ماديانها را نكشتهايم!
سعيد شريعتي
۱- اين حكايت در مقبره آمنهوتب نوشته شده است؛ سه هزار سال پيش سپاه آمنهوتب، فرمانده مصريها در نبردي با فينيقيها در شمال سوريه شهري را محاصره كرده بود و آماده ميشد تا نبرد را فيصله دهد. شبهنگام فرمانده فينيقيها كه نبرد را مغلوبه ميديد آخرين ترفند خويش را به كار بست. او هر چه ماديان در شهر وجود داشت را فراخواند و به صف كرد تا بيسوار به مواضع لشكريان مصري و در ميان اسبان نر و ارابهرانهاي سپاه مصر گسيل دارد تا بدينترتيب اسبهاي نر مصري دچار اضطراب شوند و ارابههاي جنگي به اين طرف و آن طرف كشيده شوند و صفوف قواي مصري به هم خورد. اما آمنهوتب بر اين حيله واقف شد و پيش از هرگونه اقدامي به اسبهاي ماده حمله كرد و آنها را از پا درآورد و بدينگونه حيله دشمن را نقش بر آب كرد... اين حكايت يكي از مثالهاي كلاسيك مقابله با «جنگ رواني» است؛ فرمانده مسلط ميدان نه فقط «سوقالجيش» رقيب و آرايش عملياتي آن را شناسايي ميكند و براي آن مجهز ميشود، حيلهها و ترفندهاي رواني رقيب را به خوبي ميشناسد و براي آن تدبير ميكند.
كشتن ماديانهاي بيسوار در نظر اول هيچ اقدام در خور نظامي محسوب نميشود اما فرمانده هوشمند پشت صحنه به صف شدن ماديانها را ميخواند و آشفتگي سپاه سواره خود را در اثر رها شدن ماديانها در ميان آن ميبيند و پيش از وقوع اين «جنگ رواني» خود را براي «دفاع رواني» آماده ميكند.
۲- ديروز محمد جواد ظريف در نشست اعضاي اتاقهاي بازرگاني و فعالان اقتصادي در بخشهايي از سخنانش كه مثل هميشه مسلط و دقيق و مستند مينمود، تلاش كرد ابعادي از «عمليات پر دامنه تبليغي و رواني» كه با محوريت خبرگزاريهاي بزرگ امريكايي و انگليسي (از رويترز انگليس به تصريح نامآورد)، شبكههاي رسانهاي منطقهاي و برخي جريانهاي خبري در داخل عليه اقتصاد ايران در جريان است را روشن كند. وزير امور خارجه ايران كوشيد كه اين «جنگ رواني» را ادامه اقدام مستكبرانه ترامپ در خروج از برجام معرفي و آن را افشا كند. «جنگ رواني» كه رييسجمهور در آخرين ضيافت رمضاني با اصحاب رسانه سربسته به آن اشاره كرده بود و رسانههاي وفادار به نظام را به مقابله با آن فراخوانده بود.
۳- انصاف اين است كه «ماديانهاي خبري و تبليغي» به صف شدهاند و به ميان سپاه سواره ما گسيل داشته شدهاند. و متاسفانه واقعيت آن است كه ما ماديانها را نكشتهايم. ما در يك جنگ رواني واقعي قرار گرفتهايم با همان ابعاد و بلكه بيشتر از ابعادي كه جواد ظريف آن را تشريح كرده است. شايد ضرورت داشته باشد كه صاحبنظران و تحليلگران و كارشناسان امور رسانه و تبليغات بيشترو بيشتر ابعاد اين «جنگ رواني» را براي جامعه تبيين كنند. اما آنچه مهم است به گواهي ضعف و فترت و آشفتگياي كه در مجموعه مديران و مسوولان نظام در مواجهه با اين «جنگ رواني» مشاهده ميشود آن است كه بهشدت مقوله «دفاع رواني» مغفول واقع شده است. ابزارهاي فرسوده، رويكردهاي بيجان، عملكردهاي نيمهكاره، دركهاي ناهمتراز، اختلافهاي بنيانبرافكن، ناپختگي و كارنابلدي، اجازه نميدهد كه ما براي «دفاع رواني» مجهز شويم.
۴- عباس بن علي مدافع حرم اباعبدالله بود، شبهنگام شمر از بني كلاب براي او امان نامه آورد و «جنگ رواني» به راه انداخت. قمر بنيهاشم در برابر اين جنگ رواني چهره «عبوس» خود و تجلي نام «عباس» را به ابن ذيالجوشن نشان داد اما بلافاصله به خيمه زينب آمد و براي آرام كردن خيال خيام آن تجلي قمرالعشيره را به اهل حرم نشان داد و «دفاع رواني» را سامان بخشيد.
چهره «عبوس» به اهل حرم نشان ندهيم و ماديانهاي دشمن را بكشيم.