومي از جنگ به‌طور مداوم در سطح نسبتا ثابتي بين ۷۰ تا ۸۰ درصد باقي مانده است، هرچند به گفته ماريا اسنگوايا، پژوهشگر مسائل روسيه در مركز مطالعات راهبردي و بين‌المللي، اختلاف‌نظرهاي قابل‌توجهي درباره اهداف مشخص جنگ وجود دارد. اسنگوايا در ادامه تاكيد مي‌كند كه سياستمداران و تصميم‌گيران در واشنگتن و اروپاي غربي با اين تصور كه افكار عمومي روسيه از جنگ خسته شده‌اند، در واقع خود را فريب مي‌دهند. او با استناد به مجموعه متنوعي از نظرسنجي‌هايي كه طي چند سال گذشته انجام شده‌اند، مي‌افزايد كه اگرچه اكثريت روس‌هايي كه در اين نظرسنجي‌ها شركت كرده‌اند، به‌طور كامل روايت‌هاي رسمي كرملين درباره دلايل جنگ از جمله ادعاي «نازي‌زدايي» از اوكراين كه در منطق كرملين به معناي تغيير رژيم در كي‌يف است را نمي‌پذيرند، اما روس‌هاي جوان‌تر و همچنين نسل‌هاي مسن‌تر و محافظه‌كار، به شكلي «غيرمعمول» در متهم‌كردن غرب به واداشتن پوتين به جنگ با يكديگر هم‌نظر هستند. در ادامه اين گزارش اما اين سوال همچنان مطرح است كه چه چيزي در پسِ اين حمايت گسترده از جنگ قرار دارد؟ پيتر التسوف، كارشناس مسائل روسيه در دانشگاه ملي دفاع امريكا مي‌گويد: «براي بسياري از روس‌ها، از دست دادن كامل اوكراين تقريبا معادل آن است كه امريكايي‌ها بخشي از جنوب‌غرب ايالات متحده را از دست بدهند.» او در عين حال يادآور مي‌شود كه حتي شماري از روشنفكران برجسته، از جمله الكساندر سولژنيتسين، نويسنده برنده جايزه نوبل ادبيات، نيز از ادعاهاي پوتين درباره اوكراين حمايت كرده‌اند. به گفته او، شمار زيادي از روس‌ها با اظهارنظر پوتين در سال ۲۰۲۱ هم‌نظرند كه گفته بود «روس‌ها و اوكرايني‌ها يك ملت بودند؛ يك كليت واحد» او همچنين با اشاره به «روسِ كي‌يفي» پادشاهي‌اي كه بيش از هزار سال پيش به رهبري ولاديمير بزرگ در قلمرو كي‌يف امروزي اداره مي‌شد به عنوان «گهواره تمدن روسي» ياد كرد. افزون بر اين، تلفات انساني روسيه در جنگ، به‌دليل سياست پوتين در اتكاي گسترده به نيروهايي كه اغلب داراي سابقه كيفري يا فاقد چشم‌انداز شغلي مشخص‌اند تاثير بسيار كمتري بر افكار عمومي نسبت به آنچه انتظار مي‌رفت، گذاشته است. همچنين تحريم‌هاي غرب نيز آن‌گونه كه اميد مي‌رفت، مسكو را متوقف نكرده است. ماريا اسنگوايا در ادامه مي‌گويد: «وضعيت اقتصادي روسيه رو به وخامت است، اما اين ركود لزوما به معناي بحران نيست و تا اينجا اين شرايط براي آنها قابل‌تحمل بوده است.» شاهد بوديم كه پوتين براي برجسته‌كردن اهرم‌هاي بين‌المللي خود، اندكي پس از ديدار با استيو ويتكاف و جرد كوشنر، فرستادگان ترامپ، هفته گذشته راهي هند شد و مجموعه‌اي از توافق‌هاي اقتصادي و نظامي را با نارندرا مودي، نخست‌وزير اين كشور به امضا رساند. در هر صورت جمع‌بندي و تكليف تا حدودي روشن است: در غرب، به نظر مي‌رسد تقريبا اجماعي وجود ندارد؛ در حالي كه در روسيه، همچنان اكثريت جامعه فعلا همصدا هستند. افزون بر اين، شرايط ميداني از جمله فرا رسيدن زمستان نيز به سود ارتش روسيه است؛ نه نيروهاي ولوديمير زلنسكي، رييس‌جمهور اوكراين كه همچنان با كمبود نيروي انساني و مهمات دست‌وپنجه نرم مي‌كنند و بنا بر ارزيابي‌هاي متعدد نظامي، از قطعي‌هاي مكرر برق نيز رنج مي‌برند.
معناي راهبرد امنيت ملي ترامپ براي كرملين
در ۱۰ ماهي كه از روي كار آمدن ترامپ مي‌گذرد، آشكار شده كه نه‌تنها هيچ نقطه اشتراك واقعي‌اي ميان امريكا و اروپا درباره اوكراين وجود ندارد، بلكه شايد اساسا ديگر چيز به نام «غرب واحد» هم باقي نمانده باشد. اين وضعيت تا حدي به برداشت‌هاي متفاوت از معناي حمله به اوكراين بازمي‌گردد؛ اروپا آن را تهديدي وجودي مي‌داند، در حالي كه بسياري از مقام‌هاي دولت ترامپ معتقدند ايالات متحده بايد اساسا از اين جنگ فاصله بگيرد. به ادعاي برخي ناظران اما اين شكاف بسيار فراتر از اينهاست و تا نوعي تحقير آشكار امتداد مي‌يابد كه ترامپ و همزمان معاونش جي.دي.‌ونس و ديگر مقام‌هاي همسو با جريان «ماگا» نسبت به اروپا و ارزش‌هاي آن ابراز كرده‌اند؛ ارزش‌هايي كه از نظر آنان بيش از حد ليبرال و پيشرو است؛ آن هم در حالي كه خود اروپا نيز بر سر هويت خويش دچار كشمكش است! ونس و بسياري از چهره‌هاي «ماگا» به نوعي ملي‌گرايي مسيحي گرايش دارند كه اتحاديه اروپا مدت‌هاست از آن فاصله گرفته است. ونس به‌ويژه كه اكنون بايد او را جانشين بالقوه ترامپ دانست و احتمالا سرسخت‌ترين منتقد اروپا در درون دولت است، علاقه دارد مقام‌هاي اتحاديه اروپا را با «كميسرهاي» سبك شوروي مقايسه كند. به گزارش فارن پالسي، تمامي اين تحولات در چارچوب هدفي بلندمدت براي پوتين قرار مي‌گيرد؛ هدفي كه مارك گالئوتي، پژوهشگر شناخته‌شده بريتانيايي در حوزه روسيه، آن را چنين توصيف كرده است: «تلاش‌هاي روسيه براي برهم‌زدن انسجام غرب و بهره‌برداري از اين واقعيت است كه مجموعه‌اي از دموكراسي‌ها همواره اختلاف‌ها و منازعات دروني توليد مي‌كنند.» در همين راستا اين ادعا همچنان مطرح است كه در واقع، پوتين ممكن است در دولت ترامپ نوعي ستون پنجم پديد آورده باشد كه حتي خود نيز تصورش را نمي‌كرد. البته اگر به ياد آوريم كه كارگزاران كرملين تا چه اندازه براي پيروزي ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ تلاش كردند. در همين رابطه به گفته يكي از مقام‌هاي وزارت دفاع امريكا، ترامپ چنان بر شكل‌دهي به اين رابطه جديد با مسكو اصرار دارد كه وزارت دفاع ايالات متحده در شماري از بازي‌هاي جنگي كه خارج از چارچوب ناتو برگزار مي‌شوند، روسيه را به‌تدريج از فهرست دشمنان بالقوه راهبردي كنار گذاشته است. از طرفي شاهد هستيم كه شكاف عميق ميان ايالات متحده و اروپا بالاخص در ديدگاه و سياست، با سند جديد «راهبرد امنيت ملي» ترامپ به صريح‌ترين شكل تاييد شده است. اين سند اعلام مي‌كند كه اروپا با «چشم‌انداز نابودي تمدني» روبه‌رو است كه بخش بزرگي از آن را ناشي از سياست‌هاي مهاجرتي مي‌داند كه «هويت غربي» اين قاره را از دست داده است. با اين همه به نظر مي‌رسد اين سند كل پروژه اروپايي پساجنگ جهاني دوم، فرآيندي چنددهه‌اي كه اروپا بر پايه آن از ويراني‌هاي جنگ جهاني دوم بازار و ارز مشترك ايجاد كرد را بي‌اعتبار و اتحاديه اروپا را صرفا به عنوان سازماني فراملي «خردكننده حاكميت» نقد مي‌كند. در زبان رمزآلود، اين راهبرد جديد همچنين به‌طور ضمني با اظهارات مشهور ونس، معاون دونالد ترامپ در كنفرانس امنيتي مونيخ در فوريه گذشته همخواني دارد و ظهور جنبش‌هاي ملي‌گراي راست افراطي در اروپا را به نوعي تاييد مي‌كند. از جمله اين جنبش‌ها مي‌توان به حزب آلترناتيو براي آلمان (AfD) و حزب گردهمايي ملي فرانسه اشاره كرد كه هم مورد حمايت پوتين هستند و هم ترامپ و در دفاع از اوكراين همانقدر كم‌ميل و بي‌انگيزه‌اند كه ونس است. در ادامه اين گزارش همچنين آمده است كه اگرچه اين راهبرد تصريح مي‌كند كه اروپا از نظر راهبردي و فرهنگي براي ايالات متحده همچنان حياتي است، اما هشدار مي‌دهد: «در صورتي كه روندهاي كنوني ادامه يابد، اين قاره در كمتر از ۲۰ سال ديگر غيرقابل‌شناسايي خواهد شد. از اين رو، چندان روشن نيست كه آيا برخي كشورهاي اروپايي اقتصادها و ارتش‌هاي قدرتمندي خواهند داشت كه بتوانند متحداني قابل‌اعتماد باقي بمانند.»

اروپا محتاط و در جست‌وجوي استقلال استراتژيك؛ ناكام!
همچنين در ضربه‌اي ديگر به اميدهاي اوكراين، سند استراتژي ملي ايالات متحده مي‌گويد رهبران اروپايي به‌طور يكسان انتظارات غيرواقع‌بينانه‌اي از جنگ اوكراين دارند، در حالي كه در دولت‌هاي اقليت ناپايدار قرار گرفته‌اند كه بسياري از آنها براي سركوب مخالفان، اصول بنيادين دموكراسي را زير پا مي‌گذارند. سند تاكيد مي‌كند كه واشنگتن سياست «پايان‌دادن به تصور و جلوگيري از تحقق، ناتو به عنوان يك اتحاد دايما در حال گسترش» را دنبال خواهد كرد! اين درحالي است كه براي بسياري از ديپلمات‌هاي اروپايي، دشمني ترامپ با آنان و سردرگمي او در قبال اوكراين، واشنگتن را به يك «جعبه سياه» كاملا غيرقابل‌خوانش تبديل كرده است. تنها در سپتامبر بود كه ترامپ، پس از انتقاد شديد از زلنسكي در اوايل سال به‌خاطر «نداشتن هيچ برگ برنده»، موضع خود را تغيير داد و نوشت كه اوكراين اكنون «در موقعيتي است كه مي‌تواند تمام سرزمين خود را به شكل اصلي‌اش بازپس گيرد.» ترامپ حتي در نهايت شروع به اعمال تحريم‌هاي ثانويه كرد كه ممكن است حيات اقتصادي روسيه و صادرات نفت و گازش را هدف قرار دهد. سپس، ناگهان، ترامپ در اواسط نوامبر با ارايه طرح ۲۸‌بندي ويتكاف و كوشنر، بار ديگر نظر خود را معكوس كرد؛ طرحي كه بسياري از اروپايي‌ها و حتي جمهوري‌خواهان هم‌حزبي ترامپ آن را چيزي بيش از سخنان و خط‌مشي‌هاي روسيه قلمداد كردند. اما تنها چند روز بعد، پس از مواجهه با مخالفت جدي شاهين‌هاي جمهوري‌خواه در كنگره‌، ترامپ موقتا عقب‌نشيني كرد و ماركو روبيو، وزير خارجه را براي كمك به بازنگري در طرح دوستانه‌تر براي اوكراين به صحنه فرستاد. او حتي در مصاحبه‌اي كه اين هفته با «پوليتيكو» انجام داد، ظاهرا دوباره به موضع خود بازگشته و تاكيد كرده كه بار مسووليت بر دوش اوكراين است تا تسليم شود. او گفت روسيه دست برتر را دارد و زلنسكي بايد همكاري و پذيرفتن شرايط را آغاز كند. بنابراين به نظر مي‌رسد نتيجه بار ديگر به بن‌بست برخورد مي‌كند، به‌طوري كه دولت‌ها در هر دو سوي آتلانتيك وارد آنچه يك ديپلمات اروپايي آن را «گفت‌وگوي كر و لال‌‌ها» توصيف كرد، شده‌اند. اروپا نيز با احتياط اين مسير را ادامه مي‌دهد اگرچه استقلال استراتژيك واقعي از امريكا كه امانوئل ماكرون، رييس‌جمهور فرانسه، خواستار آن است، هنوز دور از دسترس باقي مانده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
تیتر خبرها
کارتون
کارتون