• 1404 پنج‌شنبه 13 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3112 -
  • 1393 پنج‌شنبه 29 آبان

نظم متكثر بين‌المللي


مفهوم وستفاليايي در نقطه شروع خود چندگانگي را در نظر گرفت و تنوعي از چند جامعه‌يي را در پيش گرفت كه هر كدام را به عنوان يك واقعيت قبول كرده بودند و آن را مبدل به يك جست‌وجوي عمومي براي نظم كرد. اين سيستم بين‌المللي تا اواسط قرن بيستم در هر قاره‌يي اعمال مي‌شد [در واقع] آن چارچوب نظم بين‌المللي مثل آنچه تاكنون وجود داشته است، باقي ماند.
صلح وستفاليا فرماني براي ترتيبات مشخص ائتلافي نداده بود يا ساختار سياسي دايمي اروپا را مشخص نكرده بود. با پايان كليساي كاتوليك به عنوان منشا نهايي مشروعيت و تضعيف امپراتوري مقدس روم، مفهوم نظم براي اروپا، توازن قوا شد – كه طبق تعريف، بيطرفي ايدئولوژيك و تطبيق شدن با محيط اطراف را در برمي‌گرفت. لرد پالمرسون، سياستمدار بريتانيايي قرن نوزدهم، اصول اساسي خود را اين طور بيان كرد: «ما متحد ابدي نداريم، دشمن دايمي هم نداريم. منافع ما ابدي و دايمي است و وظيفه ما پيروي از آن منافع است.» وقتي از او خواسته شد تا اين منافع را واضح‌تر و به شكل رسمي بيان كند، اين مباشر قدرت بريتاينا گفت: «وقتي مردم از من مي‌پرسند كه چرا سياست خارجي، سياست ناميده مي‌شود، تنها پاسخي كه مي‌توان داد اين است كه منظور ما [از سياست] آن است آنچه را به نظر بهترين مي‌آيد و در هر اوقاتي كه دست مي‌دهد انجام دهيم تا منافع كشورمان را كه اصل هادي يك نفر بايد باشد، حاصل شود.» (البته اين مفهوم ساده گمراه‌كننده تا اندازه‌يي براي بريتانيا كاربرد داشت زيرا طبقه حاكم به گونه‌يي عامي و تقريبا داراي اين حس بصري آن‌طور كه منافع كشور ايجاب مي‌كرد تربيت مي‌شدند.) امروزه مفاهيم وستفاليا به عنوان سيستمي از قدرت دستكاري شده كه در مقابل ادعاهاي اخلاقي هم بي‌تفاوت است بدنام شده با اين حال ساختار تثبيت شده در صلح وستفاليا نمايانگر نخستين تلاش‌ها براي نهادينه كردن يك نظم بين‌المللي بر اساس قواعد و محدوديت‌هاي مقبول بود كه آن را به جاي آنكه بر مبناي سلطه يك كشور قرار دهند بر مبناي چندگانگي قدرت قرار داده بودند. مفاهيم منافع ملي، نخستين بروزش را نشان داد و حاكي از تجليل قدرت نبود بلكه سعي در منطقي و محدود كردن استفاده از قدرت بود. نسل‌ها بود كه نيروهاي نظامي تحت پرچم ادعاهاي اخلاقي جهاني سراسر اروپا را در مي‌نورديدند؛ فاتحان به‌دنبال جاه‌طلبي‌هايي كه تركيبي از جاه‌طلبي‌هاي شخصي، خاندان، امپراتوري و ديني بود جنگ تمام عيار را دامن مي‌زدند. منافع دولت كه از لحاظ تئوريكي منطقي بود و هم از لحاظ درون شبكه‌يي قابل پيگيري، بر بي‌نظمي‌هايي كه در هر گوشه قاره سر باز كرده بود، غلبه كرد. جنگ‌هاي محدود كه قابل محاسبه بود جايگزين عصر جهاني‌گرايي كه مردم را به زور از سرزمين‌هاي‌شان اخراج مي‌كردند يا دين آنها را تغيير مي‌دادند، شد. توازن قوا با تمامي ابهاماتي كه داشت به نظر نسبت به اعمال جنگ‌هاي ديني، برتري داشت اما چگونه توازن قوا را مي‌شود تثبيت كرد؟ در تئوري، توازن قوا بر مبناي واقعيت‌ها قرار داشت در نتيجه هر شركت‌كننده‌يي در آن بايد شبيه آن ديده شود. درك هر جامعه تحت تاثير ساختار داخلي، فرهنگ و تاريخ آن و واقعيت مشهودي است كه عناصر قدرت بر آن سوار مي‌شوند. در نتيجه لازم است كه توازن قوا در هر دوره‌يي اندازه‌گيري مجدد شود. [ توازن قوا] جنگ‌هايي را دامن مي‌زند كه اندازه آن را محدود مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها