در سكوت بيمارستان، در راهرويي باريك و بلند، پشت يك ديوار شيشهاي چشماني نگران، بارانياند، قلب مهربان مادر كه پشت ديوار شيشهاي چشمهايش را روي هم گذاشته، به سختي ميتپد و فرزندان اين سوي شيشه حاضرند دنيا را بدهند و مادر يك ثانيه بيشتر كنارشان بماند. پزشكان چشم به راهند و اميدوار به موفقيت جراحي پيوند دريچه قلب. در اتاق كناري مرد از درد به خود ميپيچد، استخوان پايش در تصادف آسيب شديدي ديده و به پلاتينهايي فكر ميكند كه قرار است تا پايان عمر جاي استخوانهاي خردشدهاش را برايش پر كنند.
اگر دست يا پايتان بشكند يا بافت استخوانيتان به هر دليلي آسيب ببيند، اگر دريچه قلبتان با مشكل روبهرو شود يا تاندون پايتان آسيب جدي ببيند، چه راهي براي درمان وجود دارد؟ در گذشته پزشكان در چنين مواردي بافت ديگر قسمتهاي بدن يا فلزاتي مثل طلا و پلاتين را جايگزين بافت آسيبديده ميكردند و حتي در مواردي از بافت جسم حيوان ديگري اين نياز را تامين ميكردند. اما سالهاست در دنيا علم «مهندسي بافت» اين امكان را به پزشكان ميدهد كه براي رفع نقيصهاي كه در بافت بدن بيمار به وجود آمده از بافت اهدايي فردي ديگر (كه فرآيند خاصي را طي كرده و تبديل به محصولي كاربردي شده است) استفاده كنند.
لباس و كلاه استريل به تن ميكنيم و دستها را توسط محلولي خاص قبل از ورود به اتاق هوا (محلي براي استريل تمام بدن افراد) ضد عفوني ميكنيم و بعد از توقف حدودا 10 ثانيهاي در اتاق هوا و استريل كامل لباسها، وارد مجموعهاي ميشويم كه در راهروهاي باريك آنكه دو طرفشان ديوارهاي شيشهاي قرار گرفته، اتفاق ويژهاي در حال وقوع است. شايد آدمهايي كه در اتاقهاي سرد و سفيد بيمارستانها منتظر تمام شدن دردهايشان هستند و همراهاني كه با چشمي نگران به دنبال راهي براي كم شدن درد عزيزانشان هستند، هيچ تصويري از اين راهروها و آدمهايي كه در اتاقهاي شيشهاي آن در ترددند، ندارند. اما اينجا همان نقطه اميدي است كه به آن چشم دوختهاند. نقطه پايان دردي كه سالهاست با آن دست و پنجه نرم ميكنند.
آدمهايي كه فقط صورتشان پيداست و لباسهاي سرهمي سفيد و آبي به تن دارند در اتاقهاي شيشهاي در ترددند و بيتوجه به اطراف مشغول كار. هر اتاق تجهيزات خاصي دارد و مربوط به بخشي از پروسه توليد محصول است. بخشي از مجموعه به توليدات مربوط به بافت نرم اختصاص دارد و بخشي به محصولاتي كه از بافت سخت بدن انسان تهيه ميشوند. اينجا دريچههاي قلب و تاندونهاي پا و بافتهاي مختلف استخواني و مهرههاي گردني و كمر براي استفاده در بدن آدمهايي آماده ميشود كه در يكي از اين موارد دچار ضايعه شدهاند يا مبتلا به نوعي نقص مادرزادي هستند. مواد اوليه اين محصولات از بدن انساني ديگر تهيه ميشود. انساني كه بافت و نسوج بدنش آنقدر از سلامت برخوردار بوده كه بتواند با گذراندن يك پروسه علمي، دوباره در بدن انساني ديگر به حيات ادامه دهد. انگار روياي جاودانگي در دنياي امروز، يك گام به انسان نزديك شده، زندگي يك فرد به پايان ميرسد، اما سلولها و اعضاي بدن او در جسم ديگري به حيات خود ادامه ميدهد.
مرد جواني روي ميزي كه پشت يك ديوار شيشهاي قرار دارد، در حال جدا كردن بافتهاي چربي و گوشتهاي متصل به يك استخوان است، با ماسك صورتش را پوشانده و به اتفاقات بيرون اتاق واكنشي ندارد. چند استخوان ديگر در گوشه يكي از اتاقها در استوانهاي قرار گرفتهاند و لولهاي كه به انتهايشان متصل شده حبابهايي در محلول توليد ميكند. مديرعامل شركت ميگويد: «گاهي بين 4 تا 6 ماه طول ميكشد تا يك قطعه استخوان تبديل به محصول نهايي شود. استخوان اهداشده ممكن است بافت چربي زيادي داشته باشد، زوايد و چربيها بايد كاملا از استخوان جدا شود. اين زمان بستگي به تراكم و ساختار استخوان و همچنين رژيم غذايي اهداكننده دارد.»
استخوانهاي داخل استوانه اگر صبوري كنند، ميتوانند روزي ساق پاي آسيب ديده يك ورزشكار را ترميم كنند. يا استخوان دست رانندهاي را كه در تصادف خرد شده، دوباره به شكل قبل بازگردانند.
شركت همانندساز بافت كيش يكي از سه شركت برتر دانشبنيان كشور است كه در زمينه توليد محصولات درماني مشتق شده از انسان فعاليت ميكند و به تعبير كارشناس مجموعه كه سعي ميكند فرآيند پيچيدهاي كه در اتاقهاي شيشهاي اتفاق ميافتد را به زباني ساده بيان كند: «اين شركت به نوعي لوازم يدكي بدن را توليد ميكند.»
سالها گذشت تا مردم به اين نتيجه رسيدند كه ميشود پيش از مرگ، كبد ، كليه و ريه و باقي اعضا بدنشان را به بيماراني كه نيازمند پيوند عضو هستند، اهدا كنند. با وجود افزايش آمار اهداكنندگان عضو، همچنان هستند كساني كه با دلهره و نگراني در ليست انتظار چشم به راه ميمانند و ثانيههايشان به قدر سالي كش ميآيد. اين انتظار و نگراني براي كساني كه دچار نارسايي دريچه قلب هستند يا يك تصادف ادامه زندگي را برايشان سخت كرده، طولانيتر است. كساني كه رضايت ميدهند تا بافت بدنشان را براي بهبود بيماران به كار گيرند، در واقع بخشهاي زيادي از بدن از جمله استخوان، پوست، دريچه قلب، تاندون و... را اهدا ميكنند. بافتي كه با فناوري خاصي تبديل به محصولاتي ميشود كه ميتواند كاربردهاي مختلفي در پزشكي داشته باشد و به گفته كارشناس مجموعه: «استخوان يك نفر ميتواند براي 20 بيمار مورد استفاده قرار بگيرد.» اجزايي كه ميتواند به مرور زمان پس از مرگ از بين برود، با يك تصميم انساني، انتظار طولاني بسياري از بيماران را پايان ميبخشد.
البته اهداي بافت شرايط خاص خود را دارد: «وقتي كسي فوت ميكند، در صورتي كه قبل از فوت به مدت طولاني در بيمارستان بستري نشده باشد و به صورت اتفاقي يا بر اثر سكته قلبي يا مغزي فوت كرده باشد و بافت و اندام سالمي داشته باشد، در صورت رضايت ولي دم به اهدا، بافت، استخوان و بافتهاي نرم فرد از جسم او خارج ميشود و به اين مركز منتقل ميشود. البته پيش از آن مقداري از خون فرد هم براي انجام آزمايشات برداشت ميشود تا در مورد تمام بيماريهاي عفوني از جمله هپاتيت و ايدز و سيفليس مورد بررسي قرار گيرد و در صورت سلامت فرد بافت او به مركز منتقل ميشود. بعد از انتقال هم طي مراحل مختلف فرآيند پاكسازي و توليد محصول، بافت اهدايي مورد بررسي قرار ميگيرد. آلودگي ميكروبي در هر مرحله حد مجازي دارد و اگر از ميزان مشخصي فراتر رود لازم است كه مجدددا روي آن كار شود و در صورتي كه در حد مجاز باشد وارد مرحله بعد ميشود.»
در پيچ و خم بروكراسي و قاچاق
زن جوان در قسمت ورودي بانوان كمكمان ميكند تا لباس مخصوص ورود به مجموعه را به تن كنيم. ميگويد 5 سال است كه در اين شركت مشغول به كار است، رشته تحصيلي و تخصصش مرتبط با اين شغل نيست، در تمام روز با بافت بدن انسانهايي سر و كار دارد كه هر كدام قصهاي دارند و به دليلي از دنيا رفتهاند. در مورد ارتباطي كه با محصولات توليدي و سلولها و عضلات آدمها در زمان كارش برقرار ميكند، ميگويد: «يك بار دريچه قلب را براي يك كودك 6 ساله آماده ميكرديم، تمام فكرم پيش مادر كودكي بود كه منتظر اين محصول بود، خودم هم مادر هستم. هر وقت محصولي را براي يك كودك آماده ميكنيم ذهنم درگير است. اما از طرفي نميشود به تمام آدمهايي كه صاحب اين بافت بودهاند يا آدمهايي كه بعد از اين با اين محصول زندگي ميكنند، فكر كنيم. اگر اينطور باشد نميتوانيم كار كنيم.»
122 نفر در سه شيفت 9 ساعته در مجموعهاي كه حدود 10 هزارمتر وسعت دارد مشغول به كار هستند. افراد با هر تخصصي كه استخدام شوند بايد يك دوره آموزشي خاص را بگذرانند تا بتوانند صلاحيت لازم را كسب و در بخشهاي مختلف مشغول به كار شوند. به گفته مديرعامل، كاركنان بيشتر اهل بندرعباس و ميناب و شيراز و شهرهاي اطراف هستند. توليدات كشورهاي امريكا، انگستان، ايتاليا و سوييس سالها تامينكننده نياز پزشكان ايراني بود تا اينكه يك گروه دانشجو در دهه 70 زيرنظر مرحوم ميرخاني (نخستين رييس هياتمديره شركت همانندساز بافت كيش) فعاليت خود را آغاز كردند و از سال 1387 محصولات اين شركت را كه شامل محصولات درماني مشتق شده از انسان است در اختيار جامعه جراحان قرار دادند و به گفته سعيد بيانالحق، مديرعامل فعلي شركت: «تا به امروز 800 هزار نفر در ايران از محصولات اين شركت استفاده كردهاند و تا به حال حتي يك مورد گزارش مبني بر اثرات نامطلوب محصولات در بدن بيماران نداشتهايم.» 800 هزار نفر حالا آگاهند از توانايي انسان در بخشيدن زندگي دوباره به انساني ديگر، 800 هزار نفر حالا ميدانند كه ميشود بيهوده نپوسيد، ميشود با تغيير نگاه به زندگي و مرگ، زندگي را به معناي دقيق آن تجربه كرد.
سعيد بيانالحق ميگويد: «اين شركت در غرب آسيا نمونه مشابه ندارد. در اين شركت نزديك به 300 نوع محصول توليد ميشود. البته در حال حاضر تنها با 40 درصد ظرفيت اسمي مجموعه مشغول به كار هستيم، علت هم اين است كه فرهنگ اهداي بافت در كشور ما پايين است و از طرف ديگر تنها مركزي كه با ما همكاري دارد، پزشكي قانوني تهران است. اگر اين مسائل نباشد ما ميتوانيم مجموعه را در مدت زمان كمتر از يك ماه به صددرصد ظرفيت توليد برسانيم و علاوه بر تامين نياز داخلي، صادرات هم داشته باشيم.»
شركت همانندساز بافت تنها تامينكننده نياز بازار نيست و همچنان توليدات خارجي هم در كشور مورد استفاده است؛ «بخش زيادي از اين محصولات به صورت قاچاق وارد كشور ميشود.» كارشناس مجموعه در مورد كشورهايي كه توليدكنندگان اين محصول هستند، ميگويد: «امريكا بزرگترين توليدكننده و صادركننده اين محصول در دنياست و در عين حال بزرگترين واردكننده اين محصولات هم هست. اجناس بيكيفيت خود را صادر ميكند و اجناس باكيفيت كشورهاي ديگر كه اين تكنولوژي را دارند وارد ميكند. همين اجناس بيكيفيت به نام جنس خارجي وارد كشوري مثل ايران ميشود. اين در حالي است كه ما ميتوانيم با همين امكانات، نياز داخلي كشور را تامين كنيم به شرطي كه ماده خام اوليه داشته باشيم و مراكز پزشكي قانوني با ما همكاري كنند. قاچاق و بروكراسي اداري بزرگترين مسائلي است كه ما با آن روبهرو هستيم و سد راه افزايش توليد ما است.»
ماهانه يك ميليون دلار صرفه جويي ارزي براي كشور
از ميان نزديك به 500 شركت دانشبنيان در ايران سه شركت به گواه وزارت صنايع، محصولي را توليد ميكنند كه تكنولوژي مورد نياز براي توليد محصولاتشان كاملا متعلق به خودشان است، شركت همانندساز بافت كيش هم يكي از اين سه شركت است. سعيد بيانالحق ميگويد: «براي اينكه قابليت علمي مجموعه را نشان دهيم به صورت موردي، چند نمونه از محصولات را براي بيمارستاني در اروپاي غربي ارسال كرديم و نتيجه رضايتبخش بود. تصور كنيد يك محصول پزشكي از خاورميانه به اروپا رفته و در بدن شهروند اروپايي قرار گرفته و تمام استانداردهاي لازم را پاس كرده است. البته اين كار را براي اثبات ارزش علمي و كيفيت محصولات شركت انجام داديم نه با هدف صادرات؛ ما خودمان را هم رديف شركتهاي درجه يك دنيا و اروپا ميدانيم. در تمام دنيا چند كشور اين تكنولوژي را دارند امريكا، انگليس، سوييس، كره و ژاپن، هنوز بسياري از كشورهاي پيشرفته اين تكنولوژي را در اختيار ندارند.»
محصولات شركت در حال حاضر به سراسر كشور ارسال ميشود و نزديك به 2 هزار و 400 پزشك جراح از اين محصولات براي درمان بيمارانشان استفاده ميكنند. مديرعامل شركت ميگويد: «تمام محصولات تحت پوشش بيمه هستند. بيمارستانهاي تخصصي ارتوپدي، دهان و دندان و فك و صورت از محصولات ما استفاده ميكنند. 90 درصد محصولات ما به بيمارستانهاي تامين اجتماعي ارسال ميشود و بيشترين بدهي را هم همين بيمارستانها به شركت دارند، نزديك به 20 تا 25 ميليارد تومان از بيمارستانها طلب داريم، محصول را استفاده كردهاند و هنوز هزينهاي به ما ندادهاند، اين بيشترين ضربه را به مجموعه ميزند.» بيان الحق در مورد هزينه تمام شده محصولات هم ميگويد: «قيمت محصولات بافت نرم شركت يك هفتم محصولات مشابه خارجي است و در مورد بافتهاي استخواني يك دوم تا يك چهارم نمونههاي خارجي است. در مجموع توليدات اين شركت ماهانه حدود يك ميليون دلار صرفه جويي ارزي براي كشور دارد.»
كارشناس مجموعه چند بسته كه داخل آنها قطعههاي كوچك سفيد در شكلهاي مختلف قرار گرفته است را نشان ميدهد و توضيح ميدهد كه استخوانها بعد از طي فرآيند خاصي، تبديل به اين محصولات ميشوند: «بسته به نوع و ابعاد شكستگي استخوان، جراح محصول را انتخاب ميكند، به همين دليل بعضي محصولات داخل بستهها شكل مشخصي دارند و مكعبي يا استوانهايشكل هستند و بعضي نه. محصول ديگر شركت مهره كمر است كه بسته به سفارشي كه جراح به ما ميدهد در ابعاد مورد نياز بدن بيمار اين محصول را توليد ميكنيم. همچنين پودرهايي از بافت استخواني توليد ميشود كه در دندانپزشكي كاربرد دارد. براي پر كردن دندان به جاي اينكه از جيوه يا موادي كه با بدن همخواني ندارند استفاده شود، از اين پودرها استفاده ميشود كه بعد از چند ماه طوري با بافت دندان يكي ميشود كه حتي با X-RAY هم قابل تشخيص نيست.» از دست اين بستههاي كوچك كارهاي بزرگي بر ميآيد، اين قطعات كوچك كه قبل از گذراندن پروسهاي پيچيده، ميتوانستند زير تلي از خاك براي هميشه از بين بروند، حالا هر كدام با يك كد خاص شناخته ميشوند و ميتوانند كيفيت زندگي يك فرد را تغيير دهند. هرچند انسانهاي كمي اين شانس را پيدا ميكنند كه نسوج بدنشان بعد از مرگ زنده بماند و نجاتبخش انسان ديگري شود، اما شايد آگاهي افراد از اين امكان بتواند در ترويج فرهنگ اهداي بافت، مسوولان مربوطه را مجاب كند كه حمايت بيشتري از توليدكنندگان اين محصولات داشته باشند .
تاثير تحريمها
قفسهاي شيشهاي در يكي از راهروها پر است از استوانههايي عجيب، كارشناس مجموعه ميگويد: «در تمام مراحل، بافت انساني در شرايطي شبيه شرايط بدن نگهداري ميشود. وقتي شرايط شبيه شرايط بدن باشد بافت دچار مرگ نميشود و در محيط ايجاد شده غذارساني و اكسيژنرساني به بافت صورت ميگيرد.» زندگي در اين بافتها متوقف ميشود، تا زماني كه دوباره در جسمي ديگر ادامه پيدا كند. هر كدام از استوانهها بخشي از بدن را در زماني خاص متوقف كردهاند. حالا سلولهاي تاندون يك پا كه صاحبش چند ماهي است ديگر نفس نميكشد، در فضاي مصنوعي زنده مانده تا بعد از فراوري دوباره به جسمي پيوند بخورد. وقتي بافت پس از گذراندن مراحل خاص، تبديل به محصول شد، با دستگاههاي مخصوص، بسته به نوع محصول (بافت نرم يا سخت) شرايط موجود تغيير داده ميشود و شرايط نگهداري تثبيت ميشود تا زماني كه وارد بدن بيمار شود. كارشناس مجموعه ميگويد: «شرايطي كه براي نگهداري بافت نرم (تاندون، دريچههاي قلب، پوست و...) داريم، استفاده از دماي پايين است، ما به دو روش ميتوانيم محصول را در مدت زمان طولاني نگهداري كنيم، يا بايد آب را از محصول خارج كنيم يا بايد آب موجود در بافت را غيرفعال كنيم، اين غيرفعال كردن باعث ميشود آنزيمهايي كه مخرب بافت هستند فعاليتشان به حداقل ممكن برسد، به همين دليل با روش خاص و با تجهيزات خاصي دماي بافت را با استفاده از نيتروژن مايع به منفي 196 درجه سانتيگراد ميرسانيم. محصول در اين شرايط نزديك به 10 سال قابليت ماندگاري دارد. براي نگهداري محصولات بافت سخت (استخوان) از دستگاه «فريز دراير» استفاده ميكنيم و با گرفتن آب داخل بافت امكان اينكه آنزيمهاي تخريبكننده فعال شوند را از بين ميبريم. در اين شيوه گرفتن آب داخل بافت باعث تغيير شكل بافت نميشود. »
كارشناس مجموعه در خصوص تاثير تحريمها بر فعاليت شركت ميگويد: «دستگاه فريز دراير كه گلوگاه تجهيزاتي مجموعه ما است، جزو تحريمهاي اصلي سازمان ملل است. به اين دليل كه امكان استفاده از اين دستگاهها در صنايع نظامي و صنايعي كه براي جنگهاي بيولوژيك استفاده ميشود وجود دارد. البته ما از اين دستگاه براي توليد محصول استفاده ميكنيم. اما آنها اعتقاد دارند كه ممكن است براي مقاصد ديگري مورد استفاده قرار گيرد، به همين دليل امكان تهيه اين دستگاه به راحتي براي ما وجود ندارد. روي اين دستگاه جي.پي.اس متصل است و اينكه چطور و كجا مورد استفاده قرار ميگيرد كاملا رصد ميشود. تنها يك فريز دراير در كيش وجود دارد، اگر مشكلي براي اين دستگاه پيش بيايد، محصولات ما به مرحله نهايي نميرسند. اگر دو فريز دراير داشته باشيم به راحتي توليدمان دو برابر خواهد شد.»
كارشناسان شركت از موانع و بروكراسيهايي ميگويند كه مانع از پيشرفت و توسعه مطلوب آنهاست. جواناني كه با انگيزه تلاش ميكنند تا همراه با علم به روز دنيا پيش بروند، اسير موانعي هستند كه به راحتي ميتواند از پيش پايشان كنار رود، اما نيازمند حمايت مسوولاني است كه شعار جوانگرايي و دادن فرصت به جوانان ورد زبانشان است. در نزديك به 10 سالي كه اين شركت در حال توليد است، تنها يك مركز پزشكي قانوني حاضر به تامين مواد اوليه براي توليد محصول آن شده است. ماده اوليه توليد محصول منحصر به فرد اين شركت تنها با همكاري اين مراكز قابل تامين است، اما همكاري لازم به هر دليلي صورت نگرفته است، اما با تمام اينها هنوز در نگاه مدير و كارشناسان اين مجموعه اميد و انگيزه موج ميزند. كاش مسوولان و تصميمگيران باور ميكردند كه حمايت از جوانان و توليد داخلي با شعار و وعده اتفاق نميافتد.
از دست اين بستههاي كوچك كارهاي بزرگي بر ميآيد، اين قطعات كوچك كه قبل از گذراندن پروسهاي پيچيده، ميتوانستند زير تلي از خاك براي هميشه از بين بروند، حالا هر كدام با يك كد خاص شناخته ميشوند و ميتوانند كيفيت زندگي يك فرد را تغيير دهند.
ما ميتوانيم با همين امكانات، نياز داخلي كشور را تامين كنيم به شرطي كه ماده خام اوليه داشته باشيم و مراكز پزشكي قانوني با ما همكاري كنند. قاچاق و بروكراسي اداري بزرگترين مسائلي است كه ما با آن روبهرو هستيم و سد راه افزايش توليد ما است.