يك- در آستانه بازي تيم ملي فوتبال ايران با تيم پرتغال در جام جهاني 2018 و در اشارت به خوبي خودمان فرمايد:
گر اهلِ شمال و گر جنوبيد شما
در حمله، دفاعِ ياركوبيد شما
بازيكنهاي جان! به قولِ «عادل»-
انصافاً كه «چقدر خوبيد شما»!
دو- در تاكيد بر ضرورتِ امرِ بُردن و اداي سوگند در همين رابطه فرمايد:
اي مردانِ بلندبالا، ببريد!
ديروز نبردهايد، حالا ببريد!
البته اگر هم كه نشد، طوري نيست
اما ببريد، جانِ مولا ببريد!
سه- ايضاً در اداي سوگند و اظهار نياز به درگاه خالق بينياز فرمايد:
يارب، به همان گُلِ طلايي سوگند!
به پاسِ «خداداد» به «دايي» سوگند!
تا گُل بزنيم توپمان را رد كن...
به «پيكه» كه خورده بود لايي سوگند!
چهار- در اشارت به احوالاتِ بازندگان، نيز در تاكيد بر پيروزي به نحو تلويحي فرمايد:
حالش پس از آن چقدر بد خواهد شد
ميبازد و سوژه «نود» خواهد شد
هرچند كه نامِ او «رونالدو» باشد
توپ از وسطِ دوپاش رد خواهد شد
پنج- در ضرورت و اهميتِ شاديهاي دنبالهدار و در توصيف بهار فرمايد:
آن جشنِ ادامهدار خواهد آمد
با يك گُلِ خوشگوار خواهد آمد
باور كن اگر گُل نخوري، تيمِ عزيز!
با يك گُل هم بهار خواهد آمد
شش- ايضاً در اداي سوگند و استمداد از قادر بيچونوچند، نيز در اشارت به نعمتِ لياقت فرمايد:
يارب، به دفاع و حمله و شوت قسم!
يارب، به خطا و داور و سوت قسم!
ياري فرما كه «تيمِ ملي» ببرد
ما لايقِ بُردنيم، به موت قسم!