ادامه از صفحه اول
كمي دورتر را هم ببينيد
اينكه آدمها بدون فكر يك عدد بالايي براي مهريه در نظر بگيرند، ضمانت اجرايي ندارد. در قانون تا 110 سكه عليالحساب بيشتر حكم جلب صادر نميشود. يعني حتي اگر مهريه كسي 5 هزار سكه هم باشد، فقط تا 110 سكه آن بايد پرداخت شود و 4 هزار و 900 تاي آن به عنوان طلب باقي بماند. اينكه زني بخواهد زندگياش را بابت اينكه سكه دو ماه پيش يك ميليون تومان بوده و الان 3 ميليون شده، به هم بزند به نظرم بايد به عقل و فهم و شعور آن آدم شك كنم. اگر كسي بخواهد از اين وضعيت نانداني راه بيندازد، بايد به او شك كرد. بايد دقت كنيم كه چقدر از تركش اشتباهات اينچنيني به دور و برمان ميخورد و چقدرش دامن خودمان را ميگيرد. كسي كه 500 سكهاش را اجرا ميگذارد كه يك ميليارد و خردهاي پول بگيرد، حواسش پرت است. آنهايي كه 50 سال است در اين مملكت با تمام وجودشان تلاش و كار ميكنند، در زندگي روزمرهشان ماندهاند. كارمند، كاسب معمولي در زندگيشان ماندهاند. اگر آقا اموالي دارند، شما اول برويد آن اموال را تامين كنيد، بعد از آن ميتوانيد هرچقدر كه مهريهتان بود به اجرا بگذاريد. اين موارد بسيار كم پيش ميآيد. ضمن اينكه اگر زني مهريهاش را اجرا بگذارد، برايش حق طلاق ايجاد نميكند. همين الان در بازار، سكه را به اين قيمتهايي كه اعلام ميكنند، نميخرند. سكه در بازار طلا از مردم يك ميليون تومان زير قيمت خريد و فروش ميشود. زوجهاي جوان بهتر است كه يا مثل دو آدم منطقي مسالهشان را حل كنند يا اگر ميخواهند جدا شوند مثل دو آدم متمدن جدا شوند. يك زن با اين اجرا گذاشتن مهريه روي خودش نرخ و عدد ميگذارد كه ارزش من 100 سكه است. زن و مرد بايد روز اول با هم صحبت كنند و حقوقشان را يكسان كنند، حق طلاق، مسكن، خروج از كشور، حضانت بچهها را بگيريد و 5 سكه مهر تعيين كنيد. اين يك تصميم واقعي است. اما مهريه هزار سكهاي حرف بيصاحب است. گراني سكه خيلي روي وضعيت زندگي زوجها تاثير ميگذارد. آنهايي هم كه درخواست مهريه نكردهاند، همهشان در دردسر هستند. درصد خيلي خيلي كمي از اجتماع، شايد يك صدم يا يك دهم، هستند كه اين عدد و رقمها برايشان قابل پرداخت است. آنها مثل برخي از آقايان كه معتقدند ما گراني و تورم نداريم، استثنا هستند. اين دسته آنقدر درآمد و امتياز دارند كه حتي اگر سكه 100 ميليون هم شود، در وضعيت آنها تاثيري ندارد. اما همه توده مردم با توجه به بالا رفتن قيمت سكه زير فشار هستند. همه مردم به چه كنم، چه كنم افتادهاند. آدمي كه به چه كنم افتاده، مهريهاش را اجرا نميگذارد، چون برايش ميشود قوز بالا قوز. تا بخواهد روند گرفتن مهريه را طي كنند، خودش مدتها طول ميكشد و كلي برايشان هزينه دارد. طرف بخواهد پايش را در اين داستان بگذارد، از زنده بودنش پشيمان ميشود چه رسد به گرفتن مهريه. مردم فكر نكنند كه به دادگاه ميروند و به قاضي ميگويند اين مقدار سكه مهريه من است و بعد قاضي آقا را صدا ميكند و ميگويد اين سكهها را از جيبت بيرون بياور و به خانم پرداخت كن. مردم بايد از اين وادي دور شوند. بايد با واقعيت مواجه شوند. يا مشكلاتشان را با هم حل كنند يا اگر نميتوانند حل كنند مثل دو آدم منطقي از هم جدا شوند. اين پولها را به ندرت كسي داده و گرفته است. كسي كه زندگي خوبي نداشته باشد، حتي اگر 100 ميليارد هم در حسابش باشد، به دردش نميخورد. زن درخواست مهريه ميدهد، بعد مرد با لجبازي اجازه خروج از كشور به او نميدهد، اجازه ديدن بچههايش را به او نميدهد، در اين شرايط آن پول به چه درد زن ميخورد؟ بعد از اين داستان زن بايد برود دادگاه شكايت كند چرا مرد اجازه نميدهد بچهاش را ببيند. در جوابش مرد ميگويد بچهها را بايد در كلانتري ببيند. اين پروسه ميتواند بينهايت ادامه داشته باشد. نبايد نوك بينيمان را نگاه كنيم. بايد نگاهي به دورتر داشته باشيم. اينكه به اين بهانه كه سكه گران شده، مهريه را اجرا بگذارند، كار عاقلانهاي نيست. جوانان يا حتي آدمهاي سندار هم نبايد فكر كنند كه با دادن يا گرفتن مهريه چيزي از مشكلاتشان كم ميشود. ابدا اين اتفاق نميافتد. اين چوب دو سر تيغ است. زندگي ميدان جنگ نيست. اينكه مامور بگيرم و ببرم محل كار شوهرم يا دم خانه مادر شوهرم و او را به فلاكت برسانم و آبرويش را ببرم، چيزهاي بدي را پيش ميآورد. تبعات اجتماعي بدي را پيش ميآورد. مردم بايد از اين فكرها بيرون بيايند. ممكن است آبان ماه شير نفت ما را ببندند. اينوريها گفتند شير نفت را ميبندند، آنوريها گفتند تنگه هرمز را ميبندند و نتيجه اين ميشود جنگ. وزير بهداشت ما گفته كه از آبان توفان در راه داريم. يعني ممكن است همين نان و سيبزميني كه انشاالله خيلي از مردم ميتوانند بخرند، خريدش در آبان ماه ممكن نباشد. اگر كسي فكر اين است كه براي گرفتن پول بيشتر الان مهريهاش را اجرا بگذارد، به او توصيه ميكنم چند ماهي صبر كند، برج 9 ممكن است به خيال خودش سكه 10 ميليون توماني بگيرد. اگر آن را ميخواهي 4-3 ماهي صبر كن. البته اگر الان هم دادخواست بدهند تا همان موقع طول ميكشد. اگر آن را ميخواهد چند ماه صبر كند.
واگذاري به شرط تضمين
در مقطع كنوني فعالان بخش خصوصي منتظر روشن شدن اين قضيه هستند چرا كه ميدانيم نميتوان روي روسيه و چين حساب باز كرد و آنها براي ما كاري نخواهند كرد. ايران بهتر است شانس خود را با اروپاييها امتحان كند و به فكر تفاهمنامهاي جديد يا طراحي فرمول جديدي براي همكاري خود پيدا كند. موضوع حائز اهميت ديگر اين است كه دولت چه تضاميني براي واگذاري طرحهاي نيمه تمام به بخش خصوصي ميدهد؟ اين طرحها مسلما بايد در راستاي رونق توليد و افزايش اشتغالزايي راهاندازي شوند اما آيا هماكنون بستر جذابي براي ورود بخش خصوصي آن هم در شرايط تحريم وجود دارد؟ معتقدم بايد در وهله اول از پيچ تحريمها عبور كرد و بعد پاي بخش خصوصي را به اين طرحها باز كرد.
نقش مهم صدا و سيما
در شرايط حساس كنوني كه جامعه بايد به طور منطقي با دولتمردان مواجه شود، نقش رسانه ملي بسيار پررنگتر است. گزارشهاي دقيقي بايد از سوي رسانه ملي به اطلاع مردم برسد. جامعه خواهان وعدههاي عملياتي از سوي كارگزاران نظام است و فضاي رسانهاي بايد رويكرد خود را بر اين مبنا تنظيم كند. صداو سيما بيش از اينكه افكار عمومي را بترساند و نااميدي و نگراني را در جامعه گسترش دهد، بايد تصوير واقعبينانهاي از دولت به نمايش بگذارد.