حق با هاشمينسب و ماكياولي است
محسن آزموده
در خبرها آمده است كه مهدي هاشمينسب، مدافع اسبق تيم ملي، در تحليل بازي اخير تيم ملي ايران با تيم ملي مراكش گفته است: «واقعيت اين است؛ خوش شانس بوديم». اين در حالي است كه عموم فيلسوفان ميگويند «صدفه (شانس) در جهان وجود ندارد». يعني شانس و اتفاق نقشي در امور هستي ندارد و هر چه رخ ميدهد را ميتوان با فكر و حساب پيشبيني كرد، به شرط آنكه به تمام لوازم و اقتضائات عالم وجود، آگاه باشيم و از پس و پيش ماجرا اطلاع داشته باشيم. يعني در مثال مذكور، اگر كسي نحوه قرار گرفتن توپ، قدرت و سرعت ضربهاي كه به آن وارد شد، شكل ايستادن مدافعان، سرعت باد هوا، محل قرار گرفتن دروازهبان تيم مراكش، زاويه ديد احسان حاج صفي و صدها و بلكه هزاران عنصر ديگر را در نظر بگيرد، نتيجه لامحاله گل است و جا براي هيچ شانس و تصادفي باقي نميماند.
شك و ترديدي نيست كه آنچه آن بازيكن پيشين تيم ملي گفته، ربطي به اين مته به خشخاشگذاشتنهاي فيلسوفان ندارد. او صرفا ميخواهد بگويد كه در حيطه عقل و فهم عرفي و رايج بشري و با توجه به مشاهدات و دريافتهاي پيشين ما از دو تيم ايران و مراكش، آنچه در دقايق پاياني اين دو رخ داد، امري اتفاقي بود. يعني انتظار عمومي عقل سليم، اين بود كه بازي يا مساوي شود، يا ايران ببازد. اما فوتبال ورزشي است كه همه اين حساب و كتابهاي عقل مآلانديش و محاسبهگر را نقش بر آب ميكند.
اينجاست كه به نظر ميآيد، بايد سراغ ديدگاههاي نيكولو ماكياولي رفت. فيلسوف و انديشمند سياسي ايتاليايي معتقد بود موفقيت در امور (او بيشتر سياست را مد نظر داشت) صرفا به توانمندي و استعداد و مهارت و هنر (ويرتو) ربط ندارد، بلكه نقش بخت و اقبال (فورچونا) را نيز بايد در نظر داشت. فوتبال از اين جهت، سخت به سياست و سياستورزي شبيه است و مثال آشكارش نيز همين گل شگفتانگيز ايران بود كه عقل سليم به هيچ عنوان انتظارش را نداشت. اما واقعيت آن است كه آنچه سرنوشت نتيجه را در فوتبال رقم ميزند، صرفا بازيكنان خوب و تمرين زياد و زمين صاف و آب و هواي مساعد و... نيست، بلكه بخت و اقبال به مثابه اموري پيشبينيناپذير نيز هست. از قضا آنچه فوتبال را جذاب ميكند و آن را چنين ديدني و هيجانانگيز ميسازد، همين درهمآميختگي خردمندي و بيخردي، مهارت و استعداد و بخت و اقبال و... است. فوتباليستها تمام محاسبات فيلسوفان را نقش بر آب ميسازند و بنياد بيبنياد جهان را به ما خاطرنشان ميسازند. راز جذابيت فوتبال نيز در همين است، اينكه ما انسانهاي فاني را به رمز و راز عالم راهي نيست و كماكان ميتوانيم از آنچه سرنوشت برايمان رقم ميزند، شگفتزده شويم.